سلام سلام
منم اومدم با کلی حرف
قسمت اول :تشکرات
اول از همه از کاوه عزیز تشکر میکنم که واقعا واسه این سفر زحمت کشید . موقعی که تعداد ثبت نامی ها کم شده بود و به ظاهر قرار بود سفر کنسل شه و قبلش کاوه خیلی زحمت کشیده بود و کاملا استرس رو از صداش میفهمیدم . خلاصه استرس هایی که بابت این سفر کشید زحمت هایی که من بهش دادم . فکر کنید ساعت ۲ ظهر زنگ میزدم بهش و میگفتم کاوه تا نیم ساعت دیگه شماره تمام هتل های اصفهان رو میخوام، بنده خدا کار و زندگی رو ول میکرد میرفت دنبال شماره پیدا کردن و خیلی اتفاقات دیگه که همش هم دقیقا وسط ساعت کاری بود . رستوران های خوبی که پیدا کرده بود (آکوا و مارال) و خیلی اتفاقات دیگه که یادم نیست . کاوه عزیز واقعا دستت درد نکنه سنگ تموم گذاشتی
از میهن و عالم عزیز ، دو خواهر همیش همراه که از لیست فعالیت های سفر تا پیدا کردن رستوران روز اول و صحبت با روابط عمومی مکان های دیدنی و بازم خیلی چیزهای دیگه که یادم نیست . خیلی زحمت کشیدن واسه این سفر . دستتون درد نکنه .
از سجاد عزیز که مثل همیشه زحمت طراحی بنر رو بهش داده بودیم و تو سفر یکی از افراد زحمت کش سفر بود .
از حمید (از نوع فارسیش
) که زحمت بازدید یه وسیله نقلیه رو بهش دادم و از اینور تهران مجبور شد بره اونطرف و یه مینی بوس ببینه .
از حمید۱۴۷ و مجید که توی سفر و مخصوصا پخش کردن غذا توی رستوران ها کمکمون کردن.
از تک تک بچه هایی که تو این سفر حضور داشتن و هر کدوم به نوعی کمک کردن .
از بچه های خوب اصفهان که باهاشون آشنا شدیم .
قسمت دوم : بدون شرح
خیلی این اتفاق داره عادی میشه و فکر کنم یه سالی میشه طاقت اوردم و چیزی نگفتم ولی راستش دیگه طاقت ندارم .
خیلی وقته از یه سری کارها و فعالیت ها استقبال نمیشه : افراد شرکت کننده در دیدارها با کلی تبلیغ و بدبختی به 30-40 نفر میرسه ، نمایشگاهی که انقدر واسش زحمت کشیده میشه ، هزینه میشه ، صحبت با اسپانسر ، انتخاب عکس ، ریسایز کردن ، پیدا کردن گالری ، چاپ عکس و خیلی از کارهای دیگه که به خدا هر کدوم از این کارها بیشتر از ۱۰ روز زمان میبره ، هممون شاغلیم ، هممون گرفتاریم و بازم به عشق این سایت و شما دوستان با جون و دل انجام میدیم ولی بعدش میبینیم کلا ۴۰-۵۰ نفر از بچه های سایت اومدن از نمایشگاه دیدن کردن .
قسمت سوم : بدون شرح سری دوم
یه قسمت کوچیک از اتفاقاتی که برای برگزاری یه سفر انجام میشه رو میخوام بگم
از چند ماه قبل چند تا شهر رو بررسی میکنیم . آب و هوا ، مکان های دیدنی ، وضعیت رفت و آمد و ...
یه شهر انتخاب میشه که به نسبت شرایط مناسب تر باشه
با بنیاد که خوشبختانه همیشه حامی ما بودن و بهمون کمک کردن نامه نگاری میشه حتی بعضا حضور واسه صحبت میریم بنیاد
دنبال ماشین میگردیم و شاید باورتون نشه که واسه این سفر حدود ۱۰ تا ماشین رو رفتیم دیدم حالا یا خودم یا بچه های دیگه
یه قیمتی پیش بینی میکنیم و حدس میزنیم که مثلا ماشین ۳۰ نفره داریم حداقل ۲۸ و حداکثر ۳۲ نفر ثبت نام میکنن پس قیمت بر اساس این تعداد اعلام میشه .
بعد با توجه به قیمت هر وعده غذایی دنبال رستوران میگردیم : کیفیت رستوران ، کیفیت غذاها ، تنوع غذا ، تعداد پله رستوران ، دسترسی رستوران به محل اقامت و و و (یعنی اگر ۳ وعده ناهار داشته باشیم باید دنبال ۳ تا رستوران با این شرایط باشیم )
صحبت با محل های دیدنی که چه روزها و چه ساعت هایی باز هستن ، بازدید گروهی قبول میکنن یا نه ، بهمون چقدر تخفیف میدن و ....
برنامه ریزی سفر که چجوری برنامه چیده بشه که بتونیم از وقتمون بهترین استفاده رو داشته باشیم و از نظر مسافت کوتاه ترین مسافت ها رو طی کنیم
ثبت اطلاعیه در سایت و شروع ثبت نام
قسمت چهارم : سفر اصفهان
تمام کارهایی که گفتم انجام شد . با میدل باس همیشگیمون صحبت شد تمام قیمت ها رو در آوردیم و به مبلغ ۱۷۰ تومن رسیدیم و در سایت اعلام کردیم .
چندین بار با بنیاد مذاکره کردیم و تعداد دقیق رو ازمون خواستن که با تلاش فراوان تا ۱۰ اردیبهشت که پایان مهلت ثبت نام بود کار رو به تعویق انداختیم .
تا ۵ اردیبهشت تعداد ثبت نامی ها اگه اشتباه نکنم 15 نفر بود .
از یه طرف استرس کنسل شدن سفر رو داشتیم و برنامه ریزی همون ۱۵ نفر واسه اون تاریخ ، از طرف دیگه بیعانه هایی که به رستوران ها داده بودیم ، نامه نگاری های بنیاد و اینکه اگر نشه ممکنه بنیاد دیگه رو حرفمون حساب نکنه و از طرف دیگه اگر سفر کنسل نشه چطوری با مبلغ 170 تومن که رو ۳۰ نفر حساب شده بود با ۱۵ نفر سفر رو تدارک ببینیم . خیلی زشته به این ۱۵ نفر بگیم که مثلا ۲۰ تومن دیگه هم بدید!!!
تعداد ثبت نامی ها به ۱۸ نفر رسید . با چند تا مینی بوس که ظرفیت ۱۹ نفر داشتن صحبت کردم که ما دیگه هزینه میدل باس 32 نفره رو ندیم و کمی هزینه بیاد پایین . یکی دو روز تا پایان مهلت ثبت نام باقی مونده بود که ۴ نفر دیگه هم ثبت نام کردن و تعداد ۲۲ نفر نهایی شد ولی مینی بوس 19 نفرمون هم علنن کنسل شد .
بازم به بحث قبل برگشتیم که چطوری 170 تومن سفر رو تموم کنیم . در نهایت مجبور شدیم قیمت یکی دو تا از وعده های غذایی رو کمتر کنیم . با نامه نگاری از مکان های دیدنی تخفیف بگیریم و ....
قسمت پنجم : حرف آخر
کسانی که میان سفر واسم خیلی ارزشمندن ، یکی مثل حدیث که همیشه از اهواز میاد تهران که فقط پیش بچه ها باشه ، سجاد که از شمال میاد ، مجتبی که از قم میاد ولی راستش به این نتیجه رسیدم که ظاهرا سفرها زیاد چیز مهمی نیست یا اینجوری بگم که اگر مهم بود با بدبختی تعداد و مبلغ و وسیله نقلیه و هتل و ... رو بهم نمیرسوندیم. فکر کنم اگه ۲ تا سفر دیگه مثل سفر اصفهان داشته باشیم تعداد پلاک های من و کسانی که تو سفرها کمک میکنن به عدد 999999 برسه .
در نهایت اینکه چند بار توی سفر گفتم ولی اونجا خیلی جدی نبود.
اینجا میخوام کاملا جدی بگم که سفر اصفهان آخرین سفر سایت بود ، شاید روزی شرایط تغییر کنه که بازم سفر داشته باشیم ولی الان انقدر خسته ایم که کوچکترین فکری راجع به سفر نمیکنیم .
شاید بهتر باشه مثل خیلی از سایت ها فقط یه سایت مجازی باشیم و فعالیتی در دنیای واقعی نداشته باشیم.
یه خورده میترسم که این حرف رو بزنم ، کسانی که از بچه های قدیمی سایت هستن بعضا بهم میگن که حمید باورمون نمیشه که ام اس سنتر ۶ ساله داره فعالیت میکنه و همیشه فکر میکردیم یه جایی باید کم بیاری ، کسانی هم که بهم نزدیکتر هستن و کارهامو میدونن دارن میبینن که نزدیک به 70-80 درصد زندگی من ام اس سنتر هست و شاید اگر ام اس سنتر نبود زندگی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی بهتری نسبت به الانم داشتم ، امیدوارم حرف بچه های قدیمی تر عملی نشه و تصمیمی که واسه سفرها گرفتم رو روزی واسه ام اس سنتر نگیرم .