. . .
سلام سلام
خب این دیدارم مثل دیدارای دیگه تموم شد و باید تا دیدار بعدی منتظر بمونیم و ساعت شماری کنیم
البته این دیدار همونطور که میدونید یه فرقایی داشت که باعث شد که یکی از بهترین دیدارهای ام اس سنتر باشه
برنامه ریزی خیلی خوب مدیریت که باعث متمایز شدن این دیدار شد واقعا قابل تحسینه
البته همکاری سایر دوستان هم بود، حتی مسول کافی شاپ
تو این دیدار کلی دوست جدید پیدا کردم که واقعا از آشناییشون خوشحالم
و جای دوستان قدیم که نبودن خیلی خیلی خیلی خالی بود مخصوصا بهار و علیرضا ، آقا مهدی و هانیه ، نرگس و نفس ، آقا حامد و پریا جون ، ساناز، ندا ، ساغر، لیلی ، سما، فرناز ، هستی جون، آقا سید رضا و . . .
درضمن خیلی از دوستان زحمت کشیده بودن و از راه دور اومده بودن که از همشون ممنونیم
خب . . .
اول که رسیدم سینا گفت بیا جلو در ، با فربود وایستا و به مهمونای گلمون خوشآمد بگو منم که نمیتونم رو حرف مدیر حرف بزنم که
حدودا تا 5:45 جمع شدن دوستان طول کشید
بعد با استفاده از سیستم روز و مدرن بلندگو ومیکروفن سینا شروع به صحبت کرد و به مهمونا خوشآمد گفت ،
بعد حمید صحبت کرد و در مورد برشورهایی که بهمون داده بودن توضیح داد
( بروشور شامل اطلاعات اولیه درمورد ام اس و درمان جدید برای لرزش که توسط Hamdam عزیز تهیه شده بود )
در برگه ی دوم بروشور 5 تا سوال بود که قرار شد دوستامون بهشون جواب بدن و بعد به قید قرعه به سه نفر جایزه های ارزنده و ویژه بدن
که پانیذ که کوچکترین فرد جمع بود زحمت قرعه کشی رو کشید( با ناز زیاد )
البته بگم که زحمت جایزه ها رو ( که لوح های چوبی با آرم ام اس سنتر بود ) آقای سید رضای عزیز کشیده بودن
درضمن قرارشد که دوستان سوال هاشونو در مورد ام اس به یک شماره موبایل پیامک کنند تا مدیریت جواب بده .
بعدشم که از خودمون پذیرایی کردیم
خلاصه از نظر من همه چی خوب و عالی بود
و تشکر ویژه ای از حمید ، سینا ، فربد و مهسای عزیز دارم که برای این دیدار متمایز خیلی زحمت کشیدند
و در آخر خیلی خوشحالم که در کنارتونم
سلام سلام
خب این دیدارم مثل دیدارای دیگه تموم شد و باید تا دیدار بعدی منتظر بمونیم و ساعت شماری کنیم
البته این دیدار همونطور که میدونید یه فرقایی داشت که باعث شد که یکی از بهترین دیدارهای ام اس سنتر باشه
برنامه ریزی خیلی خوب مدیریت که باعث متمایز شدن این دیدار شد واقعا قابل تحسینه
البته همکاری سایر دوستان هم بود، حتی مسول کافی شاپ
تو این دیدار کلی دوست جدید پیدا کردم که واقعا از آشناییشون خوشحالم
و جای دوستان قدیم که نبودن خیلی خیلی خیلی خالی بود مخصوصا بهار و علیرضا ، آقا مهدی و هانیه ، نرگس و نفس ، آقا حامد و پریا جون ، ساناز، ندا ، ساغر، لیلی ، سما، فرناز ، هستی جون، آقا سید رضا و . . .
درضمن خیلی از دوستان زحمت کشیده بودن و از راه دور اومده بودن که از همشون ممنونیم
خب . . .
اول که رسیدم سینا گفت بیا جلو در ، با فربود وایستا و به مهمونای گلمون خوشآمد بگو منم که نمیتونم رو حرف مدیر حرف بزنم که
حدودا تا 5:45 جمع شدن دوستان طول کشید
بعد با استفاده از سیستم روز و مدرن بلندگو ومیکروفن سینا شروع به صحبت کرد و به مهمونا خوشآمد گفت ،
بعد حمید صحبت کرد و در مورد برشورهایی که بهمون داده بودن توضیح داد
( بروشور شامل اطلاعات اولیه درمورد ام اس و درمان جدید برای لرزش که توسط Hamdam عزیز تهیه شده بود )
در برگه ی دوم بروشور 5 تا سوال بود که قرار شد دوستامون بهشون جواب بدن و بعد به قید قرعه به سه نفر جایزه های ارزنده و ویژه بدن
که پانیذ که کوچکترین فرد جمع بود زحمت قرعه کشی رو کشید( با ناز زیاد )
البته بگم که زحمت جایزه ها رو ( که لوح های چوبی با آرم ام اس سنتر بود ) آقای سید رضای عزیز کشیده بودن
درضمن قرارشد که دوستان سوال هاشونو در مورد ام اس به یک شماره موبایل پیامک کنند تا مدیریت جواب بده .
بعدشم که از خودمون پذیرایی کردیم
خلاصه از نظر من همه چی خوب و عالی بود
و تشکر ویژه ای از حمید ، سینا ، فربد و مهسای عزیز دارم که برای این دیدار متمایز خیلی زحمت کشیدند
و در آخر خیلی خوشحالم که در کنارتونم
روزگارا ، تو اگر سخت بمن میگیری ! باخبر باش که پژمردن من آسان نیست . . . !