ارسالها: 31
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2014
تشکر های اهدا شده: 607
تشکر های دریافت شده :761 بار در 323 پست
سال تشخيص بيماري : نمیدونم
دكتر معالج : ام اس ندارم
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : اهواز
البته طبیعی نظر ادما باهم متفاوت باشه عزیزم.
فکر کنم هدف این بحث این باشه که یکی از گزینه های ازدواج میتونه فردی باشه که ام اس داره البته فقط یکی از گزینه ها
باز هم سیب بچین حوا بگذار از اینجا هم بیرونمان کنند ....
دیر بازیست شیطان فریاد میزند ادم پیدا کنید سجده خواهم کرد
ارسالها: 533
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Jul 2014
تشکر های اهدا شده: 1498
تشکر های دریافت شده :1540 بار در 610 پست
سال تشخيص بيماري : 93
دكتر معالج : متخصص
داروي مورد استفاده : اکتوریف
محل سکونت :
(2014/12/29, 05:31 PM)sayeh n نوشته است: البته طبیعی نظر ادما باهم متفاوت باشه عزیزم.
فکر کنم هدف این بحث این باشه که یکی از گزینه های ازدواج میتونه فردی باشه که ام اس داره البته فقط یکی از گزینه ها
موافقم
اگه دو نفر همدیگه رو دوست داشته باشن هیچی نمیتونه سر راهشون قرار بگیره
ام اس که دیگه عددی نیست
ارسالها: 99
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Nov 2014
تشکر های اهدا شده: 747
تشکر های دریافت شده :563 بار در 164 پست
سال تشخيص بيماري : 1387
دكتر معالج : دکتر اکبر حمزه ای مقدم
داروي مورد استفاده : بتافرون
محل سکونت : کرمان
سلام.بچه ها ولی باید یکم واقع بین بود...بنظر من ازدواج دو تا ام اسی چندان خوشایند نیست.وقتی یه طرف سالم باشه وقتایی که بی اعصابیم و خیلی عصبی هستیم باید طرف مقابل حوصلمونو داشته باشه و اروممون کنه حالا تصور کنین همسر ادم هم تو همین وضعیت باشه.....فاجعه میشه.
من خودم که یه تکیه گاه قوی میخوام که حمایتم کنه چون به شدت عاطفی و حساسم ولی کو تو این زمونه تکیه گاه واقعا واقعی
ایشالا گیر هممون بیاد ب حق علی...
......
ارسالها: 533
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Jul 2014
تشکر های اهدا شده: 1498
تشکر های دریافت شده :1540 بار در 610 پست
سال تشخيص بيماري : 93
دكتر معالج : متخصص
داروي مورد استفاده : اکتوریف
محل سکونت :
می دونین وقتی توو خونواده کسی باشه که با استرس حالش بد بشه (مثل بیمار قلبی و ام اس و...)مجبوری مشکلاتت رو بریزی توو خودت ؛ مجبوری از خودت بیشتر از حد توانت کار بکشی و وانمود کنی که خوبی که یه موقع باعث بدتر شدن حال اون شخص نشی و این توو خود ریختنا و خستگیا اصلا خوب نیست. یکی باید باشه که بتونه بیشتر بار زندگی رو به دوش بکشه تا تو کمتر درگیر بشی برای همینم هست که من بر خلاف گذشته زیاد موافق ازدواج دو تا بیمار ام اسی نیستم
ارسالها: 30
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2015
تشکر های اهدا شده: 6
تشکر های دریافت شده :92 بار در 33 پست
سال تشخيص بيماري : رمضان 86
دكتر معالج : محمدی
داروي مورد استفاده : سینووکس
محل سکونت :
ام اس و ازدواج !!
در شرایطی مهیاست که طرفین عاشق هم بشن و اطلاعات کافی را کسب کنند
وگرنه ازدواج سنتی یا ....
بنظر من فکر کردن بهش هم استرس اوره
موقعیتیکه خودم بارها توش قرارگرفتم و برای اینکه آرامشم راازدست ندن قیدشو زدم
کسیکه سرکاره یادانشجویه یااقوام و اونو میبینه حال وروزشو و روحیشو وقتی که دوسشم داشته باشه
وفتی بگه من ام اس دارم شایداولش تعجب اور باشه ولی بهاطردوست داشتن شایرقبول کنه وخانوادشم راضی کنه
ارسالها: 145
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Aug 2014
تشکر های اهدا شده: 1822
تشکر های دریافت شده :1465 بار در 599 پست
سال تشخيص بيماري : 82
دكتر معالج : دکتر زهرا نیکنام
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : شیراز
نظر منم اینه که اتفاقا دو تا ام اسی بهتتر میتونن زندگی کنن.........
بقول مونا دیگه ناز کردن و لوس شدن وتلخ کامیها بخاطر شرایط یکی دیگه کمتر..........
بالاخره دوتاشون مث همند و نمیتونن از شرایط همدیگه سواستفاده کنن......
صبر کن سهراب! آری… تو راست می گویی آسمان مال من است پنجره،فکر،هوا،عشق،زمین،مالِ من است!
اما سهراب تو قضاوت کن، بر دل سنگ زمین جای من است؟! من نمی دانم که چرا این مردم، دانه های دلشان پیدا نیست…
صبر کن سهراب! قایقت جا دارد؟ من هم از همهمه ی داغ زمین بیزارم
ارسالها: 271
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2014
تشکر های اهدا شده: 1809
تشکر های دریافت شده :4194 بار در 1125 پست
سال تشخيص بيماري : 1392
دكتر معالج : دکتر حسين اشرفيان
داروي مورد استفاده : زیفرون - زیست دارو دانش
محل سکونت : کرج
ازدواج دونفر که ام اس دارن خیلی بهتره چون خیلی راحت میتونن بیماری همدیگه رو درک کنن ولی به شرطی که هم دل هم باشن.
تنها همدر بودن فایده ای نداره،همدلی از همدرد بودن مهمتره.
سرگذشت من
سر گذشتی بود
که اشتباها بر من گذشت.
ارسالها: 533
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Jul 2014
تشکر های اهدا شده: 1498
تشکر های دریافت شده :1540 بار در 610 پست
سال تشخيص بيماري : 93
دكتر معالج : متخصص
داروي مورد استفاده : اکتوریف
محل سکونت :
یه جوری حرف میز نید که انگار بیمارای ام اس یه گونه ی جدید از موجودات هستند و بنابراین بهتر میتونن باهم کنار بیان! ماها هم مثل بقیه آدمیم با تمام محسنات و ضعفای انسانهای دیگه تازه بیماری ام اس هرکس منحصر به خودشه و ممکنه خیلی از مشکلات همدیگه رو درک نکنن . بهرحال من به شرط وجود علاقه ی فراوان و نقاط تفاهم دیگه ای غیر از ام اس هم زیاد فکر نمی کنم ازدواج دو نفر بیمار کار درستی باشه
حتی تووی رویاتم...؟!
ارسالها: 5
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Apr 2015
تشکر های اهدا شده: 211
تشکر های دریافت شده :124 بار در 33 پست
سال تشخيص بيماري : 86
دكتر معالج : دکتر صحراییان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
ازدواج دو تا بیمار ام اس با هم؟
یعنی 2 تا بیمار با روحیه های یکسان...
2 تا آدم مغرور و حساس...
2 تا آدم مسئولیت پذیر...
2 تا آدم مهربان و عاطفی...
چه شود....
فکر کنم موقع دعوا هم هیچکدوم حاضر به کوتاه آمدن نباشن.
گاهی وقت ها تضاد هم خوبه. مثل یه فرد سالم با یه بیمار ام اس.
جاذبه زمین "سیب" را انداخت... و جاذبه سیب "انسان" را.
فرقی نمیکند..."سقوط"... سرنوشت هر نوع دلبستگی به غیر از "خداست".
ارسالها: 145
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Aug 2014
تشکر های اهدا شده: 1822
تشکر های دریافت شده :1465 بار در 599 پست
سال تشخيص بيماري : 82
دكتر معالج : دکتر زهرا نیکنام
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : شیراز
با این تفاسیر رها این نتیجه میشه که :
کمتر دعوا میکنن چون روحیات همدیگه رو درک میکنن و میدونن به هم لطمه روحی میزنن.......
این حساسیت ماها باعث میشه که رو طرف مقابل حساس باشیم و موجبات دلخوری اون رو فراهم نکنیم........
اینقدر مهربانی میکنن که عاشق هم میشن.....
برعکس موقع دعوا بخاطر حساس بودن ومهربانی مرتب احساس گناه میکنن.....
درسته تضاد خوبه وباعث میشه یکنواختی زندگی از بین بره و دائما در فراز و نشیب امتحان زندگی باشیم........
اما بعضی مواقع همین تضاد باعث میشه که یه فرد سالم حاضر به ازدواج با یه ام اسی ....ولو اینکه اون اقا یا خانم هیچ عارضه مشهودی نداشته باشه..... نباشه
من توی پست قبلیم موافق ازدواج دوتا ام اسی بودم الانم همینو میگم......چون من زمانی که ازدواج کردم بیماریم عارضه مشهود مث لنگ زدن یا عدم تعادل و......نداشت..
اما الان با بروز یه سری علائم مث لنگ زدن و عدم تعادل .. زنم میگه من دیگه نمیتونم باهات باشم.......چرا؟؟؟؟
چونکه میگه جلو فامیلام ابروم میره که بگن: این شوهرته؟؟؟؟
شاید این زندگی بخاطر همین تضاد دوام نیاره.............
صبر کن سهراب! آری… تو راست می گویی آسمان مال من است پنجره،فکر،هوا،عشق،زمین،مالِ من است!
اما سهراب تو قضاوت کن، بر دل سنگ زمین جای من است؟! من نمی دانم که چرا این مردم، دانه های دلشان پیدا نیست…
صبر کن سهراب! قایقت جا دارد؟ من هم از همهمه ی داغ زمین بیزارم