ارسالها: 10
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2010
تشکر های اهدا شده: 15
تشکر های دریافت شده :16 بار در 4 پست
سال تشخيص بيماري : 88
دكتر معالج : قزوینیان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
man kio nasihat kardam ke shoma migi alan nasihat nakonin
?????????????????????????????????????????????????????????
پول خوشبختی نمیاره ... ولی من ترجیح میدم توی لامبورگینی گریه کنم
ارسالها: 789
موضوعها: 33
تاریخ عضویت: Dec 2009
تشکر های اهدا شده: 5858
تشکر های دریافت شده :14982 بار در 3330 پست
سال تشخيص بيماري : 1384
دكتر معالج : همون طوفانیان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
محمود نازنين مي خواسته بگه حالا كه تو اومدي اينجا درد دل كردي كسي نياد نصيحتت كنه كه نه و اينطوري نيست و ام اس خيلي هم خوبه در واقع مي خواسته به شما بگه شما حق داريد اينكه نصيحت نكنيد خطاب به شما نبوده.
وقتی تنها شدی تنها تر از تمام غریبان روزگار
از قیل و قال حادثه باری دلت گرفت
بر خویش تکیه کن برعرش
ارسالها: 869
موضوعها: 71
تاریخ عضویت: Nov 2009
تشکر های اهدا شده: 4839
تشکر های دریافت شده :5566 بار در 2439 پست
سال تشخيص بيماري : آبان 88
دكتر معالج : رفته خارج ديگه برنمي گرده ...
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : هرجا تو باشي
(2010/10/23, 02:05 PM)mahmood61 نوشته است: man kio nasihat kardam ke shoma migi alan nasihat nakonin
?????????????????????????????????????????????????????????
اشتباه متوجه شدي چرا
آخه هر بار يه همچين جملاتي از زبون كسي جاري ميشه واسه اروم شدن اون شخص همه سعي ميكنن با جمله هاي خوشگل و آراسته غم و غصه اون شخص رو كم كنن
شما كه درد دلت رو نوشتي من دقيقا از روي همدردي با شما نوشتم كه الان يكي از اون دوستان مهربون نياد بگه درست ميشه و دنيا قشنگه و ال و بل
منظورم شما نبودي
ميخواستم واسه يه دقيقه هم كه شده بگم دل منم تنگ شده واسه اون يه ساعتي كه گفتي و دلم نميخواد هيچكي نصيحتم كنه كه خدا رو واسه خاطرش شكر كنم
اميدوارم الان متوجه منظورم شده باشي دوست عزيز
"چقدر ابد زمان اندکی ست برای آنکه به کفایت کنارت باشم...
ارسالها: 10
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2010
تشکر های اهدا شده: 15
تشکر های دریافت شده :16 بار در 4 پست
سال تشخيص بيماري : 88
دكتر معالج : قزوینیان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
2010/10/23, 02:28 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2010/10/24, 09:05 AM، توسط mahmood61.)
shoma bebakhshid-manam manzori nadashtam yeho asabani shodam-nemidonam ta key bayad in ms ba khodemon bebarim ta koja-
faghat ey kash
من تو کار واردات سرور hp وnotebook asus هستم کلا"تو کار کامپیوتر هستم فروش تعمیر.واردات-اگر کسی کار داشت خوشحال میشم کمکی بتونم بکونم.
به امید روزهای بهتر
ارسالها: 42
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Aug 2010
تشکر های اهدا شده: 188
تشکر های دریافت شده :186 بار در 65 پست
سال تشخيص بيماري : 1375
دكتر معالج : دکتر صحراییان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
ای کاش یه روز هیچ بیماریی نباشه تا هیچ بیماری بخاطر بیماری مجبور نباشه متلک بشنوه.
مجبور نباشه خیلی چیزها رو تحمل کنه.
مجبور نباشه ساکت بشینه اونم وقتی میدونه که حق با اونه.
خسته شدم
یه حالی دارم این روزا
نه آرومم نه آشوبم
به حالم اعتباری نیست
تو که خوبی منم خوبم
ارسالها: 42
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Aug 2010
تشکر های اهدا شده: 188
تشکر های دریافت شده :186 بار در 65 پست
سال تشخيص بيماري : 1375
دكتر معالج : دکتر صحراییان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
(2010/10/30, 09:40 PM)sahar نوشته است: فرنوش جون میدونی مشکل اینجاست که تا بیماری نباشه ما آدما قدر سلامتیمونو نمیدونیم
ای کاش میشد بی خیال زندگی کرد
من اون موقع که ام اس نداشتم قدر سلامتیم رو میدونستم
الانم که ام اس دارم باز قدر سلامتیم رو در بقیه زمینه ها میدونم
ای کاش میشد درست زندگی کرد
یه حالی دارم این روزا
نه آرومم نه آشوبم
به حالم اعتباری نیست
تو که خوبی منم خوبم
ارسالها: 374
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Sep 2009
تشکر های اهدا شده: 1117
تشکر های دریافت شده :1699 بار در 762 پست
سال تشخيص بيماري : 1385
دكتر معالج : آقایان طبسی،حمزه لو،خدابنده لو
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
2011/02/23, 03:00 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2011/02/23, 03:59 PM، توسط MAHDI.)
سلام
دلم گرفت
میخواستم یه کم درد دل کنم
میدونین 5 سال من ام اس دارم و هیچ کس تو خونه نمیدونه حس میکنین چقدر سخته ؟ مریض باشی و نشون ندی به کسی که حالت خوب نیست من حمله آن چنانی ندارم که بیوفتم اما خوب مشکلات دارم هیچ دارویی هم مصرف نمیکنم
ام آر آیمو هم یه روز نصف شب ساعت 3 با همکارام رفتم گرفتم .
ای ای ای
خسته ام
خسته شدم دیگه هیچ چی تو این دنیا خوشحالم نمیکنه
از این بیماری خسته نشدم ها برام مهم نیست دیگه محلش هم نمیزارم
اما کلا از زندگی خسته شدم
خیلی یکنواخت شده
ولش کن اعصاب شما رو هم به هم میریزم
برم بیرون تو اتوبانهای تهران دوری بزنم
شاید یه کم خوب بشم
از اونجا هم برم چیتگر
از اونجا هم برم فرحزاد یه قلیون نوش جان کنم :35:
از اونجا هم بیام خونه
میدونم دود برام بده میدونم
اتفاقا حالمو هم بدتر میکنه
خودم میفهمم
چاره چیه دیگه ؟
من رفتم
ارسالها: 215
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: Dec 2010
تشکر های اهدا شده: 1962
تشکر های دریافت شده :1783 بار در 789 پست
سال تشخيص بيماري : 88
دكتر معالج : در حال حاضر دکتر صحرائیان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : قم
2011/03/03, 09:48 AM
بچه ها سلام من هم ميخوام كمي درد دل كنم يعني ميخوام از ترسهايي كه از آينده اي كه در پيش درارم براتون بنويسم من هميشه باخودم فكر ميكنم كه اگه خدا با گرفتن يه چيزهايي از سلامتيم امتحانم كنه بهتر اون چيزها چي باشه.
من هميشه اول ميرم سراغ چشمم كه بيماريم هميشه ميره سراغش و با اون وجودشو ابراز ميكنه وكلي ناراحت ميشم چون هميشه دوست دارم بزرگ شدن دخترمو مدرسه رفتنشو عروس شدنشو ببينم خيلي دوست دارم بخاطر همين هميشه ميگم خدا منو اينجور امتحان نكن
بعد ميرم سراغ پاهام ميبينم كه اگه اونها هم نباشن من بايد هميشه متكي به كسي باشم فكر ميكنم من اگه پا نداشته باشم كي كارامو انجام ميده كه كمكم ميكنه مادرم كه خودش ديگه پاي راه رفتن وكار كردن رونداره همسرم كه خوب يه مرده نميتونه هميشه كارمو انجام بده دخترم هم كه يك بچه اس اگه بزرگم بشه بازم نميتونه هميشه جوره منو بكشه يا حتي بقيه توانايي هاي ديگه پس از خدا مي خوام كه قبل از اينكه منو ناتوان كنه مرگ منو برسونه
كه باعث اذيت و آزار كسي نشم و خودم هم خوار وخفيف نشم
بچه ها شما هم بياييد دعا كنيد هم براي من هم براي خودتون وهمه اون كسايي كه مثل من وشما هستن چون شما ها خيلي مهربونيد وخدا هم خيلي دوستون داره فرشته هاي مهربون
صبورانه در انتظار زمان بمان، هر چیز در زمان خود رخ می دهد. حتی اگر باغبان، باغش را غرق آب کند، درختان خارج از فصل خود، میوه نمی دهند.
ارسالها: 3,460
موضوعها: 262
تاریخ عضویت: May 2009
تشکر های اهدا شده: 20628
تشکر های دریافت شده :23485 بار در 6265 پست
سال تشخيص بيماري : 88
دكتر معالج : -
داروي مورد استفاده : تبازیو
محل سکونت : تهران
مهدیه جان اصلا اگه به این چیزا فک نکنی ، به احتمال قوی هرگز ناتوانی سراغت نمیاد . آدم به هر چیزی فکر کنه و خودش رو در هر شرایطی تصور کنه ، ممکنه همونطور بشه .پس خودت رو در آینده ای درخشان با توانایی لازم برای ادامه زندگی تصور کن. همه ما باید هر روز آینده خوبی رو در ذهنمون تصور کنیم ،آینده ای که از ثمرات پیشرفت دانش ما هم وضعمون بهتر شده ...یا دست کم آینده ای که نه تنها محتاج کمک نیستیم ، بلکه به درد دیگران میخوریم و وجودمون مثبته.
شما که بچه داری چرا این فکرا رو میکنی ؟ همون بچه انگیزه ای برای شما هست که در انتظار دیدن شکوفایی روزافزون ثمره زندگیتون، فکر ناتوانی رو از خودت دور کنی
چشم ها را بـایـد شست . ، . جـــور دیـگـر بـایــد دیـــد
ارسالها: 25
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Mar 2011
تشکر های اهدا شده: 243
تشکر های دریافت شده :170 بار در 42 پست
سال تشخيص بيماري : اردیبهشت 89
دكتر معالج : عاملی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
2011/03/03, 02:49 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2011/03/03, 02:57 PM، توسط m.moza.)
گاهی وقتا فکر میکنم آخر دنیا همین جایی هست که الان ایستادم...من خیلی تنهام... من از یاد رفته ام... فراموش شده....
یه روز بهم گفتن ام اس داری بعد یه مدت گفتن آزمایش خونت هم مشکل داره.الان مشکوک به سرطانم. سیتی اسکن و سونوگرافی و... نمی دونم چی میشه...
بدون امضا