با بدنیا اومدن من مامانم آبله مرغان شدید گرفت.تو سر منم میگفتن ی دونه هایی زده بوده.
واسه همین مامانم منو تا یک هفته فقط از پشت شیشه نگاه میکرده که نگیرم
نمیدونسته که 18 سالگی ...
9-10سالگی دکتر تشخیص داد میگرن کودکان دارم.
10-11سالگی اریون شدید گرفتم.
13-14 سالگی ی بار گلوم چرک ناجور کرد ( که دکتر گفت شبه دیفتیریه) همون سالها تیروئید داشتم که با مصرف لئوتیروکسین پس از 2-3 سال درمان شد.(اون زمان طپش قلبم هم زیاد بود.)
16 سالگی لاغر شدم با دوچرخه ثابتو پیروی رژیم مامانم، منم کم میخوردم و ماست و خیار که
baran گفت زیاد میخوردم.
سالی یک بار حدودن سرماخوردگی و پنی سیلین زدن داشتم.اما زیاد نه.
18سالگی گوش درد خفنی گرفتم و بعدش آبله مرغان تاریـــــخی.تا سفیدی های چشمم هم زده بود
((شب کنکور+آبله مرغون+استرس=ام اس))
سر درد های خیلی شدید هم میگیرم
یک بار اسفند 87 سر درد خیلی بدی گرفتم که میخواستم چشمام رو از کاسه در بیارم.فرداش تاری دید پیدا کردم.همون روزا آمپول من انزیت زدم(برای مکه) و سپس 3 روز کورتن(برای تاری دید).مدینه که رسیدم داشتم منهدم میشدم
نزدیکه دوبار بعد از بیماری کتف چپم و گردنم،سمت چپش درد شدیدی گرفت.هر بار 2-3 روز طول کشید،که نمی تونستم تکونش بدم.
منم مثل
marmar گاهی دهنم آفت میرنه ولی سریع با جوش شیرین یا نمک خوبش میکنم.شاید ماهی یک بار ، یا دو ماه یکبار ی آفت کوچیک دارم تو دهنم.
و در آخر با
anasokot در تشخیص علت بیماری ام اس موافقم.فشار کنکور ( که ور بیفته ایشالا ) باعث ام اس شد.