• 1(current)
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 12
  • بعدی 
امتیاز موضوع:
  • 13 رأی - میانگین امیتازات : 3.38
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
تغذیه و ام اس
#1
سلام دوستان
در بحثهایی که در مورد تغذیه داشتیم، بعضی مطرح کردند که دلایل علمی نداره.confused2
این هم دلایل علمی که تغذیه (و در واقع خودمان) باعث این بیماری شده ایم:icon_question
غذاها معمولا به سه دسته تقسیم میشوند: اسیدی- قلیایی- خنثی (یعنی بین این دو)
اسید ماده ای است دهنده هیدروژن و باز ماده ای است گیرنده آن. اسیدهای مهم در بدن عبارتند از: اسید لاکتیک، اسید اوریک، اسید استیک، فسفات اسید سدیم و ... اسیدها دارای حالت اسیدی و بازها دارای حالت قلیایی هستند.

تنظیم تعادل اسیدی و بازی
هنگامیکه از تعادل اسیدی و بازی صحبت میشود منظور تنظیم غلظت یون هیدروژن در مایعات بدن، خصوص در مایع خارج سلولی است. غلظت یون هیدروژن در محلولهای مختلف میتواند کمتر از 10 به توان منهای 14 اکی والان در لیتر تا 10 به توان صفر اکی والان در لیتر در تغییر باشد. غلظت یون هیدروژن در بدن انسان تقریبا بین این دو حد قرار دارد. مختصر تغییری در غلظت یون هیدروژن نسبت به مقدار طبیعی آن میتواند موجب تغییرات بارز در سرعت واکنشهای شیمیایی در سلولها گردد. یعنی بعضی از واکنشها را تند و بعضی را آهسته میکند. به همین دلیل تنظیم غلظت یون هیدروژن یکی از مهمترین جنبه های هموستاز (ثابت نگاه داشتن محیط داخلی بدن) است.
افزایش غلظت یون هیدروژن در داخل بدن را اسیدوز و کاهش این غلظت را آلکالوز می نامند. با توجه به آنچه در رابطه با اسید و باز گفته شد میتوان علت خیلی از بیماریها، کسالتها و ناراحتی های عصبی را مشخص کرد.
PH چیست؟ PH عبارتست از غلظت یون هیدروژن در مایع خارج سلولی. بر اثر نوع تغذیه ای که انسان میکند، واکنش هایی در بدن صورت میگیرد و در نتیجه آن، یا حالت اسیدی یا حالت بازی غلبه پیدا میکند. طب روز یا مدرن این واکنش ها را تغییرات PH مینامد.
اگر PH بدن انسان برابر با 7 باشد، دارای حالت خنثی و اگر کمتر از 7 باشد دارای حالت اسیدی و اگر بیشتر از 7 باشد دارای حالت بازی یا قلیایی است.
PH طبیعی خون بدن انسان 3/7 است که معمولا باید ثابت باشد. این عدد بر اثر استفاده از مواد غذایی گوناگون ممکن است نوسان پیدا کند. اگر این عدد به بیشت از 3/7 برسد، ممکن است تغییرات اساسی ای در بدن انسان بوجود آید. در این حالت ریتین و کلیه ها وارد عمل میشوند تا PH خون را به حالت طبیعی بازگردانند.
تغییرات PH در سیستم تنفسی بردن را اسیدوز یا آلکالوز تنفسی می گونید و در این حالت، ریه وارد عمل میشود و هیدروژن موجود را به حالت تعادل درمی آورد. همچنان که تغییرات PH در متابولیسم بدن را اسیدوز یا آلکالوز مینامند. در این حالت کلیه ها برای ایجاد تعادل وارد عمل میشوند.
اثرات اسیدوز و آلکالوز بر روی بدن: اثر عمده اسیدوز تضعیف سیستم عصبی مرکزی است. هنگامی که PH خون از 3/7 کمتر شود، سیستم عصبی آنقدر تضعیف میگردد که شخص در ابتدا حواس خود را از دست میدهد و به تدریج دچار اغما میشود. بر این اساس، بیمارانی که بر اثر اسیدوز دیابتی، اسیدوز اوریک و سایر اسیدوزها فوت میکنند، معمولا در حالت اغما در میگذرند.
در اسیدوز متابولیک غلظت زیاد یون هیدروژن موجب افزایش تعداد و دامنه حرکات تنفسی میشود. بر همین اساس، یکی از علائم تشخیص اسیدوز متابولیک افزایش تهویه ی ریوی است. از طرف دیگر در اسیدوز تنفسی، علت اسیدوز تضعیف تنفس است و این امر برعکس چیزی است که در اسیدوز متابولیک دیده میشود. در طب قدیم، ابوعلی سینا این حالت را جنون سرد مینامد.
اثر عمده ی آلکالوز بر روی بدن افزایش تحریک پذیری سیستم عصبی است. در طب قدیم، این حالت را جنون گرم می گویند. این اثر در سیستم عصبی محیطی و پس از آن در سیستم عصبی مرکزی حادث میشود. در این حالت، اعصاب چنان تحریک پذیر میشوند که بوسیله محرکهای طبیعی تحریک نمیشوند و به طور خودکار و مکرر امواج عصبی از خود صادر میکنند. در نتیجه عضلات وارد یک حالت تتانی، یعنی یک حالت اسپاسم تونیک میشوند. این تتانی در ابتدا در عضلات ساعد ظاهر شده و به سرعت به عضلات صورت و سرانجام به سراسر بدن سرایت میکند. بیماران مبتلا به آلکالوز بسیار شدید ممکن است در اثر تتانی عضلات تنفسی فوت کنند.
اسیدوز و آلکالوز حالتهایی هستند که در اثر مصرف غذاهای اسیدی یا بازی به سراغ انسان می آیند و سیستم اعصاب مرکزی را مختل میکنند. اعصاب مرکزی عبارتست از: مغز، مخچه، بصل النخاع، نخاع و تمام رشته های عصبی.
در این جا ممکن است این سوال به ذهن شما خطور کند که به هنگم بروز اسیدوز یا آلکالوز چه اتفاقی می افتد؟ جواب آن است که ریه ها و کلیه ها بطور خودکار وارد عمل میشوند و افزایش یا کاهش PH خون را تنظیم میکنند. بنابراین چه فرقی دارید که ما چه غذایی بخوریم!
جواب: مسائلی که بیان شده صحیح است ولی به این سادگی هم که شما فکر میکنید نیست. اکنون توضیحی عرض میشود که بهتر است دقت لازم شود.
درست است که اگر بدن به اسیدوز یا آلکالوز مبتلا شود، ریه ها و کلیه ها به صورت خودکار فعال میشوند و PH خون را تنظیم میکنند ولی مسئله اینجاست که باید توجه داشت برای هر بار که اسیدوز و یا آلکالوز بروز میکند، یک تا سه روز بدن وقت لازم دارد که ریه ها و کلیه ها به شدت فعالیت کنند تا PH خون را تنظیم کنند.حال اگر نوع غذا رعایت نشود چه پیش می آید:
1- مدام اسیدوز یا آلکالوز صورت می گیرد.
2- کلیه ها بر اثر کارکرد مداوم فرسوده شده و از کار می افتند (خرابی نفرون های کلیه ها).
3- دفع پروتئین و سایر مواد حیاتی از طریق ادرار.
4- ایجاد کم خونی و کسالت و بی حالی بر اثر نارسایی کلیه ها.
5- انواع بیماریهای لاعلاج و یا صعب العلاج مانند صرع، ام اس MS و روماتیسم.
6- بدن فرصت جبران نوسانات PH خون را ندارد زیرا حدودا سه روز باید مدام کار و فعالیت کند که تا سیستم تنظیم شود.

به هر حال، عدم کنترل اسیدوز و یا آلکالوز نهایتا روی اعصاب مرکزی اثر میگذارد و ای سیستم باارزش و حیاتی را مختل و انسان را به انواع بیماریها مبتلا میکند. بیماریهایی مانند ام اس (MS)، ای ال اس (ALS)، پارکینسون، آرترید روماتوئید و صرع در اثر عدم کنترل PH خون و بروز اسیدوز یا آلکالوز به وجود می آیند.

(برگرفته از کتاب 15روز تا سلامتی جمشید خدادادی- تایپ: خودم)
 تشکر شده توسط : pariya , mirali , mahnaz5352 , yaro , mina_a , simorgh , shahryar_eng , sattar , sadaf , omidvar , TootFarangi , kia , soofya , ostad2000 , نازنین , مریم شیمیست , successful , PARASTOO8080 , sami , نسیم , ehsan 10054 , پروانه , parisa2011 , zohrevand , shahrzad.s , ghaside , ثریا , gilane , sooorooosh , فریبا , رزمینا , sargol , admis_bnd , Azad
#2
منم به این مساله اعتقاد دارم الان یه سال هست که فقط گرمی میخورم تمام علایم بیماریم از بین رفته و هیج حمله ای ندارم دارویی هم مصرف نمیکنم و خوشحالم که دوباره سلامتی ام رو بدست آوردم
البته دوری از استرس و آرامش اعصاب هم در بهبودم خیلی تاثیر به سزایی داشت و معتقدم اعصاب و تغذیه در کنار هم سلامتی رو به من برگردوند این دوتا مکمل هم هستن
 تشکر شده توسط : pariya , baran , simorgh , sattar , omidvar , ostad2000 , نازنین , sami , نسیم , parisa2011 , zohrevand , رزمینا , ghaside , فریبا , Yanis , somaye_602000 , ز- سادات , admis_bnd
#3
سلام
شيرينيجات براي بيماري ما خوب نيست؟ يعني اصلاً نبايد مصرف بشه؟
من عاشقه شيريني و بستني ام با خامه ولي شنيدم بده بخاطره چربي زياد.
بايد چربي رو از رژيم غذايي حذف كنيم؟
 تشکر شده توسط : نسیم
#4
منهم شیرینی خیلی دوست داشتم. رکورد خوردن 2کیلو شیرینی تر را هم داشتم! اما نخوردنش هم کار سختی نبود. مصرف نکردن شیرینی بخاطر قند و شکر و آردهای دوصفر یا سه صفر هست که توضیحات علمی اش را هم داده. بقدری خوراکیهای جایگزین هست و مصرف عسل در رژیم بالا هست که من با وجود اون رکورد الان حتی از دیدن شیرینی بدم می یاد!
ذائقه تغییر میکنه. اگر یه غذا را حتی به زور مدتی بخوریم از اون غذا به مرور خوشمون می یاد و بالعکس.
خوردن چربی به تنهایی مشکلی پیش نمی یاره به شرط اینکه تحرک زیاد داشته باشیم. اما منع شیرینی بخاطر چربیش نیست. خامه را بخاطر سرد بودنش نباید خورد نه به خاطر چربیش.
رژیمی که من رعایت میکنم اینه: http://www.tebbeghorani.com/Papers/5sheetsregime.htm
اولش سخته ولی زود آدم عادت میکنه. معجونها برای درمان و پیشگیری از خستگی خیلی مفید هستند. شیربادام هم یکی از مهمترین خاصیتهاش درمان افسردگی هست و خاصیتهای زیاد دیگری هم داره.
من از رعایت رژیم غذایی خیلی راضی هستم. واقعا ارزش نداره بخاطر لذت گذرای خوردن اینطوری با بیماری دست و پنجه نرم کنیم.
توضیحات علمی دلیل منع مصرف هر کدوم از موارد ممنوعه را هم اگر خواستید باز حاضرم براتون تایپ کنم. (هر چند که سخته!)
 تشکر شده توسط : mina_a , omidvar , kia , ostad2000 , نازنین , sami , نسیم , رزمینا , zohrevand , somaye_602000 , ghaside , gilane , sooorooosh , ثریا , فریبا
#5
نقش تغذیه در بیماری مولتیپل اسکلروزیس که با نام مخفف ام ـ اس ( MS ) شناخته می شود. یکی از شایع ترین اختلالات سیستم اعصاب مرکزی است. در این بیماری به دلایلی که هنوز به طور کامل ناشناخته مانده است، قسمت هایی از رشته های اعصاب آسیب می بینند و در نتیجه پیام رشته عصبی به خوبی منتقل نمی شود
. درست مثل اینکه قسمت هایی از سیم کشی برق یک منزل قطع یا اتصالی شده باشد.
این بیماری در هر سنی ایجاد می شود ولی به طور معمول اولین علائم خود را در سنین جوانی ( 20 تا 40 سالگی ) آشکار می سازد .
علائم بیماری بسته به محل های درگیری در افراد مختلف و حتی در یک فرد ، در زمان های مختلف ، متفاوت است و شامل طیف وسیعی از اختلالات حسی و حرکتی نظیر، مشکلات چشمی ، حرکتی، حسی ، اختلال در تعادل ، مشکل شنوایی اداری و گوارشی و… می باشد اما به طور کلی تظاهر شایع بیماری به صورت شروع ناگهانی در فردی است که از سایر جهات سالم است و دچار حمله حاد کاهش یک طرفه بینایی و حتی نابینایی و یا بی حسی در اندام ها و فلج اندام ها و فلج اندام ها می شود. مشکلات بینایی در فرد مبتلا به MS می تواند خود را به شکل دو بینی، تاری دید، کاهش قدرت بینایی و حتی نابینایی موقت نشان دهد. مشکلات حرکتی به صورت ضعف در یک یا چند اندام و اشکال در راه رفتن و مشکلات حسی به صورت ضعف در یک چند اندام و اشکال در راه رفتن و مشکلات حسی به صورت احساس کرختی، سوزن سوزن شدن و اختلال در احساس وضعیت اندام ها می باشد. اختلال تعادل ، سرگیجه، خستگی، اختلالات ادراری ، اختلال تکلم به صورت شل سخن گفتن و اختلالات بلع از سایر علائم آن است .
علائم معمولاً بدون درد هستند، به طور ناگهانی آغاز می شوند ، روزها و هفته ها دوام داشته و سپس به طور نسبی یا کامل از بین می رود و بعد از گذشت یک دوران رهایی حسی، دوباره علائم جدید تظاهر می یابد . میزان متوسط حملات بیماری در حدود یک حمله در هر دو سال است که البته از فردی نسبت به فرد دیگر فرق می کند و عده ای از افراد تنها در طول عمر خود یک تا دو حمله بیش تر ندارند.
گاهی تظاهرات بیماری به صورت حمله عود کننده و فروکش کننده نبوده ، بلکه به صورت یک اختلال دائمی و پیش رونده مزمن است. اولین تظاهر بالینی این گروه به صورت ضایعات عضلانی و مشکلات حس حرکتی که به ویژه در اندام تحتانی ( پاها) بارز تر است، نمایان می شود.
همان گونه که گفته شد، علت اصلی مولتیپل اسکلروزیس یا ام. اس هنوز مشخص نیست اما علل عفونی ( ویروس ها ) ، ایمنی و ژنتیک را در آن موثر می دانند. شیوع این بیماری در مناطق معتدل شمالی و جنوبی شایع تر از نواحی استوایی است.
تشخیص این بیماری به وسیله MRI انجام می شود. ضایعات ماده سفید مغز مشاهده شده در MRI به همراه علائم بالینی موید ضایعه و بیماری مولتیپل اسکلروزیس است.
متاسفانه تا کنون هیچ روش درمانی کامل پزشکی برای ام اس ( MS ) پیدا نشده است اما درمان دارویی برای عدم پیش رفت بیماری و یا کند کردن روند بیماری وجود دارد . فیزیوتراپی نیز در اختلالات حرکتی می تواند به عنوان درمان کمک کننده به کار رود.
بیش تر بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس و به ویژه کسانی که به تازگی بیماری آن‌ها تشخیص داده شده است ، نیاز به حمایت روانی قوی دارند . هم اکنون برای حمایت از بیماری ام اس و رساندن آگاهی های لازم به آن ها ، ده ها سال است که انجمن های ام اس در کشورهای پیش رفته تاسیس شده است که البته خوش‌بختانه این انجمن در ایران هم در طی سالیان اخیر تشکیل شده و در جهت بیماران ام اس کشور فعالیت می کند.
نقش تغذیه در جلوگیری از بروز و پیش رفت بیماری مولتیپل اسکلروزیس
مطالعات اپیدمیولوژیکی انجام شده در سی سال گذشته احتمال رابطه بین مقدار و نوع چربی های غذایی مصرفی و تعداد موارد بروز بیماری MS ( ام اس ) را بیان می کند. زیرا دیده شده است که در کشورهای اروپای شمالی که مردم در چربی های حیوانی و جامد به مقدار بیش تری نسبت به کشوری مانند ژاپن که پایه تغذیه آن ها بر مصرف ماهی و چربی های غیر اشباع است، استفاده می کنند موارد بروز این بیماری بالاتر است.
هم چنین بررسی های دیگر ، پایین تر بودن سطح اسید های چرب ضروری به ویژه لینولئیک اسید را در سرم بیماران مبتلا به ام اس ، نسبت به سایر افراد تایید می کند . این پایین بودن سطح اسیدهای چرب ضروری با تعداد دفعات حملات و زمان برگشت حملات، رابطه مستقیم داشته و در سال 1984 میلادی دکتر Dr. Workin و گروهش ثابت کردند که رژیم های سرشار از اسید چرب لینولئیک می تواند باعث کوتاه شدن دوره بهبود حملات بیماران مولتیپل اسکلروزیس شود.
در سال 1984 میلادی نیز Dr. Swonk شروع رژیم غذایی با کم تر از 20% چربی حیوانی در همان مراحل اولیه را به کلیه بیماران پیش‌نهاد کرد . با توجه به این که بیماران دچار مولتیپل اسکلروزیس به علت اختلالات حرکتی و تعادلی اکثراً دچار افزایش وزن و چاقی می شوند توجه بیش تر به سمت رژیم کم کالری و پر از مواد حیاتی ( ویتامین و املاح ضروری ) به دلیل کاهش تحریک آنان می باشد . در کنار مطلب فوق توجه به چندین نکته
تغذیه ای به تمام بیماران مبتلا به ام اس توصیه می شود. البته در اینجا یادآوری این مسئله حائز اهمیت است که ارتباط بین تغذیه و پیش رفت بیماری MS در حال حاضر فقط به صورت یک نظریه بوده و برای تایید کامل آن ، نیاز به بررسی های بیشتر است. تعدیل رژیم غذایی در بیماران، بسته به شدت ضایعه عصبی به مقدار زیادی ، به صورت فردی و بر حسب شرایط بیمار صورت می گیرد . در کسانی که مبتلا به اختلالات بلع هستند بافت غذا باید تعدیل شده و از غذاهای نرم شده و مغذی و در دفعات زیاد تر و با حجم کمتر استفاده شود. در صورتی که فرد غذا را نتواند بجود باید از لوله های مخصوص
( تیوب فیدینگ ) برای تغذیه استفاده شود. اگر بیمار استروئیدتراپی ( درمان با کورتون) می شود از مصرف غذاهای با نمک زیاد پرهیز شود. برای اجتناب از چاقی به دنبال کم تحرکی . وزن را تحت نظر گرفته و از مواد غذایی کم کالری مانند سبزیجات و میوه جات به جای مواد قندی و شیرینی جات و … استفاده شود.
سبزیجات و میوه جات به ویژه برای بیمارانی که به دنبال بیماری خود دچار یبوست نیز می شوند، حتماً توصیه می شود.
نقش چربی به عنوان یک عامل مسبب مورد بحث است . کاهش مصرف چربی به ویژه چربی های اشباع مثل کره ، مارگارین ، روغن های حیوانی و جامد برای کلیه بیماران لازم است. مصرف روزانه 20 گرم چربی اشباع یا کم تر ، بیمار مبتلا به MS را قادر می‌سازد که هنوز متحرک بوده و کوفتگی کمتری داشته باشد.
رژیم های غنی از اسید های چرب با چند باند مضاعف ( اسید های چرب مرکب ) مانند امگاـ 3 که در ماهی یافت می شود، برای کلیه بیماران توصیه می شود. خوردن یک تا دو وعده ماهی در هفته و در صورت عدم پذیرش ذائقه فرد، مصرف کپسول های روغن ماهی برای بیماران MS سفارش شده است.
رژیم های عاری از گلوتن نیز برای بیماران توصیه می شود( البته موثر بودن آن هنوز مورد بحث است) .
رژیم عاری از گلوتن را رژیم عاری از گلیادین هم می نامند. در این رژیم گندم، جودوسر، گندم سیاه، جو و فرآورده های حاوی این غلات حذف می شود. فراورده های تهیه شده از ذرت، برنج، سیب زمینی و دانه سویا می تواند به عنوان جانشین موارد ذکر شده در بالا قرار گیرد. زیرا ذرت و برنج و گندم سیاه حاوی مقادیر کمتری گلوتن نسبت به بقیه می باشند .

شیر و فرآورده های لبنی ، گوشت ماکیان، تخم مرغ، سبزیجات. میوه‌ها، سیب زمینی، لوبیای سبز ، شیرینی جات و حتی نشاسته های عاری از گلوتن را می توان به دل خواه در برنامه غذایی استفاده کرد .

بسیاری از غذاهای فراوری شده ، حاوی اشکال پنهانی از گلوتن هستند و مصرف آن ها برای بیماران MS توصیه نمی شود، زیرا این ماده ( گلوتن) می تواند به عنوان یک تثبیت کننده و یا امولسیونر در تهیه مواد به کار رود. نمونه های چنین غذایی عبارت‌اند از شیری که به آن ماست اضافه شده است، خامه های غیر لبنی، سس های تجاری سالاد، مایونز، پودینگ ها و کلوچه میوه ای و سس های گوشت تهیه شده به روش تجاری که گلوتن در همگی به علت خواص ذکر شده استفاده شده است.
در سال 1979 میلادی پرفسور Crawford و در سال 1984 میلادی دکتر Itewson برنامه غذا‌یی ای تحت عنوان ARMS diets را برای بیماران MS توصیه کردند. در این رژیم بر مصرف مقدار کم چربی های اشباع شده ( حداکثر روزانه 20 گرم ) ، به همراه مصرف اسید چرب مرکب ضروری امگا3 که در ماهی یافت می شود و هم چنین مصرف سبزیجات و میوه جات به مقدار کافی برای تامین ویتامین ها و املاح معدنی لازم برای بده و به ویژه املاح کم یاب، روی، مس و آهن توصیه می شود. هم چنین تامین ویتامین‌های گروه B و نیز ویتامین های آنتی اکسیدان C ، E و بتا کاروتن ( پیش ویتامین A ) برای این بیماران شدیداً تاکید می شود.

مصرف روغن آفتاب گردان و روغن زیتون به علت مقدار فراوان اسید لینولئیک ( در بالا به اهمیت آن اشاره شده بود. ) و هم چنین ویتامین E و سایر مواد مغذی در آن، برای بیماران سفارش شده است.
مرتبط با : تغذیه
منبع:ام اس لینک
              

 تشکر شده توسط : TootFarangi , yaro , hamid , Amir , Morteza , mehdi.abdn , mahsa , شيدا , محمود , Hasty , پروانه , ehsan 10054 , maryamjoooon , najva , آنا
#6
همه اون چیزایی که تا حالا خوردین براتون مضره ...
بعد به جاش ماهی ساردین و سالمون و روغن کانولا و روغن تخم کتان و روغن غیر اشباع شده - روغن کانولا - جوانه یونجه وقت یکه شروع به جوانه زدن میکند ...........

توی اکثر پرواز های بین المللی قبل از سرو غذا برات فرم میارن که گیاه خواری یا گوشت خوار ... جدیدا باید یه یونجه ای روغن کانولا رو هم اضافه کنن

جل الخالق .... چه حرفا ... چه غذاها .... ما خوشحال بودیم که چند ساله گیاه خواریم ... داشتیم جدیدا خام خوارم میشدیم ... ولی ظاهرا باید چیز خوار بشیم ... بریم بشینیم روی چمن ... هر وقت دیدیم داره جوانه میزنه همونجا بخوریم ... اونوقته که میشیم یونجه خوار

کاش یه رژیمی هم بود آدم هواخوار میشد ... به جای آب و غذا فقط هوا میخورد ... توی هواپیما هم براش کپسول اکسیژن میاوردن
... وقتی تبر به جنگل آمد ، درختان فریاد زدند و گفتند :نگاه کنید دسته اش از جنس ماست !!. ... 1213.2

 تشکر شده توسط : Matilat , دل آرام , sargol
#7
حتما این را شنیدید که:

وقتی سالمید هر چه دوست دارید بخورید ولی وقتی مریض شدید هر چه که دوست دارید، نخورید.

چون پزشکان هنوز علت این بیماری را کشف نکردند بنابراین نتونستند روی تغذیه هم نظری بدند. اما من که این را تجربه کردم خوب متوجه شدم که علت پیشرفت ناگهانی بیماریم، تغذیه نادرستم بود. هرچند که این صحبتهام خیلی تکراری شده اما دوستان مانند بسیاری از بیماران دیابتی که تمایل زیادی به خوردن شیرینی دارند و با اینکه پزشکان هم تایید کردند که مضر هست ولی باز هم اهمیت نمیدند، حاضر نیستند از غذاهای مورد علاقشون دست بکشند.

لذت خوردن، چند دقیقه بیشتر دوام نمیاره اما مشکلات بوجود آمده از ام اس سالها با بیمار خواهد بود..

از ما گفتنconfused2
من هم ام اس داشتم.
 تشکر شده توسط : ostad2000 , دل آرام , رزمینا
#8
با احترام به كساني كه اين رژيم ها رو رعايت مي كنند

من كه هيچ وقت حاضر نميشم جوانه يونجه و آب جلبك دار بخورم..!

اعصابمون راحت باشه و استرس نداشته باشيم به خدا 70% قضيه حله.بقيه اشم بر مي گرده به اينكه ام اسه.بهش ميگن مريضيه مرموز.

خيلي توي اين انجمن در مورد تغذيه بحث شده من مي خوام بدونم پس چرا هيچ كدوم از دكتراي ما اين حرفارو تاييد نمي كنند؟

دكتر من گفت عسل و گردو... خوبه، بخور. اما به اندازه بقيه
#9
من که هرچی دلم بخواد می خورم

هیچ وقت هم نمی دونم غذایی که می خورم مثلا چقدر کالری یا غیره داره

آدم هر چی رو که دوست داره و هوس می کنه باید بخوره

اگه بخوایم ریز بشیم تو همه چی که کارمون ساختست و همه چی به درد نخور و مضر می شن برامون

ولش کنید بابا

هرچی رو هر جا که دوست داشتید بخورید

مهم اینه که آدم غذایی رو که می خوره ازش لذت ببره و این مهم تر از همه چیه.
خدا یا کیفیت رو فدای کمیت نکن. کمتر خلق کن ولی آدم خلق کن!
 تشکر شده توسط : دل آرام
#10
(2010/09/12, 01:22 PM)مهسا نوشته است: با احترام به كساني كه اين رژيم ها رو رعايت مي كنند

من كه هيچ وقت حاضر نميشم جوانه يونجه و آب جلبك دار بخورم..!

اعصابمون راحت باشه و استرس نداشته باشيم به خدا 70% قضيه حله.بقيه اشم بر مي گرده به اينكه ام اسه.بهش ميگن مريضيه مرموز.

خيلي توي اين انجمن در مورد تغذيه بحث شده من مي خوام بدونم پس چرا هيچ كدوم از دكتراي ما اين حرفارو تاييد نمي كنند؟

دكتر من گفت عسل و گردو... خوبه، بخور. اما به اندازه بقيه

البته یونجه سرده و برای ما مفید نیست.
گردو هم برای کسانی که بیماری مغزی دارند از قبیل صرع و ام اس مضر هست. دلایل علمیش هم اثبات شده..

این که دکترها در مورد تغذیه چیزی نمیگن چون علمش را ندارند. مثل اینه که برید پیش دکتر پوست و بگید قلبم درد میکنه خوب اونهم دکتره دیگه.
--------------------------------------------------------------------
به همه دوستان توصیه میکنم در مورد خودشون صحبت نکنند چون ما میخواهیم به یک نتیجه منطقی برسیم، به راهی برای رهایی یا دست کم کنترل بیماری.
اگر دلیل منطقی دارید لطفا در موردش صحبت کنید نه در مورد عدم کنترل بر نفس و شکم!
از نظراتی که میدم هیچ چیز عاید من نمیشه فقط دوست ندارم هیچکس حتی دشمنم روزهای تلخ بیماری من را تجربه کنه چون در اون شرایط یونجه که هیچی، آدم حاضره یونجه خوار را هم بخوره اگه بدونه که خوب میشه..
خواهش میکنم حمل بر بی احترامی نشه، هر کس صلاح کار خودش را بهتر میدونه اما در هر صورت من وظیفه انسانی خودم میدونم که بر خلاف مخالفتها باز هم ساکت نباشم.
امیدوارم زودتر داروی شیمیایی این بیماری هم کشف بشه چون ظاهرا روشهای پیچیده تر مورد پسندتر هست!!
من هم ام اس داشتم.
 تشکر شده توسط : مـه ســـا , ostad2000 , omidvar , رزمینا
  
  • 1(current)
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 12
  • بعدی 




کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
8 مهمان