ارسالها: 538
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: May 2012
تشکر های اهدا شده: 5157
تشکر های دریافت شده :5198 بار در 942 پست
سال تشخيص بيماري : 1390
دكتر معالج : دکتر پاکدامن
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
khob madaram be jaye man javab dadan kheiliam kamel javab dadan mer30 maman jooon
ارسالها: 45
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
تشکر های اهدا شده: 3
تشکر های دریافت شده :112 بار در 43 پست
سال تشخيص بيماري : هنوز هیچی
دكتر معالج : نیکنام
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
هیلدا جون خیلی خوشحال شدم که تونستی ام اس رو شکست بدهی 
توی این دنیا هیچ چیزی دور از ذهن نیست
من هم معجزات خدا رو دیدم و یک موردش بیمار مبتلا به سرطان خون بود که دکترها گفتند 3 ماه بیشت زنده نیست و الان 15 ساله که داره صحیح و سالم زندگی میکنه و خبری از سرطان هم نیست در حالیکه توی آلمان 2 بار آزمایشهایش به نفع سرطان بود و توی ایران هم که اومد آزمایشاتش تمام نطرات دکتر های آلمان رو تایید میکرد ام 2 ماه بعد توی انگلستان آزمایشات تکرار شد و در کمال ناباوری همگی سالم بود این اقا هنوز زنده و سالمه و معجزه پروردگار رو تجربه کرده
ارسالها: 19
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Apr 2012
تشکر های اهدا شده: 163
تشکر های دریافت شده :153 بار در 22 پست
سال تشخيص بيماري : 89
دكتر معالج : رزازیان-صحراییان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
تغییرات جدید-2
حالا ديگر مطمئنم که قطعا رو به بهبودی هستم:
از پارسال تا حالا دفعات زیادی را به یاد دارم که بارها سعی میکردم مثلا سینی چای را بلند کنم و هیچوقت دستهایم قدرت کافی برای بلند کردن سینی را نداشت(حتی اگر فقط یک فنجان چای داخل آن بود) و نیز فقط با بیست سانت بلند کردن سینی، تقریبا ده بار دستهایم می لرزید و تکان های محکم میخورد و نصف فنجان چای داخل سینی می ریخت(حتی اگر ثابت می ایستادم و راه نمیرفتم این اتفاق می افتاد).
یا مثلا وقتی میخواستم ظرف کوچکی پر از آب را بردارم، آنقدر دستهایم بی جان و بی قدرت بودند که فکر میکردم آن ظرف صد کیلو وزن دارد و نیز با لرزش شدید دستانم کلی از محتویاتش می ریخت.
اما جديدا احساس میکنم که قدرت دستهایم بیشتر شده و ظرف سنگین آب یا سینی چای را که برمیدارم، دستهایم فقط دوسه تکان نه چندان شدید میخورد و چيزي نميريزد.
قبلا با دست چپم اصلا نمیتوانستم یک لیوان آب بخورم یا مثلا لقمه بردارم اما خدا را شکر الان بهتر از قبل این کارها را انجام میدهم.
این تغییر کوچک برای من خیلی مهم است چون حالا میتوانم خیلی بیشتر از دستهایم استفاده کنم و همین تغییر کوچک باعث شده من خیلی بیشتر از قبل به خودم تکیه کنم.
البته دستها و دوبینی ام از پارسال تا حالا کم کم داشت بهتر می شد ولی این بهبودی بسیار بسیار آهسته صورت می گرفت اما در این دو سه ماه اخیر، این روند بهبودی شدت زیادی گرفته.
فعلا همه ی مشکلات دستانم برطرف نشده اما همین که آن تغییرات مثبت با شدت بیشتری ادامه دارد، کاملا راضی هستم و خدا را شکر میکنم.
باز هم منتظر نتايج بيشتر هستم.
باور نمیکنم خالق نظم دانه های انار، زندگی مرا بی نظم چیده باشد!
ارسالها: 138
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2012
تشکر های اهدا شده: 3335
تشکر های دریافت شده :629 بار در 154 پست
سال تشخيص بيماري : .فروردین90
دكتر معالج : .
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : .
ارسالها: 413
موضوعها: 8
تاریخ عضویت: Apr 2011
تشکر های اهدا شده: 1099
تشکر های دریافت شده :968 بار در 320 پست
سال تشخيص بيماري : 1382
دكتر معالج : دکتر وحید شایگان نژاد
داروي مورد استفاده : زیتاکس - آریوژن فارمد
محل سکونت : اصفهان
همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
ارسالها: 44
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Mar 2012
تشکر های اهدا شده: 349
تشکر های دریافت شده :200 بار در 45 پست
سال تشخيص بيماري : .
دكتر معالج : .
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : tehran
2012/05/19, 03:54 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2012/05/20, 10:31 PM، توسط احسيني.)
(2012/05/19, 12:56 PM)کتی نوشته است: 52:
توی این دنیا هیچ چیزی دور از ذهن نیست.
من هم معجزات خدا رو دیدم و یک موردش بیمار مبتلا به سرطان خون بود که دکترها گفتند 3 ماه بیشتر زنده نیست و الان 15 ساله که داره صحیح و سالم زندگی میکنه و خبری از سرطان هم نیست. در حالیکه توی آلمان 2 بار آزمایشهایش به نفع سرطان بود و توی ایران هم که اومد آزمایشاتش تمام نطرات دکتر های آلمان رو تایید میکرد. 2 ماه بعد توی انگلستان آزمایشات تکرار شد و در کمال ناباوری همگی سالم بود. این اقا هنوز زنده و سالمه و معجزه پروردگار رو تجربه کرده.
ممنون از اينكه اين خبر را اعلام كرديد.
آيا برايتان امكان دارد نحوه بهبودي سرطان ايشان را براي همه اعلام كنيد؟
از درد مناليـد كه مردان ره عشـق ........ با درد بسـازند و نخـواهند دوا را
حديث:" من اراد البقاء و لا بقاء له ..."
" هر كس طالب بقاء است در حاليكه بقاءي نيست 4 كار انجام دهد: خوردن سيب در سحرگاهان ..."
ارسالها: 413
موضوعها: 8
تاریخ عضویت: Apr 2011
تشکر های اهدا شده: 1099
تشکر های دریافت شده :968 بار در 320 پست
سال تشخيص بيماري : 1382
دكتر معالج : دکتر وحید شایگان نژاد
داروي مورد استفاده : زیتاکس - آریوژن فارمد
محل سکونت : اصفهان
از درد مناليد كه مردان ره عشق ........ با درد بسازند و نخواهند دوا را
این خیلی زیباست منم از سال 82 تا ای اواخر همیشه به خاطر داشتن ام اس به خدا کلی نزدیک شده بودم و هرگز شفا نمیخواستم ولی از وقتی بچه دار شدم به خاطر بچه ها از عاقبت ام اس میترسم و از خدای خوبم شفا می خوام به خاطر دوتا دخترم
همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
ارسالها: 138
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2012
تشکر های اهدا شده: 3335
تشکر های دریافت شده :629 بار در 154 پست
سال تشخيص بيماري : .فروردین90
دكتر معالج : .
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : .
2012/05/20, 08:47 AM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2012/05/20, 09:18 AM، توسط رزمینا.)
سمیه جان گفته بودی منم از سال 82 تا ای اواخر همیشه به خاطر داشتن ام اس به خدا کلی نزدیک شده بودم و هرگز شفا نمیخواستم ولی از وقتی بچه دار شدم به خاطر بچه ها از عاقبت ام اس میترسم و از خدای خوبم شفا می خوام به خاطر دوتا دخترم .
منهم همین طور بیشترین نگرانی منم به خاطر بچه هام بود که کوچیکن و دلم براشون می سوخت اما الان خوشحالم که سرپام .چند روز پیش که داشتم با تلفن صحبت می کردم از پنجره تو حیاط نگاه کردم شاید باورت نشه دیدم دخترم که 6 سالش داره رو لبه دیوار حیاط راه میره حالا با عجله خودم رسوندم و گفتم بشین تا بیارمت پایین.خودت بگو این بچه چند تا مامان هم براش کمه چه برسه به یه مامان مریض.اما خوشحالم که الان دیگه تقریبا مامان مریض نیستم اخه بعضی اوقاتم اینقدر شیطونی می کنن باید بدوم دنبالشون تا یک کم حساب ببرن دیگه.
حالا تغییرات:
همون طور که قبلا گفتم شکر خدا ظاهر راه رفتنم خیلی بهتره و ظاهرش طبیعیه هر چند هنوز به فرزی قبل نیستم.
همین طور حفظ تعادلم البته تعادلم کامل نشده و الان بدون گرفتن نرده ها میتونم از پله بالا برم و بی حسی پاهام هم به نسبت قبل کمتر شده .
ارسالها: 538
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: May 2012
تشکر های اهدا شده: 5157
تشکر های دریافت شده :5198 بار در 942 پست
سال تشخيص بيماري : 1390
دكتر معالج : دکتر پاکدامن
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
2012/05/20, 11:40 AM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2012/05/20, 11:44 AM، توسط hilda.)
ارسالها: 96
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Aug 2011
تشکر های اهدا شده: 1005
تشکر های دریافت شده :1016 بار در 193 پست
سال تشخيص بيماري : 1389
دكتر معالج : تقاء-صحراییان
داروي مورد استفاده : ربیف
محل سکونت : تهران
(2012/05/19, 09:41 AM)رزمینا نوشته است: خود من رفتم پیشه یکی از این به اصطلاح اساتید طب سنتی گفتن بیا نیش زنبور بزن 25 تا به زانوی راست 25 تا به زانوی چپ و داروت رو هم قطع کن!(من هم گفتم یه 5 دقیقه بشینید شما من 50 تا رو می زنم می رسم خدمتتون(در دلم البته)) اگه لازم دونستید اطلاعات تکمیلی هم می دم خدمتتون!!
چه دکتر بی فکری.هر چند که من طرفدار طب سنتی ام اما به نظرم قطع کردن ناگهانی و یک دفعه ای درمانی که بدن باهاش عادت کرده کار عاقلانه ای نیست.البته این نظر من و درست و غلطش را باید استاد حسینی بگن. بله دکتر بی فکری بودند!! من هم این رو در پاسخ به دوستی که گفته بودند از اساتید طب سنتی کسی رو می شناسید که.... گفتم!!! من طرفدار طب سنتی نیستم اما با نظر یکی از دوستان که گفته بودند"آدمها به هر روشی که بهش اعتقاد دارن عمل کنند موافقم"و قصدم مواجه با روش شما نبود!!
عذاب می کشم ولی عذاب من گناه نیست
وقتی شکنجه گر تویی،شکنجه اشتباه نیست
تشکر شده توسط : | |
|
|