امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات : 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
برخورد یک پدر با دخترش که مبتلا به بیماری ام اس است
#21
سلام دوستان
با تشکر فراوان از اظهار نظرهای زیبا و پر محتوایتان
دیگر دوستان هم نظر بدن خوشحال میشوم
برخورد یک پدر مهربان با دخترش که مبتلا به بیماری ام اس میباشد بایستی چگونه باشد
از هر نظری که فکر میکنید مفید و موثرتر برای بهبودی و آرامش او است .
ممنونم
#22
(2013/08/25, 11:17 AM)عمومهربان نوشته است: سلام دوستان
برخورد یک پدر مهربان با دخترش که مبتلا به بیماری ام اس میباشد بایستی چگونه باشد
از هر نظری که فکر میکنید مفید و موثرتر برای بهبودی و آرامش او است .
ممنونم
یه پدر مهربان قبل از هر چیزی باید سعی کنه یه درک واقعی از از فرزند بیمار ام اسی خودش داشته باشه و رفتارش طوری نباشه که حس ترحم و بیچارگی رو در فرزندش ایجاد کنه .
آره ام اسی ممکنه بعد تزریق هاش خیلی احساس درد و ناراحتی داشته باشه ولی پدر میتونه با رفتار و برخورد خوب و مناسبش یه الگویی برا بقیه ی افراد خانواده باشه مخصوصا برای مادر خانواده ...
او نباید اصطلاح "بیچاره " و "آخه " رو در مواقعی که فرزندش درد و عوارض ام اس رو تجربه می کنه رو به کار ببره ...
یه پدر مهربان نباید دیدش این باشه که اگه دیگران بفهمند که بچه ی او ام اس داره آبرویش می رود و با این فکر باعث آزار فرزندش بشه .
او میتونه یه محیط آرام و شاد و عاری از تنش برای فرزند ام اسی خودش فراهم کنه ...
 تشکر شده توسط : عمومهربان , marjanr
#23
خدارحمت کنه بابامو....نبود که این وضعیتو ببینه...البته روحش خبردارشدچون
دوروزبعدخابشودیدم که گفت مثل بچگیام نگرانمه..rolleyesrolleyesولی همون مامانو خاهری فهمیدن کافی بود...خاهری پشت تلفن زارمیزد.من تسلاش میدادم...مامانم هم تا چندروزنگاه توصورتم نمیگردوهمش چشاش قرمز بود.ولی خداروشکر کمی عادی شدن...اماروزای تزریق چندبارزنگ میزنه.این که اطرافیانم شرایط براشون عادی شه برام رضایت بخشه...کاش همسری هم بیشتر کناربیاد.
بهارپشت دراست
به گوش پنجره ها ارام
نسیم گفت وگذشت...
 تشکر شده توسط : zohaa , دربند , نازلی , mehdisalimi , marjanr , minoshka , عمومهربان
#24
هیچ کس نباید فکر کنه که یه بیمار ام اسی داره از این وضعیتش سو ء استفاده می کنه

یعنی اون پدر نباید اگر دخترش یه اشتباهی کرد،بهش بگه این بیماری رو بهونه کردی و هر کاری که دوست داری و اشتباهه انجام میدی

هر آدمی ممکنه اشتباهاتی داشته باشه .... چه سالم باشه چه بیمار ....

اون پدر باید درک بکنه که دخترش گاهی مواقع بی اختیار عصبی می شه یا یه حالت های افسردگی رو داره بدون اینکه برای این حالش دلیلی داشته باشه ...

اینا ممکنه برای شما هم اتفاق افتاده باشه ....Sad

یه پدر خودش باید روحیه اش رو حفظ کنه تا بتونه به عنوان یه همراه کنار دخترش باشه
می دونم همه ی پدر هایی که دختر بیمار دارن نگران دخترهاشون هستن و از ته قلب برای شفاشون دعا می کنن و شبا توی خلوت خودشون اشک می ریزن و راز و نیاز می کنن....
شاید شما هم این صحنه ها رو دیده باشید.....
چترها را باید بست
زیر باران باید رفت
فکر را خاطره را زیر باران باید برد
 تشکر شده توسط : عمومهربان , marjanr , عسل راد , minoshka
#25
همونجوری که هست باشه. ما خیلی خیلی خیلی ......... حساسیم . عصبانیت هاشوبا مهربونی خودش ببخشه و درک کنه. دست خودش نیست .یه فرد ام اس خواه ناخواه دچار عصبانیت مزمن می شه. در مورد ضعف جسمیش حساس نباشه چون خودش اندازه کافی رو بدنش حساس هست.
قربون همه باباهای مهربون برم icon_question
 تشکر شده توسط : عمومهربان , رامنا , نازلی , marjanr , عسل راد , مینا غلامنژاد
#26
به نظر من باید فهمید چه دغدغه ای ایجاد شده براش. پدر مادرای باهوش تر خودشون می فهمن دغدغه هارو.اگه متوجه دغدغه اش نشدین ازش بپرسین نگرانه چیه؟
یکی ممکنه از اینکه فامیل بفهمن نگران باشه یکی از اینکه پدر مادرش برای اتفاق جدید زندگیش(ms) گریه کنن یکی نگران هزینه و...
به نظر من پدری که دغدغه هارو بفهمه و به بچش بگه نگران هیچی نباش اون با منagreement2 پدر بی نظیریه
تو نمی دانی مردن وقتی انسان مرگ را شکست داده چه زندگیست
 تشکر شده توسط : neda.n , nahid , ارزو , عمومهربان , نازلی , samin12 , hadisss , marjanr
#27
من که بابام اصلا به رو خودش نمیاره تازه اصلا باورش نمیشه من ام اس دارم چون ظاهرم هیچ مشکلی نداره تازه اگه چیزیم بگم فکر میکنه دارم لوس بازی در میارم یه کارایی انتظار داره شایدم داره روحیه میده Huh
 تشکر شده توسط : عمومهربان , نازلی , حنانه74 , OMG! , minoshka
#28
اولش بابام هروقت نگاهم میکرد تند تند دست میکشید توصورتش بابام این کارو وقتی ناراحته ونمیخواد گریه کنه انجام میدهsad2 بعد کم کم شد مثل گذشته همش میگه تو هیچ مشکلی نداری مبادا بترسی هروقت هرجا هرچی بخوای میتونی فقط باید بخوای love28بعضی حرفای بابام برام سوال شده بود بابا اینارو از کجا میگهHuh یه روز که اتاقو تمیز میکردم دفترچه تلفن بابامو دیدم بازش کردم یه عالمه برگه توش بود از انجمن msوبیمای های خاص و کارت مشاور وکارت دکتر مغز واعصابو....sad2sad هم ناراحت شدم هم خوشحال ناراحت به خاطر بابام که غصه میخورده وبه روش نمی آورد sad2وخوشحال بابت داشتن بابامinnocent0001.gif
به اندوه خود لبخند بزن...
 تشکر شده توسط : نازلی , mehdisalimi , عمومهربان , zohaa , samin12 , حنانه74 , marjanr , minoshka
#29
(2013/08/25, 11:17 AM)عمومهربان نوشته است: سلام دوستان
برخورد یک پدر مهربان با دخترش که مبتلا به بیماری ام اس میباشد بایستی چگونه باشد
از هر نظری که فکر میکنید مفید و موثرتر برای بهبودی و آرامش او است .
ممنونم
درکش کنه...همین
 تشکر شده توسط : عمومهربان , minoshka
#30
بابای نمن معرکست
حتی وقتی تزریق میکنم نمیگه حالت خوبه
؟
ولی اگه مامانش چشمش درد بگیره یا سرمابخوره هر روز اونجاست یا زنگ میزنه صدبار
خب دیگه اینطور حتما برای من ارامشه که کسی حالم رو نپرسه البته من چون خودم پوست کلفتم اینا برام مهم نیست پشت گوش میندازم

راز زندگی آرام اینست امروز را در کنار خدا گام بردار و فردا را به او بسپار baybay
 تشکر شده توسط : Amir , عمومهربان , OMG! , marjanr , ashrafi , ارزو , minoshka , حکمت خدا
  


موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  نظر شما جیست ؟ (ذکر بیماری در عقدنامه) عمومهربان 52 37,685 2014/07/05, 08:37 AM
آخرین ارسال: تندیس
Question برخورد دختر با مادر مبتلا به ام اس undecided 3 4,844 2013/10/17, 12:43 AM
آخرین ارسال: undecided
Sad آیا با داشتن بیماری msدر مهمانی ها وجمع های عمومی شرکت می کنید Hasty 132 74,488 2013/04/03, 10:41 AM
آخرین ارسال: saeid



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
8 مهمان