2011/05/18, 08:56 AM
اصلاً پُستم رو پس میگیرم!
خوبه؟!
خوبه؟!
مرا آفرید، آنکه دوستم داشت.
اگر ام.اس نداشتم ...
|
|||||||||||||||||||||||||||
2011/05/18, 09:07 AM
نه پست خوبیه اما از اون جهت داریم بهش نگا میکنیم.
اگه تلخم مثل گریه اگه تنهام اگه تاریک
اگه از ترانه دورم اگه با مرثیه نزدیک اگه ناباور چشمام تو تماشای تو مونده اگه اون نگاه اول منو پای تو نشونده: How wonderful life is while you're in the world
2011/05/18, 10:04 AM
می خوام برعکسش رو بنویسم شاید اگر ام اس داشتم بیشتر و بهتر میتونستم کنارتون باشم و نزدیکترین دوستم رو میتونستم بیشتر درک کنم و اون هم منو.
چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد / من نه آنم که صبوری کنم از چرخ فلک
2011/05/18, 10:06 AM
من دارم تو انتقال این بیماری تحقیق میکنم. یه سری دیگه هم مث شما میخوان بگیرن.
داریم روش کار میکنیم.:55: اگه تلخم مثل گریه اگه تنهام اگه تاریک
اگه از ترانه دورم اگه با مرثیه نزدیک اگه ناباور چشمام تو تماشای تو مونده اگه اون نگاه اول منو پای تو نشونده: How wonderful life is while you're in the world
2011/05/18, 10:24 AM
اگه ام اس نداشتی زندگیت یه جوری رقم میخورد که هنوز دنبال چیزایی بودی که خیلی وقته بدست اوردیش
2011/05/18, 10:51 AM
اگه ام اس نداشتم انقد به صبر و مقاومت خودم افتخار نمیکردم
2011/05/19, 11:06 PM
اگه ام اس نداشتم.....
همینطور زمان میگذشت و من خودم رو پیدا نمیکردم. خیلی چیزها واسم اثبات نمیشد. . . . دوستان اشاره کردن. از همه مهمتر معنی خاص بودن رو درک نمیکردم. به خود آی,خود تو جان جهانــــــی...
2011/05/20, 02:21 PM
اگر ام اس نداشتم شاید خانواده ام مثل گذشته بازم محبتاشون رو پنهان می کردن ممنون خدا جون
اگر ام اس نداشتم هم خوب بود هم خوب نبود.
مزایا: راحت زندگی میکردم. خیلی دغدغه هایی که الان دارم نداشتم. برنامه ریزی زندگی ،کار و تحصیلم راحت تر بود. اینهمه برای اطرافیانم مشکل درست نمی کردم. فرصت های زیادی از زندگیم رو بخاطر غمگینی بیش از حد برای بیماریم از دست نمیدادم. شادتر از الان بودم. حافظه م بهتر کار میکرد. معایب: دوستای گل ام اس سنتری رو نداشتم. به خیلی از معجزات خدا اینجوری اعتقاد نداشتم. لذت گذشت و محبت واقعی رو به این شکل نمی چشیدم. تا این حد به خدا نزدیک نمی شدم. سعادت دعای خالصانه و از ته دل رو پیدا نمی کردم. ارزش لحظه لحظه زندگی رو درک نمی کردم. لذت های به ظاهر کوچیک رو حس نمی کردم. خلاقیت هام و توانایی هام تا این اندازه بالا نمی رفت. به سلامت خودم و راههای رسیدن به اون و دوری کردن از چیزایی که برام ضرر داشت اهمیت نمیدادم. وقتی نگاه می کنم می بینم جنبه های منفی نداشتن ام اس از مثبتاش بیشتره! پس خوش به حال من! خدایا شکرت که به من ام اس رو هدیه کردی.شاید که بیماری من فرصت تکامل من و تبدیل مس وجودم به طلا باشه!!!
اگر ام اس نداشتم ........
پله هارو اینقدر کند بالا نمیرفتم مادرم همش گریه نمیکرد خواهرم اینقدر نگران نبود دستام و پاهام اینقدر بی حس و سنگین نبود چشمام هی تار نمیشد اگر ام اس نداشتم اینقدر از لحظه هام لذت نمیبردم خدارو اینقدر که الان صدا میکنم صدا نمیکردم الان اینجا نبودم بازم داشتم گریه میکردم و حرص میخوردم ........................................ نمیدونم شاید اگر ام اس نداشتم با حرص و گریه کردنه مداوم سکته میکردم و الان بهشت زهرا قطعه 249 بودم پس شاید صلاح و قسمت زندگیم ام اس بوده که همیشه از زمانی که اسمشو شنیدم حسه خاصی نسبت بهش داشتم (2011/05/17, 03:35 PM)havaars نوشته است: گاهی فکر میکنم، من که با وجود ام.اس این همه آتش سوزاندهام، اگر سالم بودم چهها که نمیکردم!
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: |
2 مهمان |