اما......
طفلط همسر قبلی آقای کاکاوند!
دلم براش سوخت!
توی بیمارستان سینا چند تا خانوم داشتن برنامه رو برای هم تعریف میکردن و به همسر قبلی آقای کاکاوند بد وبیراه میگفتن!
شایدم حقش باشه!
اما نفرین عمومی یک کم زیاده!
پس فکر کنم همه ی کسانی که در مورد این برنامه به من نظر دادن اهل کامپیوتر و اینترنت نبودن باید یه دوره ی تخصصی بگم بیان پیش خودت
حمید اسم سایت گفته بشه نشون دهنده ی اینه که تدارک برنامه از کجا و از کی بوده
من که از خدامه به جای 200 نفر دو میلیون نفر بیان اینجا و ثبت نام کنن
اگه نوشته و حرف اصلی منو با دقت می خوندی متوجه می شدی که گفته بودم اون هایی که ام اس ندارن یعنی کسایی که ام اس دارن که می دونن ام اس چیه ما طرف صحبتمون با بقیه است
بعد هم مگه مهدی نمی گه اونایی که تو انجمن هستن ادم های خوبی هستن و دیدگاهشون مثل ماست پس چرا بخواهیم مقابلشون جبهه بگیریم اگه خوبن که کنارشون باشیم اگه بدن که پس چرا خوبن
انتقاد مهمی که به این برنامست اینه که اونا که چند ماه بود می دونستن سوژه هاشون چه کسانی هستن و میرن از فربود کلیپ تهیه می کنن چرا یه دفعه نصفه شب یادشون میوفته که نه سوژه ی مقابل سوسن رو ندارن و انقدر با این کارشون به همه استرس وارد می کنن
الان هم احساس می کنم که اشتباه کردم و یه نقدی کردم نباید نقد می کردم
به خاطر همین هم عذرخواهی می کنم
خدا یا کیفیت رو فدای کمیت نکن. کمتر خلق کن ولی آدم خلق کن!
من این برنامه رو الان دانلود کردم دیدم...واقعا لذت بردم و به همتون تبریک میگم ...به همه بچه هاکه زحمت کشیدن. به خصوص سوسن خانم که ارامش و صداقتش تو حرف زدن خیلی به دلم نشست.
فربودم که ترکونده. من قبلا نحوه مبتلا شدن به بیماریش و خونده بودم وقتی تو برنامه دیدمش کلی ذوق کردم. از اعتماد به نفسش خیلی خوشم اومد. الان میفههم
سارتر به درستی گفته گر یک فلج مادرزاد قهرمان دو ماراتن نشود، مقصر خودش است.
برای همه دوستای گلم ارزوی شادی و سلامتی دارم
بیراهه رفته بودم آن روز... دستم را گرفته بود و می کشید... زین پس همه عمر بیراهه خواهم رفت....
2011/08/21, 05:41 PM (آخرین ویرایش در این ارسال: 2011/08/21, 05:44 PM، توسط آرمین.)
ضمن احترام کامل به آقای کاکاوند و تشکر از ایشان بابت شرکت در این برنامه ...
ولی انتقادم از آقای کاکاوند اینه که به هر دلیلی که دارند نباید مسایل شخصی رو در این برنامه عتوان می کردند ،
چون اینطور بحثا حتما باید طرف مقابل حضور داشته باشه تا بتونه از خودش دفاع کنه برای اینکه حقش ضایع نشه....
وهم اینکه به نظر من بازتاب عنوان کردن این مسئله در بین افکار عمومی نسبت به آقای کاکاوند ترحم برانگیز بوده...
تا اونجایی که من می دونم بیشتر بیماران ام اس از برانگیختگی حس ترحم اطرافیان رنج می برند....
با توجه به وقت زیادی که در اختیار ایشان قرار گرفته بود می تونستند استفاده بهتری ببرند...
در ضمن از فربود عزیز هم برای حضور تاثیر گذارش در این برنامه تشکر فراوان رو دارم
به تعداد نفسهای آدمیان راه های رسیدن به حقیقت وجود دارد ...
(2011/08/21, 05:41 PM)آرمین نوشته است: ضمن احترام کامل به آقای کاکاوند و تشکر از ایشان بابت شرکت در این برنامه ...
ولی انتقادم از آقای کاکاوند اینه که به هر دلیلی که دارند نباید مسایل شخصی رو در این برنامه عتوان می کردند ،
چون اینطور بحثا حتما باید طرف مقابل حضور داشته باشه تا بتونه از خودش دفاع کنه برای اینکه حقش ضایع نشه....
وهم اینکه به نظر من بازتاب عنوان کردن این مسئله در بین افکار عمومی نسبت به آقای کاکاوند ترحم برانگیز بوده...
تا اونجایی که من می دونم بیشتر بیماران ام اس از برانگیختگی حس ترحم اطرافیان رنج می برند....
با توجه به وقت زیادی که در اختیار ایشان قرار گرفته بود می تونستند استفاده بهتری ببرند...
در ضمن از فربود عزیز هم برای حضور تاثیر گذارش در این برنامه تشکر فراوان رو دارم
همون طور که بچه ها گفتن آرمین جان جناب کاکاوند نمی خواست و نمیخواد وارد زندگی خصوصیش بشه اما برنامه ی ماه عسل بنا داشت وارد بشه که شد
البته به نظرم بلاخره اینم جزئی از حواشی این بیماریه!
من همین که یه نفر تو سایت نوشته که خواستگارش که قبلا رفته بود با دیدن این برنامه الان متوجه شده و درک کرده برام کافیه!
اگه تلخم مثل گریه اگه تنهام اگه تاریک
اگه از ترانه دورم اگه با مرثیه نزدیک
اگه ناباور چشمام تو تماشای تو مونده
اگه اون نگاه اول منو پای تو نشونده:
(2011/08/21, 05:41 PM)آرمین نوشته است: ضمن احترام کامل به آقای کاکاوند و تشکر از ایشان بابت شرکت در این برنامه ...
ولی انتقادم از آقای کاکاوند اینه که به هر دلیلی که دارند نباید مسایل شخصی رو در این برنامه عتوان می کردند ،
چون اینطور بحثا حتما باید طرف مقابل حضور داشته باشه تا بتونه از خودش دفاع کنه برای اینکه حقش ضایع نشه....
وهم اینکه به نظر من بازتاب عنوان کردن این مسئله در بین افکار عمومی نسبت به آقای کاکاوند ترحم برانگیز بوده...
تا اونجایی که من می دونم بیشتر بیماران ام اس از برانگیختگی حس ترحم اطرافیان رنج می برند....
با توجه به وقت زیادی که در اختیار ایشان قرار گرفته بود می تونستند استفاده بهتری ببرند...
در ضمن از فربود عزیز هم برای حضور تاثیر گذارش در این برنامه تشکر فراوان رو دارم
به نظر منم مشکل اقای کاکاوند اصلا شخصی نبود مشکلی بود که برای خیلیا پیش میاد ... بیشتر تاسف برانگیز تا ترحم برانگیز که وقتی دو نفر میخوان باهم زندگی کنن ولی یکیشون خیلی راحت جا میزنه و اون یکی و تنها میزاره... به امید اون روزی که پای قولهایی که به هم دادیم تا اخرش واستیم.
بیراهه رفته بودم آن روز... دستم را گرفته بود و می کشید... زین پس همه عمر بیراهه خواهم رفت....
به نظر من هم مجری بیشتر باعث شد تا وارده زندگی شخصی آقا ی کاکاوند وارد بشه و هرجا که دوست داشت حرفه آقای کاکاوندو قطع میکرد بعد آخرش هم گفت ما بحثمون ام اس بود و به زندگی شخصی کاری نداریم.
در هر صورت هر کسی قبول نمیکنه استرس رفتن به این برنامرو قبول کنه
ممنون از آقای کاکاوند فربود و سوسن جان و همسرشون
دارم دلشوره میگیرم
چقدر دنیات ازم دوره
پس چرا هیچ بارونی
تورو از من نمیشوره
![[تصویر: __20110820_1463512382.jpg]](http://fireboud.persiangig.com/Photo/Maheh%20Asal/__20110820_1463512382.jpg)
![[تصویر: __20110820_2057270377.jpg]](http://fireboud.persiangig.com/Photo/Maheh%20Asal/__20110820_2057270377.jpg)
