2011/07/27, 08:34 AM
1.به نظر من، انسان وقتی دچار وحشت و هراس میشود که از موضوع اطلاع دقیق و صحیحی نداشته باشد. علتِ هراس جامعه و حتی خود بیماران از ام.اس تا وقتی که اطلاعات صحیح و دقیقی به دست نیاورده باشند، ادامه خواهد داشت و شدت هم خواهد گرفت. مثل ترسی که بچهها در تاریکی دچارش میشوند مثلاً و بعد که چراغ روشن میشود میبینند که مثلاً از یک چتر معمولی ترسیده بودند. وقتی بچه میفهمد که یک چتر ساده بوده، ترساش هم رفع میشود.
تفاوت شخصیت در این موضع؛ تنها میتواند مدت زمان این وحشت و هراس را کاهش بدهد. یعنی یک شخصیتِ قوی، در صدد کشف و شناخت برمیآید و شخصیتِ ضعیف به گوشهای میخزد و چشمهایش را میبندد و برخلاف تصورش، بر شدتِ هراسش افزوده میشود. حتی در مورد شخصیتهای متکی به خود و شخصیتهای وابسته هم میشود بسط داد موضوع را.
یکی دیگر ا علل پنهان داشته شدن بیماری، ترس از از دست دادنِ جایگاه اجتماعی است. ترس از دست دادن شغل و امنیت مالی. ترس از دست دادن وابستگیهای عاطفی. ترس رانده شدن. که این مورد بستگی تام دارد به اجتماع و نه خود شخص. یعنی آگاهی اجتماعی محیط را برای ابراز ناتوانیها مستعد میکند و ترس را در شخص کاهش میدهد.
2. انسان موجودی اجتماعی است. در تقابل و تعامل با افراد دیگر اجتماع است. آگاهی اجتماعی در قبال یک بیماری در اینجا ام.اس موجب بالا رفتن بازده شخص مبتلا میشود. وقتی فرد همدردی و همکاری و درکِ اجتماعی را در کنار خود احساس کند، وقتی که در نگاههای افراد دیگر نشانهای از تمسخر یا تحقیر و ترحم را نبیند، اعتماد به نفساش بالا میرود و تسلط بهتر و بیشتری بر وظایف محوله خواهد داشت.
3. یکی از راههای بالا بردن سطح آگاهی، ابراز کردن بیماری است. یعنی وقتی که بیماری آنقدر پیشرفت نکرده است و شما به راحتی راه میروید و فعالیت میکنید به راحتی بگویید که مبتلا به ام.اس هستید، نه وقتی که پاهایتان ناتوان شده و قدرت فعالیت اجتماعیتان کاهش یافته، اجتماع درخواهد یافت که بیماری ام.اس لزوماً مساوی با ویلچیر نیست و تا سالهای سال بیمار مبتلا به ام.اس قادر خواهد بود همپای دیگران کار کند و مثمر فایده باشد.
4. بله. هر بیمار ام.اسی یک بیلبورد تبلیغاتی است. زیرا این بیماری، بیماری طبقهی فعال جامعه است. به قول مهران مدیری در سریال مرد هزارچهره، ام.اس بیماری با کلاسی است. این را باید جا انداخت!
5. هیچکس جز خود ما.
6. البته رسانهها. از رسانههای ارتباط جمعی گرفته تا مجازی. از هر طریق ممکنی باید این بیماری با کلاس را به رخِ دیگران بکشیم!
تفاوت شخصیت در این موضع؛ تنها میتواند مدت زمان این وحشت و هراس را کاهش بدهد. یعنی یک شخصیتِ قوی، در صدد کشف و شناخت برمیآید و شخصیتِ ضعیف به گوشهای میخزد و چشمهایش را میبندد و برخلاف تصورش، بر شدتِ هراسش افزوده میشود. حتی در مورد شخصیتهای متکی به خود و شخصیتهای وابسته هم میشود بسط داد موضوع را.
یکی دیگر ا علل پنهان داشته شدن بیماری، ترس از از دست دادنِ جایگاه اجتماعی است. ترس از دست دادن شغل و امنیت مالی. ترس از دست دادن وابستگیهای عاطفی. ترس رانده شدن. که این مورد بستگی تام دارد به اجتماع و نه خود شخص. یعنی آگاهی اجتماعی محیط را برای ابراز ناتوانیها مستعد میکند و ترس را در شخص کاهش میدهد.
2. انسان موجودی اجتماعی است. در تقابل و تعامل با افراد دیگر اجتماع است. آگاهی اجتماعی در قبال یک بیماری در اینجا ام.اس موجب بالا رفتن بازده شخص مبتلا میشود. وقتی فرد همدردی و همکاری و درکِ اجتماعی را در کنار خود احساس کند، وقتی که در نگاههای افراد دیگر نشانهای از تمسخر یا تحقیر و ترحم را نبیند، اعتماد به نفساش بالا میرود و تسلط بهتر و بیشتری بر وظایف محوله خواهد داشت.
3. یکی از راههای بالا بردن سطح آگاهی، ابراز کردن بیماری است. یعنی وقتی که بیماری آنقدر پیشرفت نکرده است و شما به راحتی راه میروید و فعالیت میکنید به راحتی بگویید که مبتلا به ام.اس هستید، نه وقتی که پاهایتان ناتوان شده و قدرت فعالیت اجتماعیتان کاهش یافته، اجتماع درخواهد یافت که بیماری ام.اس لزوماً مساوی با ویلچیر نیست و تا سالهای سال بیمار مبتلا به ام.اس قادر خواهد بود همپای دیگران کار کند و مثمر فایده باشد.
4. بله. هر بیمار ام.اسی یک بیلبورد تبلیغاتی است. زیرا این بیماری، بیماری طبقهی فعال جامعه است. به قول مهران مدیری در سریال مرد هزارچهره، ام.اس بیماری با کلاسی است. این را باید جا انداخت!
5. هیچکس جز خود ما.
6. البته رسانهها. از رسانههای ارتباط جمعی گرفته تا مجازی. از هر طریق ممکنی باید این بیماری با کلاس را به رخِ دیگران بکشیم!
مرا آفرید، آنکه دوستم داشت.