امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امیتازات : 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
اعضای خانواده چطوری میتونن به بهبود روحیه بیمار کمک کنن؟
#1
Question 
سلام دوستان.
میخواستم ازتون کمک بگیرم. من یک بیمار مبتلا به ام اس تو خونه دارم که تازه متوجه بیماریش شده و خیلی روحیه اش بده.rolleyes به نظرتون چطور میتونم کمکش کنم؟Huh
یا من اسمه دوا و ذکره شفاء
 تشکر شده توسط : sattar
#2
سلام

آخه از چه لحاظ حالش بده؟؟؟ جسمانی یا روحی؟؟؟

اگه جسمانیه که ایشاله بهتر شه ولی گه روحی هستش که بهش بگید نزدیک به یک میلیون نفر عین تو هستن نه کمتر نه بیشتر

درسته جا خورده از مریضیش ولی تا خودش نخواد کسی نمی تونه کمکش کنه باید بیشتر تو جمع بچه های ام اسی باشه اون فکر میکنه تنها همون یه نفره

توصیه من اینکه بیشتر به سایت و انجمن سربزنه خودش نه از طرفش
چون باور نمیکنه باید حضوری خودش ببینهlove28
فعلا سکوت را برگزیدیم ............
 تشکر شده توسط : sattar , zohaa
#3
این نفری که بقول خودتون توی خونه دارید خانمتونه یا دختر تون ؟
بستگی داره اگه از جنس مونث باشه یکم براش سخت میشه ولی من همیشه از همون روز اول که فهمیدم هیچ هیچ عکس العملی نشون ندادم و مثل قبل هستم و بودم آخه میخوام کسی نفهمه agreement2
حالا ایشون که خیلی روحیشون رو باختن بنظرم اون کتابچه هایی که بچه ها گذاشتن رو ببینید و به اون طرف مقابل نشون بدید دقیقا از شناسایی و تشخیص ام اس و زندگی بعد از اونه شاید با خوندن این کتابها بفهمه که خودش تنها نیست که مشکل داره خیلی ها هستن
بعدشم مگه الان چه مشکلاتی دارن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ party0048.gif
ولی بنظرم بذارید مدتی تو حال خودش بمونه بعدش مجبوره این بیماری رو بپذیره و بفهمه که تنها اون نیست و البته باید با چند نفر آشنا بشه مثلا همین سایت بعد میبینه که خیلی ها هستن که مشکلات وحشتنماکی دارن ولی اینقد روحیه دارن که ادم از خودش خجالت میکشه پس بنظر من اول روحیه دادن منطقی
دوم اشنایی با بیماران دیگه
سوم قبول کردن اینکه من ام اس دارم
چهارم شاد بودن و بقیه زندگی به همین سادگی wink2Smile (16)
 تشکر شده توسط : sattar , Hasty , zohaa
#4
(2011/11/24, 01:13 PM)شهرزاد نوشته است: سلام

آخه از چه لحاظ حالش بده؟؟؟ جسمانی یا روحی؟؟؟

اگه جسمانیه که ایشاله بهتر شه ولی گه روحی هستش که بهش بگید نزدیک به یک میلیون نفر عین تو هستن نه کمتر نه بیشتر

درسته جا خورده از مریضیش ولی تا خودش نخواد کسی نمی تونه کمکش کنه باید بیشتر تو جمع بچه های ام اسی باشه اون فکر میکنه تنها همون یه نفره

توصیه من اینکه بیشتر به سایت و انجمن سربزنه خودش نه از طرفش
چون باور نمیکنه باید حضوری خودش ببینهlove28

از لحاظ جسمی کمی دستش بی حس شده یعنی نمیتونه کارهای ظریف با انگشتاش انجام بده.ولی بیشتر از نظر روحی بدحاله خیلی ناامیده همش تو چشماش اشک جمع میشه. میگه امیدی به زندگی نداره.

(2011/11/24, 01:38 PM)yas نوشته است: این نفری که بقول خودتون توی خونه دارید خانمتونه یا دختر تون ؟
بستگی داره اگه از جنس مونث باشه یکم براش سخت میشه ولی من همیشه از همون روز اول که فهمیدم هیچ هیچ عکس العملی نشون ندادم و مثل قبل هستم و بودم آخه میخوام کسی نفهمه agreement2
حالا ایشون که خیلی روحیشون رو باختن بنظرم اون کتابچه هایی که بچه ها گذاشتن رو ببینید و به اون طرف مقابل نشون بدید دقیقا از شناسایی و تشخیص ام اس و زندگی بعد از اونه شاید با خوندن این کتابها بفهمه که خودش تنها نیست که مشکل داره خیلی ها هستن
بعدشم مگه الان چه مشکلاتی دارن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ party0048.gif
ولی بنظرم بذارید مدتی تو حال خودش بمونه بعدش مجبوره این بیماری رو بپذیره و بفهمه که تنها اون نیست و البته باید با چند نفر آشنا بشه مثلا همین سایت بعد میبینه که خیلی ها هستن که مشکلات وحشتنماکی دارن ولی اینقد روحیه دارن که ادم از خودش خجالت میکشه پس بنظر من اول روحیه دادن منطقی
دوم اشنایی با بیماران دیگه
سوم قبول کردن اینکه من ام اس دارم
چهارم شاد بودن و بقیه زندگی به همین سادگی wink2Smile (16)

ممنون از راهنماییت دوست خوبم.
میدونی الان تو یه وضعیتیه که همش دنبال خبرهای بده مثلا یه کتاب دکتر بهش داده بخونه پر از امیدواری ولی اون از همه کتاب یه جمله پیدا کرد که راجع به عوارض ام اس بود و کلی حالش بد شد.خیلی نگرانشم.confused2
یا من اسمه دوا و ذکره شفاء
 تشکر شده توسط : sattar , zohaa
#5

دوست عزیز به نظر من با محبت و توجه و همچنین برطرف کردن نیازهای روحی ایشون یه نحو چشمگیری میتونیدعزیزتونو کمک کنید به شرط اینکه مقطعی نباشه و بصورت دائم باشه wink2
نباید از محبت کردن خسته بشید شاید درعوضش محبتی هم نبینیدangry2
و به علائق ایشون توجه خاصی نشون بدید و لحظات شادی بخشی برای ایشون ترتیب بدید
امیدوارم هر چه زودتر موفق بشیدagreement2
مهم این نیست که در کجای این دنیا ایستاده ایم
مهم اینست که در چه راستائی گام برمیداریم.
 تشکر شده توسط : dr.dentist , Hasty , zohaa
#6
بهش بگید از چی میترسی؟؟؟angry2

از فلجی ؟
ببخشیدا از مردن؟
از چی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خوب این موارد که تو همه هست خدانکرده ادم سالم میره تصادف میکنه یا میمیره یا فلج میشه

بگید اگه تونست تو مریضی روحیه اش رو شاد نگه داره بهش میگن قهرمان نه اینکه با گریه و ناراحتی میخاد به خانواده اش کمک کنه wink2
بگید بیاد تو سایت به نفعشه وگرنه همش حمله دارهconfused

من خودم هم دستام مثل ایشونه (خوب میشه نباید بهش فکرکنه اجازه بده بدن کاره خودشو بکنه-البته نه اینکه دکتر نرهlaughing3)
فعلا سکوت را برگزیدیم ............
 تشکر شده توسط : فرناز , dr.dentist , sattar , Hasty , zohaa
#7
من در کل بگم اولشه .باید حق بهش داد ناراحت باشه من خودم وقتی دکتر گفت جته از پلهای مطب افتادم ونشستم داد میزدم وگریه میکردم.ولی بامرور زمان برام عادی شد confusedconfusedفقط بگم دلسوزی وتوجه الکی بهش نکنیدو.همون توقعها همون رفتار گذشته را ادامه بدید.که فکر نکنه چی شده. واقعا هم چیزی نشدهagreement2
[ثبت احوال در شناسنامه ام همه چیز را ثبت کرده است جز احوالم را .. !![
 تشکر شده توسط : شهرزاد , MFhealth , dr.dentist , Hasty , zohaa
#8
من فکر می کنم که علت بیشتر ناراحتی های روحی که اول پیش میاد ناآگاهی یا کمی آگاهی در مورد بیماریه. بهتره که اول ازش بخواهید که در مورد بیماری اطلاعات کسب کنه.خود من تنها دلیلی که باعث ناراحتیم می شد عدم آگاهی بود. مخصوصا چون اوایل بستری شده بودم و کلی از وقتم تو بیمارستان و آزمایشگاه و مطب پزشک سپری می شد و از کار و زندگی افتاده بودم فکر می کردم که تا آخر وضعم همینه و این قدر ضعیف می شم و بلاخره زمین گیر و از کار افتاده میشم خلاصه سرنوشت شومی تصور می کردم اگرچه به خاطر خانوادم خودم رو شاد و قوی نشون می دادم. اما الان به تصوراتم می خندم. شما هم می تونید در شروع کار کمکش کنید و فکر می کنم که این سایت بهترین مکان باشه اطلاعات بیماری به زبان ساده اینجا بیان شده و اخبار مربوطه هم وجود داره ولی بهتره که ازش بخواید خودش عضو سایت بشه وقتی یه کمی با همدرد های خودش درددل کنه یه کم راحت تر میشه و بهتر می تونه با مساله کنار بیاد. برای من که ورود به سایت خیلی تاثیرگذار بوده و هست بهش بگید بیاد اینجا خودمون حالشو جا میاریمagreement2
با درد بساز چون دواي تو منم، در كس منگر كه آشناي تو منم
 تشکر شده توسط : شهرزاد , dr.dentist , Hasty , zohaa
#9
بهش بگید بیاد اینجا خودمون حالشو جا میاریم

--------------------------------------------------------------------------------
اینو هستم خوب اومدیicon_question
فعلا سکوت را برگزیدیم ............
 تشکر شده توسط : zohaa
#10
من اگر گفتم بهش توجه کنید منظورم توجه بیش از حد نبود بلکه توجهی که فرد به داشتن تکیه گاهی مطمئن ، امیدوار باشه اینکه احساس سرباربودن نکنهwink2
مهم این نیست که در کجای این دنیا ایستاده ایم
مهم اینست که در چه راستائی گام برمیداریم.
 تشکر شده توسط : dr.dentist , zohaa
  


موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  آیا ندادن تست حافظه در وضعیت ام اس بیمار ابهامی ایجاد می کند؟ hessam 11 3,783 2019/12/29, 08:10 PM
آخرین ارسال: alireza1111
  ام اس را برای خانواده همسر آینده کی و چطور مطرح کنم؟! siamak.m.h 59 20,361 2018/08/31, 09:45 AM
آخرین ارسال: siamak.m.h
  کپسول Wellwoman برای بیمار ام اس ضرر داره؟ paeazan 5 33,440 2015/10/28, 08:05 AM
آخرین ارسال: glassheart
  عدم بهبود درد زونا Omidoops 0 1,756 2015/08/30, 07:10 PM
آخرین ارسال: Omidoops
  شباهت بيماري ام اس در اعضاي يك خانواده Ferfer 79 49,841 2015/07/28, 11:37 PM
آخرین ارسال: سمیرا67
  همراهی با بیمار Vahid.1974 3 2,704 2015/01/05, 02:58 PM
آخرین ارسال: sayeh n
  آیا مصرف داروهای هورمونی در روند بهبود بیماری تاثیر منفی خواهد داشت؟ sharmin 1 2,597 2014/02/17, 11:14 AM
آخرین ارسال: رامنا
  چطوری میشه خنک شد؟ sargol 5 7,614 2013/09/04, 04:47 PM
آخرین ارسال: برگ 7
  سوال راجع به بهبود ام اس omid882 42 22,915 2011/05/12, 01:18 PM
آخرین ارسال: TootFarangi



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

علت بوجود آمدن بیماری ام اس چیست