•  قبلی
  • 1
  • ...
  • 5
  • 6
  • 7(current)
  • 8
  • 9
  • ...
  • 21
  • بعدی 
امتیاز موضوع:
  • 7 رأی - میانگین امیتازات : 4.43
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
اطلاع اطرافيان
#61
خيلي جالبه نميدونم به چه دليل ولي بار آخري كه رفتم داروخانه داروهامو بگيرم هم صندوق دار و هم آ‎قايي كه دارو رو بهم داد با يه لبخند ناشي از ترحم پرسيدن برا خودتونه؟منم خيلي ريلكس گفتم نه..................
ولي اومدم خونه گريه ام گرفت يعني چي اين سوال....؟؟؟
آخه اگه ميگفتم برا خودمه اوون لبخندا رو هر ماه بايد تحمل ميكردم...
گر نگهدار من آنست كه من ميدانم شيشه را در بغل سنگ نگه مي دارد.
 تشکر شده توسط : pariya1361
#62
چند وقت پيش تو تاكسي نشسته بودم
بقيه مسافرا با هم حرف ميزدن راجع به مشكلات جامعه مثلن
يكيشون كه ادعاي تحصيلات و ايناش هم ميشد گفتش كه مشكلات روحي آدما و جوونا زياد شده و اينقدري حرف زدند تا از چهرشنبه سوري سر درآوردند
كه اين چهارشنبه سوري هم قوز بالا قوز شده
خلاصه بحث چهارشنبه سوري اومد وسط حالا چرا قوز شده بدبخت نميدونم
نكته قابل ذكرش اينه كه ميگفت آره يه بيماري هم هست كه اسمش ام اسه
در اثر همين مواد منفجره و ترقه هاي چهارشنبه سوريه كه رو مغز تاثير ميزاره باعث ميشه آدم فلج بشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بقيه هم ميگفتند اي واي بيچاره جوانها!!
چه مصيبتي
من داشتم از عصبانيت منفجر ميشدم
خيلي خودمو كنترل كردم
ولي آخرش طاقت نياوردم و گفتم من ام اس دارم فلج هم نيستم
مال ترقه هم نبوده
شما كه اطلاعات نداري راجع به چيزي بيخودي بحث نكن...
چي ميشه گفت به اين ادما واقعا
"چقدر ابد زمان اندکی ست برای آنکه به کفایت کنارت باشم...
 تشکر شده توسط : سحــــــــر , anaram , baron , pariya1361
#63
(2010/06/08, 02:06 PM)sedigheh نوشته است: خيلي جالبه نميدونم به چه دليل ولي بار آخري كه رفتم داروخانه داروهامو بگيرم هم صندوق دار و هم آ‎قايي كه دارو رو بهم داد با يه لبخند ناشي از ترحم پرسيدن برا خودتونه؟منم خيلي ريلكس گفتم نه..................
ولي اومدم خونه گريه ام گرفت يعني چي اين سوال....؟؟؟
آخه اگه ميگفتم برا خودمه اوون لبخندا رو هر ماه بايد تحمل ميكردم...

ممكنم بود بگي ام اس دارم و طرف ببينه فكرش اشتباست و نفر بعدي كه مياد دارو بگيره اگه گفت مال خودمه دچار اون لبخنده نشه ! نه ؟




--------------------------


ايول نازنين . تا وسطاي پستت رو خوندم با خودم گفتم خوب اخرش توام هيچي نگفتي و رفتي ديگه . ولي وقتي تا آخر خوندم به داشتن دوستي مثل تو افتخار كردم agreement2agreement2agreement2agreement2agreement2agreement2icon_questionicon_questionicon_questionicon_questionicon_questionicon_questionicon_questionicon_questionicon_questionicon_question
مث حس ی عشق تازه بودی
مث افسانه بی اندازه بودی ...
 تشکر شده توسط : nazaninn , baron , pariya1361
#64
(2010/06/08, 02:40 PM)nazaninn نوشته است: چند وقت پيش تو تاكسي نشسته بودم
بقيه مسافرا با هم حرف ميزدن راجع به مشكلات جامعه مثلن
يكيشون كه ادعاي تحصيلات و ايناش هم ميشد گفتش كه مشكلات روحي آدما و جوونا زياد شده و اينقدري حرف زدند تا از چهرشنبه سوري سر درآوردند
كه اين چهارشنبه سوري هم قوز بالا قوز شده
خلاصه بحث چهارشنبه سوري اومد وسط حالا چرا قوز شده بدبخت نميدونم
نكته قابل ذكرش اينه كه ميگفت آره يه بيماري هم هست كه اسمش ام اسه
در اثر همين مواد منفجره و ترقه هاي چهارشنبه سوريه كه رو مغز تاثير ميزاره باعث ميشه آدم فلج بشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بقيه هم ميگفتند اي واي بيچاره جوانها!!
چه مصيبتي
من داشتم از عصبانيت منفجر ميشدم
خيلي خودمو كنترل كردم
ولي آخرش طاقت نياوردم و گفتم من ام اس دارم فلج هم نيستم
مال ترقه هم نبوده
شما كه اطلاعات نداري راجع به چيزي بيخودي بحث نكن...
چي ميشه گفت به اين ادما واقعا

خوب کردی عزیزم بمیرم یارو رو ضایع کردی رفتlaughing3laughing3confused
عشــق
همین خنده های ساده ی توست
وقتی با تمام غصه هایت میخندی
تا از تمام غصه هایم
رها شوم...


 تشکر شده توسط : pariya1361
#65
ولی من هنوز زیاد به کسی نگفتم احساس می کنم اگه بهشون بگی می خوان به دید بدی بهت نگاه کنن از نگاه های ترحم آمیز متنفرم.
 تشکر شده توسط : pariya1361
#66
اصلا اطلاع بعضی اطرافیان خوبه و بعضیاشونم بد.مثلا یکی از عموهام من هر وقت باهام تلفنی صحبت میکنه گریش میگیره.دلم به حالش میسوزه که به خاطر من گریه میکنه.
دشنام خلق را ندهم جز دعا جواب ....ابرم که تلخ گیرم و شیرین عوض دهم
 تشکر شده توسط : pariya1361
#67
خدایی من به افراد فهمیده ای گفتم مثلا رییس شرکتمون
دیروز حالم بد شد شوهرم زود اومد خونه
همش میگفته هوای زینبو بیشتر داشته باش
امروزم حالم رو پرسیده
پرواز را به خاطر بسپار پرنده رفتنی است
 تشکر شده توسط : pariya1361
#68
زينب جان بعضي وقتا قبول دارم كه دونستن اطرافيان به آدم كمك ميكنه. اما ....
یه زحمتی براتون دارم سر نمازایی که میخونید یاد این برادر کوچیکتونم باشید . ...
منو از دعاي خودتون بي بهره نذاريد.ممنون ...
خدانگهدار همتون باشه.
خدا خودش شام تاریک سپید کنه.
دست طبیعت گل عمر مرا نچین.
 تشکر شده توسط : pariya1361
#69
آره هر راست نباید گفت
خیلی ها هستن که الان اگه بفهمن من ام اس دارم تا 2 روز از خوشحالی غذا نمی خورن
ولی مهندس... واقعا انسان شریفیه،خدا خودش و زنشو واسه هم نگهداره خانومش هم دوستمه
پرواز را به خاطر بسپار پرنده رفتنی است
 تشکر شده توسط : baron , pariya1361
#70
(2010/06/08, 11:21 PM)zaynab نوشته است: آره هر راست نباید گفت
خیلی ها هستن که الان اگه بفهمن من ام اس دارم تا 2 روز از خوشحالی غذا نمی خورن
ولی مهندس... واقعا انسان شریفیه،خدا خودش و زنشو واسه هم نگهداره خانومش هم دوستمه

آره باهاتون موافقم.اگه آدم 1 دوست داشته باشه 10 نفر هستن که دشمن آدمن.
دشنام خلق را ندهم جز دعا جواب ....ابرم که تلخ گیرم و شیرین عوض دهم
 تشکر شده توسط : zaynab , pariya1361
  
  •  قبلی
  • 1
  • ...
  • 5
  • 6
  • 7(current)
  • 8
  • 9
  • ...
  • 21
  • بعدی 


موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اطلاع از قیمت داروها hamid 1,064 814,985 2024/06/24, 03:06 PM
آخرین ارسال: سروش۰
  چه کسانی از بیماری شما اطلاع دارند؟ مهسا24 166 91,867 2019/09/30, 06:49 PM
آخرین ارسال: مامان امیرحسین
  چقدر از وضعیت ام اس خود یا دیگران اطلاع دارید؟ sara.arsham 3 4,623 2017/01/12, 12:18 AM
آخرین ارسال: 71shahab



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
58 مهمان