[anaram]

نکته ی بعد
بچه ها تو رو خدا هر کی ار من هرر عکسی داره برام بفرسته

[nahid]

از دیدن دوستان عزیز خوشحال شدم.
اول از همه از همه کسانی که دستم بگرفتند و پابه پا بردن تشکر مینمایم ، ساینای خوب و مهربون که خیلی مراقب و دلسوز و کمک بود ، آقای خیری ، فربدها ، سعیده ، حمید ، و کسانی که اسمشونو نمیدونم و اگه من و امثال من رو به سمت قله بالا نمیکشیدن عمرا نمیرسیدیم !
اینجانب موفقیتم رو در فتح قله ،ابتدا مدیون خانواده هستم که در این راه مشوقم بودن (عمرا ) و بعد دوستان ناباب

دیگه جون ندارم ... داغونما... له له !

[Elinaz]

خیلی خرسندم ک بهتون خوش گذشته
عاقا عکس نمیذارید فیض ببریم؟

[م.ه]

سلام م م م م روز فوق العاده ای بود از همگی واقعا ممنونم
یکی از بهترین روزای زندگیم بود.
من رو بگو فکر کردم الان اولین نفر هستم اومدم توی سایت

[shahrzad]

سلام سلام
جای همه دوستام که نبودن خیلی خیلی خالی بود
یعنی میشه یه روز همه همه دوستام همه با هم نارنجی پوش بریم همین جنگل کارا(به قول هیلدا راکا)
یه تشکر ویژه از گروه کوهنوردی همگام که مثل همیشه با ما همگام شدند و برای ساختن یه خاطره قشنگ زحمت کشیدند برامون
از حمید هم خیلی ممنونم که مثل همیشه زحمت رسوندن من گردنش بود
فربودین عزیز هم که هر چی بگم برا فعالیتاشون کم گفتم
فربود خیلی مراقب چشمت باش که زودی خوب شه
میخوای دعا کنم که یه روز بیاد که از شر ما خلاص شی
خیلی خوش گذشت بهمون
به امید روزای قشنگ و دیدارهای کوهنوردی آینده

[ابراهیم]

سلام
عرضم بحضورتون به عنوان راننده دوتا از کوهنوردا منم خسته شدم صبح که راه افتادم کیلومتر ماشینو صفر کردم الان که رسیدم خونه دیدم که 390 کیلومتر رانندگی کردم
میخواستم بگم خسته شدم ولی خجالت کشیدم چون این دو کوهنورد اینقدر شاد و انرژیک بودن که اصلا احساس خستگی نداشتن
تو برگشت پخش ماشین رو خاموش کردم و فقط از خوبیهای دوستان و گروه همراه برام گفتن جا داره که از همه تشکر کنم
خودمم تازه بعد کلی تزریق و دوا و درمون تازه بهتر شده بودم نباید زیاد راه میرفتم با این حساب نه اول صبح نه آخر وقت نتونستم عرض ادبی به دوستان بکنم
اینجا هم شرمنده شدم
بچه ها خدا قوت
میدونم که خیلی شاد و پر انرژی شدین

[neda.n]

خب دلم میخواد خاطره تعریف کنم مگه چیه ؟ آقا رسیدیم به یه جای صخره ای با شیب تند ، مهسا گفت عمرا نمیام . من همینجا میمونم . به جون خودم از اون بالا دیدمش که اون پایین نشسته . بعد ما هن هن کنان رسیدیم به مقصد نهایی، دیدم مهسا سر حال و قبراق نشسته اونجا تازه میگفت چقدر دیر کردین من خیلی وقته رسیدم اینجا بود که من به درک تازه ای از حتی یه قدم دیگه نمیام رسیدم
در ضمن آقا ابراهیم من عاشق اون دختر کوچولوی باهوش و کوهنورد شما شدم

[amin.noury]

خیلی خوب بود خیلی عالی بود خخخخخخخییییییلیییییی سطح ۴ بود

[مـه ســـا]

خب دلم میخواد خاطره تعریف کنم مگه چیه ؟ آقا رسیدیم به یه جای صخره ای با شیب تند ، مهسا گفت عمرا نمیام . من همینجا میمونم . به جون خودم از اون بالا دیدمش که اون پایین نشسته . بعد ما هن هن کنان رسیدیم به مقصد نهایی، دیدم مهسا سر حال و قبراق نشسته اونجا تازه میگفت چقدر دیر کردین من خیلی وقته رسیدم اینجا بود که من به درک تازه ای از حتی یه قدم دیگه نمیام رسیدم
در ضمن آقا ابراهیم من عاشق اون دختر کوچولوی باهوش و کوهنورد شما شدم

فقط يك كلام
عاشق اون جمله سطح برنامه:4 شدم

كلا خيلي خوب بود به جز چند لحظه كه براي بقا جنگيدم! هواي به شدت بهاري؛مناظر زيبا...

و اينكه هم كوهنوردي كرديم هم جنگل نوردي هم صخره نوردي...

[matinfard]

فربود لایک نکن، عکسا رو به دستمون برسون

نکته ی بعد
بچه ها تو رو خدا هر کی ار من هرر عکسی داره برام بفرسته