ارسالها: 36
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2014
تشکر های اهدا شده: 422
تشکر های دریافت شده :381 بار در 95 پست
سال تشخيص بيماري : ٩٣
دكتر معالج : نبوي-صحراييان-مقدسي
داروي مورد استفاده : ام اس ندارم
بتافرون
محل سکونت : تهران-گاهي ميان ابرها
سمت راست پيشوني،نزديك گيجگاه اصلاً همون شقيقه من مخصوصا شبا حس ميكنم داخلش يه چيزي تكون ميخوره يا راه ميره،چي ميتونه باشه؟گرفتگي رگ نيست؟
حال ما با دود و الکل جا نمیاید رفیق....
زندگی کردن به عاشق ها نمیاید رفیق...
روحمان آبستن یک قرن تنها بودن است....
طفل حسرت نوش ما دنیا نمیاید رفیق....
دست هایت را خودت"ها"کن اگر یخ کرده اند...
از لب معشوقه هامان "ها"نمیاید رفیق...
هضم دلتنگی برای موج آسان نیست...
آب دریا بی سبب بالا نمیاید رفیق...
یا شبیه این جماعت باش یا تنها بمان...
هیچکس سمت دل زیبا نمی آید رفیق. ..!
ارسالها: 183
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Dec 2013
تشکر های اهدا شده: 5736
تشکر های دریافت شده :8187 بار در 2049 پست
سال تشخيص بيماري : -
دكتر معالج : -
داروي مورد استفاده : در لیست وجود ندارد
محل سکونت : -
خب میتونید قسمت شقیقتون رو با دستتون ماساژ بدید
خیلی از این مشکلات با ماساژ رفع میشه
ارسالها: 45
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Sep 2011
تشکر های اهدا شده: 692
تشکر های دریافت شده :316 بار در 89 پست
سال تشخيص بيماري : 1383
دكتر معالج : Nikanfər
داروي مورد استفاده : سینومر
محل سکونت : TƏBRİZ
سلام خدمت دوستان عزیز
دو سه روز احساس می کنم سرم خیلی سنگین شده، موقع راه رفتن حس می کنم سرم رو به زور باهام می کِشن، حتی این سنگینی سرم به چشمام هم اثر کرده طوری که وقتی که به آینه نگا می کنم معلومه به زور چشامو باز کردم، یکی نگا کنه فک می کنه چند روزه نخوابیدم.
اینم بگم سه روز پیش که رفتم مطب دکتر بعد اون اینطوری شدم، از بس که شلوغ بودو 5،6 ساعت اونجا اعصابم خورد شد.
می خواستم بدونم شماها هم چنین تجربه ای داشتین؟ممکنه حمله باشه؟
ارسالها: 17
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: Jan 2013
تشکر های اهدا شده: 31
تشکر های دریافت شده :43 بار در 21 پست
سال تشخيص بيماري : 89
دكتر معالج : نبوي
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
دوستان ٣هفته پیش یه روز صبح که از خواب بیدار شدم, یه دفعه افت فشار داشتم و بیهوش شدم, فکر کردم سرما خوردم چون شب قبلش زیاد حالم خوب نبود, یه استامینوفن و قرص سرناخوردگی خوردم و خوابیدم
الان حس میکنم سرم هنوز سنگینی داره, تازه قبلش هم حس میکردم چشمام سنگین شده و ورم داره
راستش من مدت هاست که به دکترم دروغ میگم و امپول نمیزنم
شنبه که رفتم پیشش و قضیه بیهوشی گفتم عصبانی شد و دوباره ام ار ای نوشت,نفهمیدم چی گفت,
من هیچ وقت نتونستم باهاش صحبت کنم از بس سرش شلوغه و وقت نداره,منم هر وقت میرم مطب از بس چیزای ناجور میبینم وحشت زده میشم,,من الان خیلی میترسم , چیکار کنم به نظرتون, سنگینی سرم مال ام اس هست یا الودگی هوا تهران ؟؟
شما تاحالا احساس سنگینی در سو و صورت و چشم هاتون داشتین؟؟
من تازه میخواستم باردار شم, خدایا خیلی میترسم, یکی کمک کنه خواهشا
ارسالها: 3,460
موضوعها: 262
تاریخ عضویت: May 2009
تشکر های اهدا شده: 20628
تشکر های دریافت شده :23485 بار در 6265 پست
سال تشخيص بيماري : 88
دكتر معالج : -
داروي مورد استفاده : تبازیو
محل سکونت : تهران
مریم خانم ، می بینید که بعضی ها مشکل سنگینی سر داشتن ولی بعدش نیومدن بگن دکتر چی گفت و به خاطر چی بود و ... !
ولی شما داروتون رو خودسرانه قطع کردین و به دکتر گفتین مصرف میکنم ؟!!!
خوب این خیلی بده . اگه قرار بود به نسخه دکتر عمل نشه چرا پیش دکتر میرفتید ؟ چطور انتظار داشتین ام استون رو به بهبود باشه ؟ دکتر باید بدونه شما چه کار میکنید تا بتونه درمان رو ادامه بده !
اگه دکتر وقت نمیذاره و نمیتونید باهاش حرف بزنید ، بهتره دکترتون رو تغییر بدین ولی لطفا به دستورش عمل کنین.به خاطر خودتون.
چشم ها را بـایـد شست . ، . جـــور دیـگـر بـایــد دیـــد
ارسالها: 378
موضوعها: 25
تاریخ عضویت: Jan 2015
تشکر های اهدا شده: 2151
تشکر های دریافت شده :1414 بار در 399 پست
سال تشخيص بيماري : 1393
دكتر معالج : ---
داروي مورد استفاده : اسویمر
محل سکونت :
2015/12/28, 02:02 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2015/12/28, 02:05 PM، توسط niloofary.)
مریم جون اصلا نباید داروتو قطع کنی
اصلا اگه برای خودت تجویز میکنی چرا پس میری پیش دکتر که مجبور بشی بهش دروغ میگی
این بار که رفتی دکتر همه چیز رو روراست بهش بگو و ببین تجویزش چیه و بهش عمل کن
سنگینی سرت هم ممکن برای آلودگی هوا باشه
.....
ارسالها: 45
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Sep 2011
تشکر های اهدا شده: 692
تشکر های دریافت شده :316 بار در 89 پست
سال تشخيص بيماري : 1383
دكتر معالج : Nikanfər
داروي مورد استفاده : سینومر
محل سکونت : TƏBRİZ
2015/12/28, 02:20 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2015/12/28, 02:22 PM، توسط Parla.)
(2015/12/28, 10:26 AM)missmaryam2005 نوشته است: دوستان ٣هفته پیش یه روز صبح که از خواب بیدار شدم, یه دفعه افت فشار داشتم و بیهوش شدم, فکر کردم سرما خوردم چون شب قبلش زیاد حالم خوب نبود, یه استامینوفن و قرص سرناخوردگی خوردم و خوابیدم
الان حس میکنم سرم هنوز سنگینی داره, تازه قبلش هم حس میکردم چشمام سنگین شده و ورم داره
راستش من مدت هاست که به دکترم دروغ میگم و امپول نمیزنم
شنبه که رفتم پیشش و قضیه بیهوشی گفتم عصبانی شد و دوباره ام ار ای نوشت,نفهمیدم چی گفت,
من هیچ وقت نتونستم باهاش صحبت کنم از بس سرش شلوغه و وقت نداره,منم هر وقت میرم مطب از بس چیزای ناجور میبینم وحشت زده میشم,,من الان خیلی میترسم , چیکار کنم به نظرتون, سنگینی سرم مال ام اس هست یا الودگی هوا تهران ؟؟
شما تاحالا احساس سنگینی در سو و صورت و چشم هاتون داشتین؟؟
من تازه میخواستم باردار شم, خدایا خیلی میترسم, یکی کمک کنه خواهشا
سلام
همینطور که بالا گفتم من احساس سنگینی سر و چشمام رو داشتم ولی بعد چند روز خوب شد،رفتم انواع سر دردها رو خودندم متوجه شدم واسه من به خاطر استرس زیادی که تو مطب دکتر تحمل می کنم،چون هر وقت میرم حالم خوب نیست، از بس اونجا سر و صدا و دعواست
ارسالها: 1
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Sep 2019
تشکر های اهدا شده: 0
تشکر های دریافت شده :0 بار در 0 پست
سال تشخيص بيماري : 93
دكتر معالج : Dr.abolfazli
داروي مورد استفاده : دیفوزل
محل سکونت :
(2013/01/09, 08:13 PM)sargol نوشته است: من توی سراحساس گزگزبیشتراوقات دارم.اماگرمای شدیدواحساس سوزش بعضی وقتاتوی تمام بدنم احساس میکنم.گزگزروهم ازسرتاپای بدن دارم.بله به دکترهم گفتم,ایشون بمن گفت قرص گاباپنتین 100بخورم
پوست تنتون میسوخت؟
من چن روزه شکمم و بعد کمرم خیلیییی سوزش داره و نگرانم کرده تا حالا اینحورس نبودم نمیدونم به ام اس یا داروم ربطی داره یا نه?