ارسالها: 56
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2012
تشکر های اهدا شده: 143
تشکر های دریافت شده :167 بار در 65 پست
سال تشخيص بيماري : 1398
دكتر معالج : دکتر حسین مژدهی پناه
داروي مورد استفاده : دالفیرا - نانوحیات دارو
محل سکونت : اسفراین
(2012/01/15, 08:41 PM)MAHDI نوشته است: بچه ها مرسی از صحبتای جالبتون. ما اینجا می خوایم در نهایت بفهمیم توقعمون از پزشکمون چیه اونم از طریق خاطرات خوب و بدی که داشتیم.
نکته مهمی هست اونم اینه که ممکنه پزشکی واقعا نسبت به یه پزشک دیگه با سوادتر نباشه اما طرز برخوردش طوری باشه که ما رو به خودش جلب کنه. دقیقا می خوایم به همین طرز برخورد برسیم که برای یه بیمار ام اسی چه برخوردی ناراحت کنندست. شاید با بیان این مطالب بتونیم کمکی جتی به جامعه پزشکی بکنیم که بتونه از خود مخاطبینش بازخورد بگیره
مساله ی مهم برای منم همین برخورد دکتره.. فکر کنم برای همه ی ام اسی ها که آدمای حساسین این برخورده خیلی مهمه
من داروم مشخصه, سیر بیماری تحت کنترله, خودم حواسم به علائمم هست, ولی ماهی یه بار از فاصله ی 300 km میرم مشهد که دکترم با یه ربع حرف زدنش آرومم کنه
با تو این تن شکسته داره کم کم جون میگیره..
ارسالها: 272
موضوعها: 5
تاریخ عضویت: Apr 2011
تشکر های اهدا شده: 2988
تشکر های دریافت شده :1696 بار در 436 پست
سال تشخيص بيماري : تیر 89
دكتر معالج : -----------
داروي مورد استفاده : سینووکس
محل سکونت :
من وقتی میرم دکترم رو می بینم کلی آروم میشم و خیلی خوشحال از مطب برمیگردم.. همیشه طوری برخورد می کنه که خیلی چیز مهمی نیست(البته این رفتارش به معنی بی توجهی نیست و تمام علائمی که میگم رو همیشه یادداشت میکنه و اگه خودم هیچی نگم می پرسه) زیاد در مورد جزئیات بیماریم حرف نمی زنه عقیده داره که بعضی چیزا رو ندونم بهتره ولی اگه سوال بپرسم حتما جواب میده. توی روحیه دادن به من و خانواده کارش بیسته. بهش اعتماد دارم.
با درد بساز چون دواي تو منم، در كس منگر كه آشناي تو منم
ارسالها: 298
موضوعها: 33
تاریخ عضویت: Aug 2011
تشکر های اهدا شده: 7311
تشکر های دریافت شده :4999 بار در 1298 پست
سال تشخيص بيماري : 1387
دكتر معالج : دکتر محمد علی صحراییان
داروي مورد استفاده : زیتاکس - آریوژن فارمد
محل سکونت : تهران
پزشک من عالــــــــــیه.
خیلی دوسش دارم.خدا بهش سلامتی بده.و به دانشش بیفزاید.انشاالله.
همه ی پزشکا واقعن زحمت خودشونو میکشن. و عالی هستن.
ولی جدا از زحمته اونها ما خودمون باید روحیمون خوب باشه تا قرصو دواهای اونا هم فایده داشته باشه.
یک ماهه پیش حدودن پیششون بودم.در مطب رو باز کردم و با روی کاملن گشاده و خندون بهش سلام کردم.کمم از درد نگفتم: پام بی حسه، درد میکنه.دستم درد میکنه...قلبم تیر میکشه...حالا بهم کورتن میدین؟
دکترم خندید گفت نه.روحیت خوبه.بتامتازون اگه بی حسی پات اذیتت کرد بزن.وگرنه احتیاج به کورتون نداری.
بزن دست قشنگرو به افتخار خودت.دوست عزیـــــز.چون این روحیه رو مدیون شمام.فقط.
واقعن دکتر صحراییان برای کارای من شدیدن زحمت کشیدن.دوتا شورا پزشکی برام تو بیمارستان سینا تشکیل دادن.دنبالمون توی اون روز بارونی توی حیاط بیمارستان...خدا بهش سلامتی بده...
اگر بدانيد مردم چقــدر به ندرت فکـر مي کنند
هيچ گاه از اينکه درباره ي شما چه فکـر مي کنند
نگــران نمــي شويــد . . .
ارسالها: 507
موضوعها: 21
تاریخ عضویت: Jan 2012
تشکر های اهدا شده: 13384
تشکر های دریافت شده :13987 بار در 1982 پست
سال تشخيص بيماري : 1387
دكتر معالج : ..
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
من بدم نمیاد از اولین برخوردام و تجربه ام با بیماری بگم . روز اولی که دچار تاری خفیف دید شدم . می خندیدم و اصلا فکر نکردم چیز مهمیه تا شب که این تاری بیشتر شد و من به یکی از بیمارستان های تخصصی تهران مراجعه کردم اونجا پزشکی داخل چشمم قطره ریخت که ته چشمم رو ببینه . این در حالیه که قبلش با لحن خیلی بدی دعوام کرد که چرا همون صبح نیومدی . ایشون همین طور که چشم رو با دستکاهی که در دستش بود نگاه می کرد شروع کرد با تاسف سر تکون دادن و رو به یکی ، دو پزشک دیگه شیفت که صداشون کرد . می گفت بیاید ببینید . همینجوری هم کاملا معلومه و اون دو تای دیگه هم سر تکون می دادن و با تاسف به من نگاه می کردند . من که شوکه شده بودم مرتب می پرسیدم چی شده ؟ و اونا در حالیکه به هم اشاره می کرددن که یعنی چیزی نگید . می گفتن چیزی نیست .خودتون رو جای من بذارید . یکی از برزخی ترین شب های زندگیم رو اون شب تجربه کردم . و این خانم دکتر پس از شوی کاملی که اجرا کرد بدون هیچ توضیح ضمنی ، گفت فردا اول وقت به صورت اورژانسی باید ام آر آی بدی
ارسالها: 142
موضوعها: 13
تاریخ عضویت: Dec 2009
تشکر های اهدا شده: 1135
تشکر های دریافت شده :646 بار در 220 پست
سال تشخيص بيماري : 84
دكتر معالج : دکتر شایگان نژاد
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : اصفهان
پزشک من اصلا اهل حرف زدن نیست تو این سالها اصلا به من نگفت بیماری رو دارم چون نکات رو یادداشت نمیکنه همه چیزو فراموش میکنه هربار اشتباهی یچیزایی رو حدس میزنه که من مجبورمیشم کاملا همه چیزو از اول توضیح بدم
ولی درمانش فک میکنم خوب بوده
جدیدا پزشکم و تغییر دادم بهتر توضیح میده و منطقی تره اما بدی ای که داره مریضارو چندتاچندتا ویزیت میکنه
شخصا دوست ندارم جلوی یه نفر دیگه مشکلاتم و بگم بلاخره هر بیماری حق داره با پزشکش خصوصی صحبت کنه
ارسالها: 638
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Sep 2011
تشکر های اهدا شده: 10876
تشکر های دریافت شده :8350 بار در 2587 پست
سال تشخيص بيماري : 1389
دكتر معالج : دکتر نسترن مجدي نسب
داروي مورد استفاده : مب ترا - Roche Pharma
محل سکونت : اهواز
من که سه تا دکتر عوض کردم
اولی که تشخیصش اشتباه بود دومی رفت کانادا سومی هم که الان در خدمتش هستیم
دکترم خوبه خوش قیافه س
اخلاقش هم خوبه
زیاد توضیح نمیده اما وقتی ازش سوالی بپرسم جوابم رو کامل میده حتی گاهی 20 دقیقه واسم تایم میزاره
ما ازش راضی هستیم خدا هم ازش راضی باشه
براى تو
براى چشمهايت..
براى من
براى دردهايم..
براى ما
اى كاش خدا كارى بكند...
ارسالها: 72
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Jun 2011
تشکر های اهدا شده: 604
تشکر های دریافت شده :751 بار در 217 پست
سال تشخيص بيماري : 1390
دكتر معالج : دکتر صحراییان
داروي مورد استفاده : سینووکس
محل سکونت : تهران
آقای دکتر صحراییان خیلی آروم و مهربون هستن وقتی با استرس میرم مطبشون با آرامش برمی گردم واین خیلی خوبه کاملاً منطقی و صمیمی با بیمارانشون برخورد می کنند و خیلی هم در نهایت شلوغی مطب برای بیمار زمان اختصاص میدن امیدوارم پاینده باشن و یه روز به همین نزدیکیا درمان قطعی بیماران ام اس رو کشف کنن
بگذار سرنوشت هر راهی می خواهد برود راه من جداست....
بگذار این ابرها تا می توانند ببارند چتر من خداست.....
ارسالها: 233
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Sep 2011
تشکر های اهدا شده: 12261
تشکر های دریافت شده :7970 بار در 1554 پست
سال تشخيص بيماري : 1385
دكتر معالج : دکتر عظیمی.دکتر مقدسی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
من خودم بیماریمو با خوندن یه پاراگراف توو درس زیست تشخیص دادم اما دکترا...
منم سه تا دکتر عوض کردم.
اولی خوب و مهربون بود و هوامو داشت اما خانواده گفتن بریم پیش یه دکتر بهتر!
دومی رو اصلا دوست نداشتم...بجای اینکه اون به من روحیه بده من مشکلاتمو با شوخی براش میگفتم تا آقا یه لبخندی بزنه!!!!بعدشم که یه معاینه سریع و سیر میکرد و بدون هیچ توضیحی شروع میکرد به نوشتن ده دوازده جور قرص و دارو...
انقدر حول میشدم وقتی میرفتم توو مطبش که میخواستم هرچه زودتر حرفامو بزنمو بپرم بیرون
اما...
دکتر جدیدم که فعلا فقط یه بار رفتم پیششون دکتر محترمی هستن و دوسش دارم
چون احساس کردم حالم براش مهمه
Together we stand
Divided we fall
ارسالها: 728
موضوعها: 9
تاریخ عضویت: Jan 2011
تشکر های اهدا شده: 7591
تشکر های دریافت شده :7578 بار در 2006 پست
سال تشخيص بيماري : 1390
دكتر معالج : دکتر امیررضا عظیمی
داروي مورد استفاده : زیتاکس - آریوژن فارمد
محل سکونت : تهران
منم دکتر عظیمی رو دوست دارم چون احساس میکنم سلامتیم براش مهمه.
اما دکترای دیگه اغلب برای آدم دل نمیسوزونن و به راحتی داروهایی تجویز میکنن که عوارض زیادی داره.
یا در مقابل شکایت از بیماری فقط میگن داری به خودت تلقین میکنی!
من شاید پیش پنج تا دکتر رفتم اما دکتر عظیمی رو دلسوزتر از همه دیدم.
فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین
ارسالها: 810
موضوعها: 79
تاریخ عضویت: Jul 2009
تشکر های اهدا شده: 6532
تشکر های دریافت شده :20468 بار در 4808 پست
سال تشخيص بيماري : 1378
دكتر معالج : دكتر ساره شاه محمدي
داروي مورد استفاده : دیفوزل - داروسازی دکتر عبیدی
محل سکونت : تهران
من كه كلا با دكترم دوستم.10 ساله كه هر 4 ماه يكبار براي چكاپ پيشش ميرم چون داروم مشخصه و بيماريم كنترل شده، معاينه اي در كار نيست.مثل دو تا دوست از كار و بار و زندگي عاطفيم و...اين جور چيزا مي پرسه.البته بگم كه ايشون بسيار دكتر دقيق و موشكافي و وسواسي هستند يادمه كه چهارسال پيش حمله سختي داشتم كه تا مدتها زندگيم مختل شده بود و مجبور بودم هر روز مسير شركت تا خونه رو با آژانس بيام.خدارو شكر كه تشخيص دادند كه علت همه مشكلات من يك جور صرع خفيف بود كه با خوردن قرص خوب شد