امروزه داروهاي متعدد و فراواني براي بيماري MS وجود دارد كه مستقيما به كنترل علايم بيماري مربوط نميشود و شاید فقط براي اصلاح روند بيماري مناسب باشد. از آن جمله ميتوان به سه نوع بتااينترفرون (interferon Beta) اشاره كرد؛ (بتافرون، آونكس و ربيف) (Rebif-Avonex-Betaferon) و داروي گلاتيرامراستات (كوپاكسون) كه هر كدام از آنها ويژگي متفاوتي دارند (در روش و دفعات تزريق)*
بتااينترفرون
امروزه بتااينترفرون را تنها بر روند عود - بهبود بيماري MS موثر ميدانند. به تازگي تحقيقات كلينيكي صورت گرفته تا تاثير اين اين دارو بر نوع پيشرونده بيماري MS را ارزيابي نمايند. انواع در دسترس اينترفرون عبارتند از:
* بتا اينترفرون b 1 (با نام تجاري: بتاسرون، بتافرون) (كمپاني داروسازي: برلكس در آمريكاي شمالي، شرينك AG در اروپا و ساير نقاط دنيا)
* بتا اينترفرون a 1 (با نام تجاري آونكس) (كمپاني داروسازي: بيوژن)
* بتا اينترفرون a 1 (با نام تجاري ربيف) (كمپاني داروسازي: ارس سرونو)نتايج تحقيقات كلينيكي طولاني مدت درباره بتاسرون و آونكس به همراه بتاسرون براي استفاده در آمريكا، كانادا، استراليا، انگلستان و بسياري از كشورهاي اروپائيپذيرفته شده است. امروزه آونكس در آمريكا و اروپا پذيرفته شده است.ربيف همچنان تحت تحقيقات كلينيكي قرار دارد اما در سوئيس، انگلستان، كانادا، استراليا و اعضاي اتحاديه اروپا عرضه ميشود. بتاسرون به عنوان داروي تجويز شده در آمريكا براي بيش از 20 هزار مبتلا به MS دو سال كه مورد بهره برداري قرار گرفته است.- عوارض جانبي بتاسرونمهمترين عوارض بتاسرون عبارتند از:
* عكس العمل محل تزريق: تزريق صحيح طبق دستور، محل تزريق چرخشي و ماساژ محل پس از تزريق، اين مشكل را كم رنگ ميكند.
* نشانه هائي شبيه آنفولانزا: كه شامل تب و لرز و درد عضلات ميشود: اين نشانه معمولا به صورت خود به خود پس از3 ماه از بين ميرود. همچنين تزريق در ساعات بعد از ظهر و استفاده از قرص پاراستامول، آسپرين يا ايبوپروفن همزمان با تزريق، اين مشكل را كمتر ميكند.
* افسردگي: در تحقيقات كلينيكي گزارش شده كه برخي افراد، دست به خودكشي زده و يا براي اينكار تلاش نمودند. لازم به ذكر است كه كنترل همزمان توسط يك داروي تخصصي، بخش مكمل اين درمان است.كوپليمر 1كوپليمر 1 (نام تجاري: كوپاكسون) (كمپاني داروسازي: داروسازي تو 1) نتايج تحقيقات كلينيكي درباره كوپاكسون نشان ميدهد كه اين دارو سبب كاهش ميزان عود بيماري ميشود. كوپاكسون چند سالي است كه در كشور فلسطين، عرضه ميشود.- اين داروها چگونه استفاده ميشود؟
* بتافرون و ربيف با تزريق زيرپوستي يك روز در ميان توسط خود شخص
* آونكس با تزريق عضلاني هفتگي
* كوپاكسون با تزريق زيرپوستي روزانه توسط خود شخص همه اين داروها بر دفعات و شدت عود بيماري و ميزان آسيب رساني آن كه در تصاوير MRI قابل مشاهده است، تاثير گذار هستند. تصميمگيري براي اينكه آيا شخص قابل معالجه هست يا نه و اينكه آيا بايد مصرف دارو را آغاز كند يا خير، و در نهايت اينكه چه دارويي براي اومناسبتر ميباشد، مسئلهاي است كه بايد ميان بيمار مبتلا به MS و پزشك مشاور او - پزشك متخصص اعصاب - به مشورت گذاشته شود. در اين ميان مسايل مهمي از قبيل:در دسترس بودن دارو، هزينه آن، وضعيت خدمات بهداشت و درمان و غيره وجود دارند كه بر روند تصميمگيري تاثير ميگذارند.- درمانهاي دورهاي تا چه اندازه مفيد هستند؟
همانطور كه پيش از اين گفته شد، براي MS معالجه هاي شناخته نشده است. اما روشهاي گوناگون براي كنترل اين بيماري وجود دارد.درمانهاي مختلف بيشتر شامل معالجات غيررسمي، غيرسنتي و غالبا غيردارويي ميشود. بسياري از آنها بدون آزمايشهاي دشوار علمي و توسط پرسنل پيراپزشكي و يا افراد تازه كار علاقمند پيشنهاد و معرفي ميگردد.
اگر چه ممكن است برخي از اين درمانها، كم ضررتر و يا حتي سودمند باشند، اما بيماران مبتلا به MS لازم است درباره راههاي پيشنهادي براي كنترل و يا معالجه بيماري خود محتاط و دقيق باشند.بيشتر اين درمانهاي عجيب و غريب، هزينههاي بالايي دارند و حتي خطرناك هستند (و متاسفانه تصور خطر احتمالي اين درمانها، نميتواند احساسات عمومي را تغيير دهد.) بسياري از درمانها و معالجات جديد در مطبوعات و رسانهها، سروصداي زيادي به راه انداختهاند؛ اما چنين منابعي هرگز قابل اعتماد و پاسخگو، قلمداد نميشوند. پيشاز پذيرفتن هر راه درماني، بهتر است آن را واقع بينانه ارزيابي كنيد و اطلاعات لازم را از انجمن MS و پزشك مشاور خود دريافت نماييد. در ادامه نام برخي درمانهاي دورهاي مختلف را كه معمولا پيشنهاد ميشوند، ملاحظه ميكنيد:- داروهاي مكمل* ويتامينها* اسيدهاي چرب- رژيمهاي غذايي- تخليه دندان از مواد جيوهاي ترميم (پر كردن)- طب سوزني- يوگا و مديتيشن- اكسيژن هايپرباريك* داروهاي مكمل* ويتامينها:مصرف كافي ويتامينها، به همه بيماران مبتلا به MS توصيه ميشود. اما هيچ توجيه علمي بر اين مسئله وجود ندارد كه مقادير مكمل ويتامينها يا ويتامين درماني - به تنهايي يا در تركيب با درمانهاي ديگر - تاثير مطلوبي در روند بيماري ميگذارد.* اسيدهاي چرب:تحقيقات كلينيكي زيادي نشان ميدهد كه تكميل رژيم غذايي با اسيدهاي چرب اشباع نشده مثل روغن علف خر و اسيدهاي چرب روغن ماهي تاثير اندكي بر كاهش پيشرفت و كم كردن شدت و طول مدت حملات MS دارد و البته تاثيري بر تعداد و تكرار آنها ندارد.- رژيمهاي غذايي:هنوز مدرك معتبري مبني بر اينكه MS ناشي از كمبود مواد غذايي يا رژيمهاي ناقص است به دست نيامده يك رژيم متعادل، شامل چربي كم و سلولز فراوان، براي اكثرافراد توصيه ميشود و براي بيماران مبتلا به MS نيز اين رژيم بايد از برنامههاي اصلي كنترل بيماريشان باشند در اين چارچوب، رژيمهاي غذايي مثل رژيم كم چربي سوانك (Swank) و رژيم كازمين (kousmine) بيشتر قابل قبول هستند. به ويژه اينكه امكان تاثيرگذاري ناكافي و يا ناقص در آنها وجود ندارد. نميتوان گفت رژيمهاي ديگر مثل رژيم مك دوگال، رژيم كم پروتئين و كم فروكتوز (قند ميوه)، رژيمهاي مايعات و رژيمهاي بدون تنباكو و ساكاروز (قند معمولي)، هيچ تاثيري بر روند MS ندارند. اگر چه طرفداران اين رژيمها، داستانهايي را از تجربيات شخصي خود به عنوان مدرك نقل ميكنند، اما بسياري از اين رژيمها (و تبادل نظرها) مشكوك هستند، زيرا ميتوانند تعادل غذايي نرمال را بر هم بزنند و شايد ثابت شود كه بدون نظارت تخصصي و دارويي، براي سلامتي انسان، مضر و خطرآفرين نيز هستند.- تخليه دندان از مواد جيوهاي ترميم:بر مبناي ادعاي ثابت نشدهاي، تخليه دندان از مواد آمالگام (كه تركيبي از نقره و جيوه است)، منجر به بروز MS ميشود. چرا كه مسموميت جيوه و نشت آمالگام، سيستم ايمني را تخريب ميكند. اما مدركي وجود ندارد كه ثابت نمايد تخليه آمالگام، تاثيري در بيماري MS دارد.مسموميت با جيوه، اتفاق نادري است كه نياز به همجواري زياد فرد با آن دارد (كه معمولا به علت نوع شغل پيش ميآيد) از آنجا كه يكي از اصليترين ارگان هايي كهمورد حمله جيوه قرار ميگيرد، مغز است، بيشترين علامتهاي مسموميت با جيوه، علامتهاي عصبي (مثل لرزش) هستند. شباهت اتفاقي نشانه هاي MS و مسموميت با جيوه، سبب شده كه اين دو را به هم مرتبط بدانند. همچنين آزمايشهاي اندازهگيري ميزان جيوه آمالگام، معمولا بي اساس هستند.تخليه دندان از آمالگام، معمولا پرهزينه و استرس زاست و بايد گفت: جايگزين هايي كه معمولا پيشنهاد ميشود (مواد چيني) چندان بادوام نيستند و از نظر فني، پيچيدگيبيشتري ندارند. مواد آمالگام را تنها زماني ميتوان تخليه كرد كه خراب شده باشد و تازه در آن هنگام براي دوباره پر كردن دندان بايد با دندانپزشك مشورت نمود.در بسياري از كشورها، عمل تخليه آمالگام دندان، به اين تصور كه اين كار براي سلامتي فرد مفيد است، غيراخلاقي دانسته ميشود.
ازطب سوزني:هنوز مدرك مستدلي به دست نيامده كه ثابت كند طب سوزني بر روند بيماري يا كنترل علامتهاي آن تاثيرگذار است. البته طب سوزني ميتواند در بهبودي دردها و اسپاسم ماهيچهها، كمك خوبي باشد.- يوگا و مديتيشن:آرامش و ورزش ميتواند درمان مفرح و موثري براي بيماري MS باشد. يوگا و مديتيشن، كيفيت زندگي بيماران MS را اصلاح ميكند و كاركرد فيزيكي و اجتماعي بهتري را برايشان به ارمغان ميآورد.
در دهه 1980/ اميدهايي شكل گرفت مبني بر اينكه تنفس اكسيژن، تحت فشار زياد در اتاق مخصوصي كه براي اين منظور ساخته شده، روند بيماري MS راHBO: متوقف ساخته و نشانههاي آن را بهبود ميبخشد، اما آزمايشهاي جداگانهاي كه در آمريكا، كانادا، انگلستان و هلند صورت گرفت، همگي به اين نتيجه رسيد كه اكسيژن تحت فشار زياد HBO. هيچ تاثيري بر عوامل مورد نظر در روند بيماري MS ندارد.
بتااينترفرون
امروزه بتااينترفرون را تنها بر روند عود - بهبود بيماري MS موثر ميدانند. به تازگي تحقيقات كلينيكي صورت گرفته تا تاثير اين اين دارو بر نوع پيشرونده بيماري MS را ارزيابي نمايند. انواع در دسترس اينترفرون عبارتند از:
* بتا اينترفرون b 1 (با نام تجاري: بتاسرون، بتافرون) (كمپاني داروسازي: برلكس در آمريكاي شمالي، شرينك AG در اروپا و ساير نقاط دنيا)
* بتا اينترفرون a 1 (با نام تجاري آونكس) (كمپاني داروسازي: بيوژن)
* بتا اينترفرون a 1 (با نام تجاري ربيف) (كمپاني داروسازي: ارس سرونو)نتايج تحقيقات كلينيكي طولاني مدت درباره بتاسرون و آونكس به همراه بتاسرون براي استفاده در آمريكا، كانادا، استراليا، انگلستان و بسياري از كشورهاي اروپائيپذيرفته شده است. امروزه آونكس در آمريكا و اروپا پذيرفته شده است.ربيف همچنان تحت تحقيقات كلينيكي قرار دارد اما در سوئيس، انگلستان، كانادا، استراليا و اعضاي اتحاديه اروپا عرضه ميشود. بتاسرون به عنوان داروي تجويز شده در آمريكا براي بيش از 20 هزار مبتلا به MS دو سال كه مورد بهره برداري قرار گرفته است.- عوارض جانبي بتاسرونمهمترين عوارض بتاسرون عبارتند از:
* عكس العمل محل تزريق: تزريق صحيح طبق دستور، محل تزريق چرخشي و ماساژ محل پس از تزريق، اين مشكل را كم رنگ ميكند.
* نشانه هائي شبيه آنفولانزا: كه شامل تب و لرز و درد عضلات ميشود: اين نشانه معمولا به صورت خود به خود پس از3 ماه از بين ميرود. همچنين تزريق در ساعات بعد از ظهر و استفاده از قرص پاراستامول، آسپرين يا ايبوپروفن همزمان با تزريق، اين مشكل را كمتر ميكند.
* افسردگي: در تحقيقات كلينيكي گزارش شده كه برخي افراد، دست به خودكشي زده و يا براي اينكار تلاش نمودند. لازم به ذكر است كه كنترل همزمان توسط يك داروي تخصصي، بخش مكمل اين درمان است.كوپليمر 1كوپليمر 1 (نام تجاري: كوپاكسون) (كمپاني داروسازي: داروسازي تو 1) نتايج تحقيقات كلينيكي درباره كوپاكسون نشان ميدهد كه اين دارو سبب كاهش ميزان عود بيماري ميشود. كوپاكسون چند سالي است كه در كشور فلسطين، عرضه ميشود.- اين داروها چگونه استفاده ميشود؟
* بتافرون و ربيف با تزريق زيرپوستي يك روز در ميان توسط خود شخص
* آونكس با تزريق عضلاني هفتگي
* كوپاكسون با تزريق زيرپوستي روزانه توسط خود شخص همه اين داروها بر دفعات و شدت عود بيماري و ميزان آسيب رساني آن كه در تصاوير MRI قابل مشاهده است، تاثير گذار هستند. تصميمگيري براي اينكه آيا شخص قابل معالجه هست يا نه و اينكه آيا بايد مصرف دارو را آغاز كند يا خير، و در نهايت اينكه چه دارويي براي اومناسبتر ميباشد، مسئلهاي است كه بايد ميان بيمار مبتلا به MS و پزشك مشاور او - پزشك متخصص اعصاب - به مشورت گذاشته شود. در اين ميان مسايل مهمي از قبيل:در دسترس بودن دارو، هزينه آن، وضعيت خدمات بهداشت و درمان و غيره وجود دارند كه بر روند تصميمگيري تاثير ميگذارند.- درمانهاي دورهاي تا چه اندازه مفيد هستند؟
همانطور كه پيش از اين گفته شد، براي MS معالجه هاي شناخته نشده است. اما روشهاي گوناگون براي كنترل اين بيماري وجود دارد.درمانهاي مختلف بيشتر شامل معالجات غيررسمي، غيرسنتي و غالبا غيردارويي ميشود. بسياري از آنها بدون آزمايشهاي دشوار علمي و توسط پرسنل پيراپزشكي و يا افراد تازه كار علاقمند پيشنهاد و معرفي ميگردد.
اگر چه ممكن است برخي از اين درمانها، كم ضررتر و يا حتي سودمند باشند، اما بيماران مبتلا به MS لازم است درباره راههاي پيشنهادي براي كنترل و يا معالجه بيماري خود محتاط و دقيق باشند.بيشتر اين درمانهاي عجيب و غريب، هزينههاي بالايي دارند و حتي خطرناك هستند (و متاسفانه تصور خطر احتمالي اين درمانها، نميتواند احساسات عمومي را تغيير دهد.) بسياري از درمانها و معالجات جديد در مطبوعات و رسانهها، سروصداي زيادي به راه انداختهاند؛ اما چنين منابعي هرگز قابل اعتماد و پاسخگو، قلمداد نميشوند. پيشاز پذيرفتن هر راه درماني، بهتر است آن را واقع بينانه ارزيابي كنيد و اطلاعات لازم را از انجمن MS و پزشك مشاور خود دريافت نماييد. در ادامه نام برخي درمانهاي دورهاي مختلف را كه معمولا پيشنهاد ميشوند، ملاحظه ميكنيد:- داروهاي مكمل* ويتامينها* اسيدهاي چرب- رژيمهاي غذايي- تخليه دندان از مواد جيوهاي ترميم (پر كردن)- طب سوزني- يوگا و مديتيشن- اكسيژن هايپرباريك* داروهاي مكمل* ويتامينها:مصرف كافي ويتامينها، به همه بيماران مبتلا به MS توصيه ميشود. اما هيچ توجيه علمي بر اين مسئله وجود ندارد كه مقادير مكمل ويتامينها يا ويتامين درماني - به تنهايي يا در تركيب با درمانهاي ديگر - تاثير مطلوبي در روند بيماري ميگذارد.* اسيدهاي چرب:تحقيقات كلينيكي زيادي نشان ميدهد كه تكميل رژيم غذايي با اسيدهاي چرب اشباع نشده مثل روغن علف خر و اسيدهاي چرب روغن ماهي تاثير اندكي بر كاهش پيشرفت و كم كردن شدت و طول مدت حملات MS دارد و البته تاثيري بر تعداد و تكرار آنها ندارد.- رژيمهاي غذايي:هنوز مدرك معتبري مبني بر اينكه MS ناشي از كمبود مواد غذايي يا رژيمهاي ناقص است به دست نيامده يك رژيم متعادل، شامل چربي كم و سلولز فراوان، براي اكثرافراد توصيه ميشود و براي بيماران مبتلا به MS نيز اين رژيم بايد از برنامههاي اصلي كنترل بيماريشان باشند در اين چارچوب، رژيمهاي غذايي مثل رژيم كم چربي سوانك (Swank) و رژيم كازمين (kousmine) بيشتر قابل قبول هستند. به ويژه اينكه امكان تاثيرگذاري ناكافي و يا ناقص در آنها وجود ندارد. نميتوان گفت رژيمهاي ديگر مثل رژيم مك دوگال، رژيم كم پروتئين و كم فروكتوز (قند ميوه)، رژيمهاي مايعات و رژيمهاي بدون تنباكو و ساكاروز (قند معمولي)، هيچ تاثيري بر روند MS ندارند. اگر چه طرفداران اين رژيمها، داستانهايي را از تجربيات شخصي خود به عنوان مدرك نقل ميكنند، اما بسياري از اين رژيمها (و تبادل نظرها) مشكوك هستند، زيرا ميتوانند تعادل غذايي نرمال را بر هم بزنند و شايد ثابت شود كه بدون نظارت تخصصي و دارويي، براي سلامتي انسان، مضر و خطرآفرين نيز هستند.- تخليه دندان از مواد جيوهاي ترميم:بر مبناي ادعاي ثابت نشدهاي، تخليه دندان از مواد آمالگام (كه تركيبي از نقره و جيوه است)، منجر به بروز MS ميشود. چرا كه مسموميت جيوه و نشت آمالگام، سيستم ايمني را تخريب ميكند. اما مدركي وجود ندارد كه ثابت نمايد تخليه آمالگام، تاثيري در بيماري MS دارد.مسموميت با جيوه، اتفاق نادري است كه نياز به همجواري زياد فرد با آن دارد (كه معمولا به علت نوع شغل پيش ميآيد) از آنجا كه يكي از اصليترين ارگان هايي كهمورد حمله جيوه قرار ميگيرد، مغز است، بيشترين علامتهاي مسموميت با جيوه، علامتهاي عصبي (مثل لرزش) هستند. شباهت اتفاقي نشانه هاي MS و مسموميت با جيوه، سبب شده كه اين دو را به هم مرتبط بدانند. همچنين آزمايشهاي اندازهگيري ميزان جيوه آمالگام، معمولا بي اساس هستند.تخليه دندان از آمالگام، معمولا پرهزينه و استرس زاست و بايد گفت: جايگزين هايي كه معمولا پيشنهاد ميشود (مواد چيني) چندان بادوام نيستند و از نظر فني، پيچيدگيبيشتري ندارند. مواد آمالگام را تنها زماني ميتوان تخليه كرد كه خراب شده باشد و تازه در آن هنگام براي دوباره پر كردن دندان بايد با دندانپزشك مشورت نمود.در بسياري از كشورها، عمل تخليه آمالگام دندان، به اين تصور كه اين كار براي سلامتي فرد مفيد است، غيراخلاقي دانسته ميشود.
ازطب سوزني:هنوز مدرك مستدلي به دست نيامده كه ثابت كند طب سوزني بر روند بيماري يا كنترل علامتهاي آن تاثيرگذار است. البته طب سوزني ميتواند در بهبودي دردها و اسپاسم ماهيچهها، كمك خوبي باشد.- يوگا و مديتيشن:آرامش و ورزش ميتواند درمان مفرح و موثري براي بيماري MS باشد. يوگا و مديتيشن، كيفيت زندگي بيماران MS را اصلاح ميكند و كاركرد فيزيكي و اجتماعي بهتري را برايشان به ارمغان ميآورد.
در دهه 1980/ اميدهايي شكل گرفت مبني بر اينكه تنفس اكسيژن، تحت فشار زياد در اتاق مخصوصي كه براي اين منظور ساخته شده، روند بيماري MS راHBO: متوقف ساخته و نشانههاي آن را بهبود ميبخشد، اما آزمايشهاي جداگانهاي كه در آمريكا، كانادا، انگلستان و هلند صورت گرفت، همگي به اين نتيجه رسيد كه اكسيژن تحت فشار زياد HBO. هيچ تاثيري بر عوامل مورد نظر در روند بيماري MS ندارد.
"چقدر ابد زمان اندکی ست برای آنکه به کفایت کنارت باشم...