[maryam.N]

وااااااااااااااااااااای بچه هااااا خیلی خوشحال شدم دیدمتون اینا اشک شوق و دلتنگیه هاااااااااااااااا
خیــــــــــــــــلی دوســـــــــــــتون دارم
مرســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی از همه ی اونایی که زحمت کشیدن
و جای اونایی که نبودن هم خیلی خالی بود ایشالا دیدارهای بعدی قسمت شه از نزدیک ببینیمتون

[مرتضی]

خیلی برنامه جالبی بود بعد از یکسال دیدن بچه های ام اس سنتر واقعا خوش گذشت

جای بچه هایی که نیومدن خالی بود

سجاد این قیافه مظلوم اصلا واسه تو نبودا ...... اینو گفتم که بدونی گول قیافه مظلومش رو نخورید


و این هم یادگاری هایی که بهمون دادن و دوستانی زحمت درست کردن این یادگاری های قشنگ رو کشیدن

آفرین به این سلیقه و اینکه به فکر بچه هایی بودین که نیومده بودن

و این عکس رو برای اونا گذاشتین

---

راستی حمید من 9 دادم !!

یک نمره برای وقت کمش کسر کردم

وقتشو زیاد کنید خو

[hamid]

فقط میتونم بگم مرسی ، مرسی که هستید
به جرات میتونم بگم اولین دیداری بود که واقعا زود تموم شد و کم بودن زمان شدیدا احساس شد. با چند نفر صحبت کردم همه همین عقیده رو داشتن که زود تموم شد.
حداقل برای خودم احساس میکنم چون خیلی خوش گذشت این گذر زمان اصلا محسوس نبود و مدام ساعت رو نگاه میکردم که داشت میدوید

خیلی خوشحالم که یه بار دیگه دوستای قدیم رو دیدم و با دوستای جدید (نمیدونم حس اینکه چندین ساله میشناسمشون فقط در من بود یا دو طرفه بود) بیشتر آشنا شدم.
از همه کسانی که زحمت کشیدن واسه این دیدار ممنونم . میترسم اسم ببرم ولی فکر کنم نامردیه اگه اسمی برده نشه.
سجاد(chipchip) ، میهن(یه غریبه) ، عالم ( خواهر میهن ) ، shahrzad ، matin ، لیلی آسمانه ، نیلوفر ، ندا (neda.n) ، فربود ، مهسا

جا داره یه بار دیگه از نیلوفر عزیز بابت یادگاری زیبایی که زحمتش رو کشید تشکر کنم.

تازگیا هم یاد گرفتم فقط گله میکنم ولی به خدا گله هام حداقل یه کم منطقیه .
خیلی تاکید کردیم که هر کسی به هر دلیلی نمیتونه در دیدار حاضر بشه بهمون اعلام کنه ولی متاسفانه بازهم شاهد بودیم که حدود 20 نفر از دوستانمون نیومدن
به خدا این رای دادن ها و نیومدن ها واسه سایت هزینه داره
تا حالا خیلی هاتون در دیدارهای مختلف خواستید در جریان هزینه دیدارها باشید . واسه اولین بار میخوام هزینه این دیدار رو بگم که، حدود یک میلیون و هشتصد هزار تومان هزینه این دیدار شد . که واقعا باید از کسانی که همیشه در هزینه ها کمک کردن و علی الخصوص از تیم مدیریت سایت تشکر ویژه داشته باشم .

جای مهسا عزیز هم که به خاطر مشغله های شغلی نتونست بیاد بسیار خالی بود.

از چند پست زیبای آخرتون هم ممنونم واقعا خستگی من یکی در رفت .
میگن کسی که همدرده بهتر میتونه درکت کنه، من میگم تا وقتی همدیگه رو داشته باشیم درد نداریم ، ام اس تونسته یه بهونه قشنگ باشه واسه دوستی های بی نظیری که این روزها خیلی کم پیدا میشه.
به داشتن تک تکتون افتخار میکنم

[hamid_147]

منم اول از همه تشکر میکنم بعد مرسی که بودید برای منم خیلی خوب بود و خیلی زود وقت گذشت.خداروشکر دوستامو دیدم مخصوصا اون بی معرفتها رو که خیلی وقت بود ندیده بودمشون و دلم براشون یه ذره شده بود.باور کنید نیلوفر یه کادویی بهم داد که تو عمرم از گرفتن یه کادو انقدر خوشحال نشده بودم.مرسی نیلوفر خانم.

[hadisss]

هانیا hania از دکتر جونیای سایت، توی دیدار بهم زنگ زد و گفت از طرفش سلام به همه ی بچه ها برسونم
نه که یادم رفته باشه ها ، ولی خب آخرای دیدار بود و همه متفرق شده بودن

بعدشم
من به این لاغری
خوب شد اومدم همه دیدن من لاغر مردنی ام
توی صف؟
کی؟ مو؟
آغــــا سند ارائه بدین

[م.ه]

منم از همه تشکر میکنم و بارها و بارها گفتم با شما ها بودن ثانیه به ثانیش انرژی زا هست برام.شاید باورتون نشه توی کل دیدار از انرژی بیش از حد و خوشحالی زیاد فکر کنم دو دقیقه بیشتر نتونستم بشینم.
جای مهسای عزیزم خیلی خیلی خالی بود
و در آخر مرسی که هستید.
دوستتون دارم خیلی ی ی ی ی ی ی زیاد

[nilo0far]

با اینکه وقت کم بود ولی خیلی خوش گذشت و من یکی کلی انرژی گرفتم از دیدن دوستان خوبم ضمن اینکه جای مهسا هم خالی بود
از اینکه میبینم از یادگاری خیلی خیلی خیلی ناقابلم خوشتون اومده خیلی خوشحال شدم
ایشالا همیشه مثل امروز خنده رو لباتون باشه
آقا احسان بالاخره کی مادر بود و کی دختر ؟

[آرزو]

مثل همیشه عالی بودید!

خیلی خوش گذشت حیف که زمانش کم بود!!

نه اینکه کم بودا...مثل باقی دیدارها دوساعت بود ولی خیلی زووووووووووووووووووووود گذشت!!

پذیرایی عالی...هدیه ها عالی... دوستان عالی تر...

از همه بیـــــــــــــــــــــــنهایت ممنونم

[matin]

بچه ها یه چیزی میگم واسه خودم جالب بود، گفتم اینجا هم بگم حدود چهار ماه پیش بود(سندشم موجوده ) خسته شده بودم ،کارم که مورد علاقم نبود و رهاش کرده بودم دوستای دوران کارشناسی که هرکس دنبال کار خودش بود و هیچوقت پایه هیچی نبودن با بچه های ارشد هم به خاطر محیط خشک دانشگاه و جو عجیب غریب و حجم زیاد درس نمی شه با کسی صمیمی شد زیاد، داشتم می گفتم ای کاش یه گروه بچه هایی بودن مثه خودم که می شد دور هم جمع شیم بچه هایی که دوسشون داشته باشم و بشه جو صمیمی ئی داشت یکی دو ماه بعدش خدا خواست با این هدیه من و با جمع شما آشنا کنه (اشک شوقه ) امیدوارم باز هم به زودی این جمع بچه های خوب و دوست داشتنی کنار هم جمع شیم...

[fireboud]

بازم مثل همیشه یک دنیای انرژی گرفتیم مرسی از همه که تشریف آوردید
ممنون از دوستانی که از راه دور و نزدیک زحمت کشیدن و این جمع دوست داشتنی رو درست کردن
تشکر ها رو حمید انجام داده منم یه تشکر ویژه کنم ازش که این دیدار خیلی زحمت کشید مرسی داداش

امیدوارم که دفعات آینده با دوستان بیشتر و همکاری شما دیدارهای بزرگتر و بهتری داشته باشیم