2011/08/13, 08:44 AM
دختر جوان ۲۲ ساله است. یک هفته پیش از ازدواج دچار سرگیجه شدیدی می شود، در ام آر آی پلاک های پری ونتریکولر به چشم می خورند، تشخیص ام اس مطرح می شود. ظرف یک تا دو هفته علائم به کلی برطرف شده اند.
بیماری با «دقت» و «سرعت» تشخیص داده می شود اما خانواده داماد در مورد ام اس بسیار حساس هستند و ازدواج نهایتاً به هم می خورد.
«مارتین هایدگر» در بحث خود پیرامون «فلسفه تکنولوژی»، تکنولوژی را اگرچه از نظر زمانی متاخر ولی از نظر تاریخی مقدم بر علم می داند و از این دیدگاه تکنولوژی را نه نوعی ابزار که نوعی تفکر می پندارد.
با توجه به اینکه در جهان غرب ابتدا برخورد علمی پدید آمد و بعد تکنولوژی، تقدم ماهوی تکنولوژی بر علم در بیان «هایدگر» بسیار پیچیده می نماید. اما در وضعیت تاریخی ما که تصادفاً در بسیاری از زمینه ها آشکارا تکنولوژی بر علم تقدم زمانی دارد و اساساً علم خود را به شکلی ابتدائاً تکنولوژیک به ما می نمایاند می توان به وضوح بر تقدم ماهوی تکنولوژی بر علم صحه گذاشت و این محدود به ام اس و نورولوژی و طب هم نیست.
در بسیاری از زمینه ها ما رنگ آمیزی خاصی شده ایم که بسیاری از تناقضات موجود در این بینش وارداتی را که در شکل خالص خود زیر سی لایه پوشش مخفی شده به وضوح به نمایش می گذارد. تناقضاتی که در جهان غرب برملاشدن شان فقط اذهان نقاد «هایدگر»، «فوکو» و «بارت» را می طلبند در شرایط ما در برابر چشم همه گسترده می شوند. آری این دانش بر ما همچون تکنولوژی عرضه می شود.
تکنولوژی چون چتری تمام دانش ما را در برمی گیرد. خارج از محدوده آن دیگر دانشی نمی ماند. این دانش تکنولوژیک به قلمرو خاصی از حیات ما نیز محدود نمی ماند. بر زندگی ما، تولد و مرگ و ازدواج ما تاثیر می گذارد. ما که هنوز دندانی برای لقمه های کوچک تر و نرم تر این ماشین تدارک ندیده ایم هر دم با لقمه هایی درشت تر و سفت تر روبه رو می شویم که در جویدن آنها مشکل داریم تا چه رسد به هضم کردن و از آن خود کردن شان. مشکل ما کمبود لقمه ها و سیر نشدن نیست. مشکل ما در اصول اخلاقی و اجتماعی است نه در کمبود جزئیات علمی.
وقتی که در سی تی اسکن دختر ضایعه مشکوکی دیده شد انجام ام آرآی بعد از آن علمی است و موضوع علم و پلاک های متعدد در اطراف بطن ها هم تشخیص علمی ام اس را به ذهن متبادر می کند. قدم های بعدی هم تکنولوژیک و علمی هستند.
بررسی مایع نخاع، پالس تراپی با متیل پردنیزولون و... پیش و بعد از این، موضوع علم نیست، اینکه چگونه می توان بیماری های قابل درمان را رد و تا حد امکان از اثرات مخرب تشخیصی که نه سیر بالینی آن قابل پیش بینی است و نه امکان درمان قطعی دارد اجتناب کرد موضوع علم نیست، می دانیم سیر بیماری ام اس به طور قطع قابل پیش بینی نیست. در بسیاری از موارد حملات بسیار خفیف و فاصله بین حمله ها بسیار طولانی است.
در بسیاری از موارد در تمام عمر هیچ گونه ناتوانی خاصی پدید نمی آید مگر دلواپسی ویرانگری که می توان آن را ام اس زدگی خواند. آیا اطلاق کلمه دوحرفی ام اس، کلمه یی که روز به روز بار معنای بیشتری پیدا می کند، به طیف بسیار متنوعی از بیماران کار درستی است؟
جواب، خارج از موضوع علم است. آیا این هم توجیهی در سلسله توجیهات در تصورات پزشکی نیست؟
توجیهی مطمئناً به حقیقت نزدیک تر اما به همان اندازه ویرانگرتر از مثلاً گرمی وسردی، پرسش از ماهیت تکنولوژی در طب، موضوع علم نیست، تمییز حد لازم و مفید حقیقت از حد بالقوه مضر آن در هر بیماری موضوع علم نیست، در نهایت، حرفه یی که پدید آمده بود تا سودی برساند و مرهمی باشد ویرانی به بار می آورد. از اینجا تا نقد پیشامدرن تکنولوژی چند قدم بیشتر راه نیست، آیا می توان تمام این پیشرفت های حیرت آور را نادیده گرفت و آن را یکسره نفی کرد،؟
وقتی که نمی دانیم چگونه باید این تکنولوژی را بجویم بزرگ ترین خطری که ما را تهدید می کند بیرون انداختن آن است، تمام آنچه گفته شد می تواند توجیه گسترش روزافزون نقد پیشامدرن از طب باشد که به صورت طب حاشیه رخ می نماید اما به هیچ وجه نباید تایید آن باشد، اقبال روزافزون به این محلول ها و سوزن ها و انرژی ها نشانه وجود حقیقتی در آنها نیست اما آیینه تمام نمای نواقص جدی طب نوین است. نشانه خالی شدن حکیم از حکمت و مسلح شدن او به ابزار است.کشور حافظ و مولوی نیازمند نگاهی دوباره، علمی و مدرن اما معنایی به طب نوین است.
بابک زمانی متخصص مغز و اعصاب
باور نکن تنهایی ات را تا یک دل و یک درد داریم