2012/03/01, 01:39 PM
ای بابا خسته شدم از بس تایپیک استرس دار خوندم یکی پیدا نمیشه یه کم کل کل کنیم ا
اینم شد دیدار
از ساعت 14 الی 18 میخواهید جمع شید دور هم استرس تقسیم کنید
یه برنامه ای ، داستانی،روایتی،حکایتی ،قصه ای،3-5-2 ای یه کاری بکنید دیگه
فردا از قرار معلوم این طوریکه پیش میره به جای 30 دقیقه مراسم معرفه اعضاء این داستان یه کم ادامه داره و حدود 300 دقیقه طول میکشه
این وسط هم هی حامد به من میگه بگو بچه ها کمتر صحبت کنن صدا به صدا نمیرسه
دوستانی که قراره فردا برای اولین بار زیارتتون کنم از همین الان دارم حضور گرمتونو توی جمع خودمون احساس میکنم و امیدوارم این جمعیت روزی به طور ثابت و رسمی بتونه به این دیدارهای دوستانه استمرار ببخشه و دیگه مجبور نباشیم برای اینکه بخواهیم همدیگر را ببینیم از یکی دو ماه قبل هماهنگ کنیم بعد بینیم کی میاد کی نمیاد ،یادم رفت اینو بگم که ما هم نوع های داریم که خارج از تهران هستند مطمئنا اونها هم دلشون مثل ما میخواهد که اگر به تهران اومدند لااقل یکی دو نفر از مارو ببینند و حداقل یکی دو کلمه با هم صحبت کنن:36
اینم شد دیدار
از ساعت 14 الی 18 میخواهید جمع شید دور هم استرس تقسیم کنید
یه برنامه ای ، داستانی،روایتی،حکایتی ،قصه ای،3-5-2 ای یه کاری بکنید دیگه
فردا از قرار معلوم این طوریکه پیش میره به جای 30 دقیقه مراسم معرفه اعضاء این داستان یه کم ادامه داره و حدود 300 دقیقه طول میکشه
این وسط هم هی حامد به من میگه بگو بچه ها کمتر صحبت کنن صدا به صدا نمیرسه
دوستانی که قراره فردا برای اولین بار زیارتتون کنم از همین الان دارم حضور گرمتونو توی جمع خودمون احساس میکنم و امیدوارم این جمعیت روزی به طور ثابت و رسمی بتونه به این دیدارهای دوستانه استمرار ببخشه و دیگه مجبور نباشیم برای اینکه بخواهیم همدیگر را ببینیم از یکی دو ماه قبل هماهنگ کنیم بعد بینیم کی میاد کی نمیاد ،یادم رفت اینو بگم که ما هم نوع های داریم که خارج از تهران هستند مطمئنا اونها هم دلشون مثل ما میخواهد که اگر به تهران اومدند لااقل یکی دو نفر از مارو ببینند و حداقل یکی دو کلمه با هم صحبت کنن:36
خدایا حواست هست؟
صدای گریه ام از گلویی در میاید که تو از رگ به آن نزدیکتری
صدای گریه ام از گلویی در میاید که تو از رگ به آن نزدیکتری
