بله:الیسا کجاست؟
بی خیال بابا این قدر به این چیزها فکر نکنین.بلا خره یک چیزی یک طوری می شه.بعد از استفاده ازsifrol که داروی پارکینسون هست و الان قطعش کردم به فرخی و خجستگی لرزشم هم زیاد شدم.در حالی که قبلا خیلی کم بود.حلا تصورش رو بکنید که کسی هم پارکینسون و هم ام اس داشته باشه! خیلی به حرف دکتر و فلان و اینها اهمیت ندین.اینها بیشترش جار و جنجال هست.یادتون باشه که این مریضی در هر کسی با دیگری متفاوت هست.یک سری علایم مشترک داره ولی بقیه اش فرق داره.بیشتر دکترها وقتی دوا میدن فکر میکنن که سی دی ویندوز هست که برا همه باید یه جوری باشه.تازه تو ایران که اینها مطالعه نمی نن .خودتون که میبینید.مطب.بیمارستان.
بله.اما به خاطر همین عصبانیت یا استرس یا سکته قلبی و مغزی می کنن یا مریضیهای دیگه می گیرن.
بی خیال بابا این قدر به این چیزها فکر نکنین.بلا خره یک چیزی یک طوری می شه.بعد از استفاده ازsifrol که داروی پارکینسون هست و الان قطعش کردم به فرخی و خجستگی لرزشم هم زیاد شدم.در حالی که قبلا خیلی کم بود.حلا تصورش رو بکنید که کسی هم پارکینسون و هم ام اس داشته باشه! خیلی به حرف دکتر و فلان و اینها اهمیت ندین.اینها بیشترش جار و جنجال هست.یادتون باشه که این مریضی در هر کسی با دیگری متفاوت هست.یک سری علایم مشترک داره ولی بقیه اش فرق داره.بیشتر دکترها وقتی دوا میدن فکر میکنن که سی دی ویندوز هست که برا همه باید یه جوری باشه.تازه تو ایران که اینها مطالعه نمی نن .خودتون که میبینید.مطب.بیمارستان.
(2009/10/31, 11:36 PM)hamid نوشته است: سارا جان تا وقتي علت اين موضوع مشخص نشه نميشه چيزي گفت !!
مثلا من خودم با يه استرس واقعا شديد ام اس دار شدم� همين الانم اگه عصبي بشم پام سر ميشه تحت هر شرايط ديگه هيچيم نميشه
ولي قبل از اون استرسي كه داشتم و ام اسم تشخيص داده شد يكبار رفتم دكتر داخلي (5-6 ماه قبلش ) واسه اينكه چشمام تار بود دكتر احتمال داد كه ام اس باشه منم اصلا پي گيرش نشدم اون موقعم اصلا استرس اينچنيني نداشتم خيلي هم كم عصبي ميشدم
به خاطر همين هست كه ميگم نميشه گفت علت ام اس چيه !
اگه هم فرض رو بر عصبانيت و استرس بزاريم خيلي ها هستند كه 500 برابر ما استرس دارند و عصباني ميشوند ولي ام اس ندارند !!
بله.اما به خاطر همین عصبانیت یا استرس یا سکته قلبی و مغزی می کنن یا مریضیهای دیگه می گیرن.
این قافله عمر عجب می گذرد
دریاب دمی که با طرب می گذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب می گذرد
دریاب دمی که با طرب می گذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب می گذرد