2012/07/17, 04:10 PM
(2012/07/16, 10:42 AM)نازی ی نوشته است: [quote='anaram' pid='10790' dateline='1267028280']
[i]:38:
اين ام اس نيست كه آزارم ميده . اين جامعه ام و برخورد مردم جامعه امه كه داره خردم ميكنه .
مامان منم برخواسته از همين جامعه اس. حق داره شايد . من مادر نيستم . شايد منم اگه جاش بودم دوس نداشتم نگاه مردم به بچه ام نگاه fi يه بيمار باشه
ميدونم . اونم فك ميكنه ام اس بسياري از موقعيتهاي مهم زندگي من رو خواهد گرفت و علني كردنش اصلن كاره خوبي نيس
دلم گرفته بدجور
[/q
عیب نداره زیز دلم واسه هممون پیش میاد من دیشب با مامانم دعوام شد تهدیدش کردم که می رم به همه میگم!!1
الان که رومم میبینم اذیتش کردم!!
اما خب زندگیه دیگه..........
دوست خوبم من اخیرا دارم یه جورایی به همه میگم ام اس دارم.فقط و فقط به خاطر عوض کردن دید دیگران.
مثلا همین چندوقت پیش، کلاس زبان بودم و داشتیم در مورد مشکلات شهرنشینی صحبت میکردیم که بحث بچه ها به بیماریها و بالاخره به ام اس کشید ..منم چند دقیقه مهلت دادم بقیه نظراتشون را بدن(که البته همه نظرشون افتضاح بود)بعد شروع کردم به دفاع از ام اس و گفتم خیلیها الان توی جامعه ام اس دارن و دارن زندگیشونو میکنند بدون این که کسی بفهمه ام اس دارن. از حرکات و رفتارشون هیچی معلوم نیست.مگر اینکه خودشون بگن.
بعدش گفتم مثلا من الان چندسال ام اس دارم...
دستام داشت میلرزید اما سعی کردم محکم باشم تا بتونم ثابت کنم ام اسی ها اون طوری که مردم فکر میکنند نیستند.همه بهت زده نگام میکردند و میگفتند شوخی میکنی..منم با جدیت تمام، کارت ام اسمو در آوردم از کیفم و نشونشون دادم..بعد که کم کم باورشون شد در مورد ام اس سوالای زیادی کردند و منم تمام تلاشمو کردم و موفق شدم فکر حداقل 9 نفر را تغییر بدم.
شما هم امتحان کنید..به نظر من اگه براتون مهمه آشناها نفهمن،جمع های غریبه بهترین فرصته.
أللّهُمَ إجعَلْ نَفْسی مُطمَئِنَةً بِقَدَرِک