2011/04/13, 01:02 AM
من نمیتونم هیچ نظری بدم چون اصلا هیچ نوع شناختی نسبت به دخترتون ندارم
ولی کاری که من با خونوادم کردم این بود که اسمی از بیماری نبردم و فقط توضیح دادم که این بیماری سیستمش چیه؟
حرف مامانم دقیقا این بود که : ایشالا که خوب میشی مسئله مهمی نیست
مطمئنم اگه میگفتم ام اس دارم ناراحت میشد.
ولی مسئله مهمتر خودتونین ... معلومه که خودتون نتونستین با این مسئله کنار بیاین چون خیلی فکرتون رو مشغول کرده
پیشنهاد میکنم تا تو ذهن خودتون حلش نکردین که کسایی که ام اس دارن مثل همه مردم هستن و هیچ فرقی هم ندارن ... به دخترتون نگین
چون معلوممه که خودتون یه جورایی فعلا ترستون از بین نرفته
ولی کاری که من با خونوادم کردم این بود که اسمی از بیماری نبردم و فقط توضیح دادم که این بیماری سیستمش چیه؟
حرف مامانم دقیقا این بود که : ایشالا که خوب میشی مسئله مهمی نیست
مطمئنم اگه میگفتم ام اس دارم ناراحت میشد.
ولی مسئله مهمتر خودتونین ... معلومه که خودتون نتونستین با این مسئله کنار بیاین چون خیلی فکرتون رو مشغول کرده
پیشنهاد میکنم تا تو ذهن خودتون حلش نکردین که کسایی که ام اس دارن مثل همه مردم هستن و هیچ فرقی هم ندارن ... به دخترتون نگین
چون معلوممه که خودتون یه جورایی فعلا ترستون از بین نرفته
... وقتی تبر به جنگل آمد ، درختان فریاد زدند و گفتند :نگاه کنید دسته اش از جنس ماست !!. ... 1213.2