2009/07/18, 08:12 PM
به نظر من اينجا به موضوع تاپيك " اطلاع اطرافيان " بر ميگرديم
چون واقعا اگه مردم جامعه از وضع بيماران ام اس اطلاع داشته باشن ديگه همچين مشكلاتي وجود نداره يا حداقل خيلي خيلي كم ميشه .
سيما سوالت سخت شد .
از يه طرف ادم نبايد همون اول بگه چون طرف با اين اطلاعاتي كه از ام اس داره همون اول يه دفعه جا ميخوره و يه شك بزرگي ميشه براش از طرف ديگم وقتي همون اول گفته نشه و بعد از اشنايي كامل و 100 % يا حالا 80-90 % شدن قضيه بگه طرف به همين جريان صداقت برميگرده كه چرا اولش نگفته !
نظر من اينه كه نه اول نه موقعي كه جريان از 50 % رد شده بايد گفت . تو سومين يا چهارمين ديدار فكر كنم معقول باشه .
نظر منم با نظر فريبا و سينا مخالفه . همه اطلاعشون كم نيست ممكنه يه نفر اطلاع داشته باشه و بدونه كه بيماران ام اس هيچ مشكلي ندان . يا حتي طرف انقدر از شما خوشش بياد كه حاضر باشه همه چيز رو تحمل كنه
چون واقعا اگه مردم جامعه از وضع بيماران ام اس اطلاع داشته باشن ديگه همچين مشكلاتي وجود نداره يا حداقل خيلي خيلي كم ميشه .
سيما سوالت سخت شد .
از يه طرف ادم نبايد همون اول بگه چون طرف با اين اطلاعاتي كه از ام اس داره همون اول يه دفعه جا ميخوره و يه شك بزرگي ميشه براش از طرف ديگم وقتي همون اول گفته نشه و بعد از اشنايي كامل و 100 % يا حالا 80-90 % شدن قضيه بگه طرف به همين جريان صداقت برميگرده كه چرا اولش نگفته !
نظر من اينه كه نه اول نه موقعي كه جريان از 50 % رد شده بايد گفت . تو سومين يا چهارمين ديدار فكر كنم معقول باشه .
نظر منم با نظر فريبا و سينا مخالفه . همه اطلاعشون كم نيست ممكنه يه نفر اطلاع داشته باشه و بدونه كه بيماران ام اس هيچ مشكلي ندان . يا حتي طرف انقدر از شما خوشش بياد كه حاضر باشه همه چيز رو تحمل كنه
مث حس ی عشق تازه بودی
مث افسانه بی اندازه بودی ...
مث افسانه بی اندازه بودی ...