2016/10/08, 12:00 PM
محبت واقعی فقط مختص پدر و مادره. فقط اونا آدمو تحت هر شرایطی بازم دوست دارن...یکی باید خیلی خوش شانس باشه و خدا دوستش داشته باشه که بتونه با یه فرشته ازدواج کنه...در غیر اینصورت ماها همون بهتر که ازدواج نکنیم...من بعد از ازدواج بیمار شدم و اونقدر اذیت شدم که باورم نمیشه چطور دووم آوردم...کاش هیچوقت ازدواج نمیکردم. ازدواج نکردن خیلی بهتر ازینه که شوهرت یهویی بهت بگه زن بدون بچه یه آدم زاید و اضافی تو خونست و من اگه با یه آدم سالم ازدواج میکردم الان بچه داشتم. اینکه از خونه بیرونت کنه و بعد از یه هفته حتی بهت زنگ نزنه. و این در شرایطیه که تو ظاهرا مشکلی نداری و هیچوقت در مورد مریضیت باهاش حرف نمیزنی و ظاهر و هیکلت هم خوبه و تحصیلات دکتری داری و کلی حسن دیگه. اون اینا رو نمیبینه. فقط دنبال ایراداته. فقط دوست داره ازت بد بگه و لهت کنه تا حرصش خالی بشه...اون همیشه فکر میکنه داره بهت لطف میکنه و تو زندگیشو خراب کردی...اون همیشه نگرانه که اگه بعدا فلج بشی اون جیکار میکنه...فکر میکنه چون تو مریضی و طلاقت نداده پس باید همه جوره در مقابلش کوتاه بیای. این که استرس و ناراحتی برات سمه براش کوچکترین اهمیتی نداره. اون بفکر خودشه که چرا تا الان بچه نداره. چرا این همش خستست. پس بزار اونقدر اذیتش کنم که خودش بزاره و بره. و تو هی اعتماد بنفستو از دست میدی. هی فکر میکنی تقصیر تو اه. هی از خودت بدت میاد. هی له میشی. هی نگران پدر و مادرتی که بخاطر تو غصه میخورن. هی منتظری یه روز از خواب بیدار بشی و این کابوس تموم شده باشه.