2015/11/18, 12:09 AM
من اول خودم با بیماری کنار اومدم و پذیرفتمش..
بعدش فکر کردم به اینکه با چه خواستگاری مطرح کنم؟؟ با هر کس که از راه میاد نباید مطرح کنی..
یکی از همکلاسی های سابقم ازم تقاضای ازدواج کرد که کاملا از شخصیت و روحیاتش اطلاع داشتم
با خیال راحت بهش گفتم چون میدونستم با اینکه عاشقه اما در نهایت عاقلانه تصمیم میگیره.. الان دو ساله که عقد کردیم و خیلی هم خوبیم
آینده رو هم میسپارم به خدا.. چرا روزای خوب رو با فکر رسیدن روز بد خراب کنم؟؟؟ روز بدی که شاید هیچ وقت نیاد
الهی همتون خوشبخت و تندرست و عاقبت بخیر باشید
بعدش فکر کردم به اینکه با چه خواستگاری مطرح کنم؟؟ با هر کس که از راه میاد نباید مطرح کنی..
یکی از همکلاسی های سابقم ازم تقاضای ازدواج کرد که کاملا از شخصیت و روحیاتش اطلاع داشتم
با خیال راحت بهش گفتم چون میدونستم با اینکه عاشقه اما در نهایت عاقلانه تصمیم میگیره.. الان دو ساله که عقد کردیم و خیلی هم خوبیم
آینده رو هم میسپارم به خدا.. چرا روزای خوب رو با فکر رسیدن روز بد خراب کنم؟؟؟ روز بدی که شاید هیچ وقت نیاد
الهی همتون خوشبخت و تندرست و عاقبت بخیر باشید
با تو این تن شکسته داره کم کم جون میگیره..