2015/10/14, 01:53 PM
یه حساب سر انگشتی نشون میده ازدواج برای امثال ما میتونه استرس رو چنننندین برابر کنه!
من دلیل اینکه 5 سال از ام اسم گذشته و خدا رو شکر خیلی خوب این مسیر رو طی کردم دور کردن استرس از خودم بوده.
برای ازدواج علاوه بر خود فرد چون اینجا ایرانه و خانواده ها هم سهم زیادی در زندگی آدما دارن یا باید به خانواده طرف گفت یا اینکه بعدا متوجه میشه ، در هر دو حالت یه استرس مضاعفی برای فرد پیش میاد.
از طرفی یه سری از بچه ها طرفدار این فکر هستن که انقددددرررر باید خوب باشیم بالا باشیم حالا از نظر اخلاقی، تحصیلات، موقعیت اجتماعی و کاری که این ضعفمون دیده نشه، مخالفم با این دید.
حقیقتش اینه این مورد هم خودش در افزایش استرس دخیله و ما باید قبول کنیم نمیتونیم مثل یه ادم عادی فوق العاده پر کار فوق العاده پر جنب و جوش و باشیم چون خستگی میاره و به مرور زمان انرژی فرد بیمار به تحلیل میره( چه انرژی جسمی و یا روحی )، حالا این گفته ی من هم یه سری مخالف داره به هر حال ولی خودشون بیان قضاوت کنن که آیا هر وقت که اومدن با یه دست چندین هندونه بردارن حمله نداشتن؟!
این یه حقیقته و لزومی هم نداره مثلا ما قهرمان فلان شاخه ورزشی باشیم یا تو کارمون انقدر سختی بکشیم که مراحلی که 10 سال طول میکشه طی دوسال طی کنیم یا مثلا فلان دانشگاه بریم و انقدر فشار درسی زیادی رو تحمل کنیم که در طول سال مثلا 10 تا مقاله ژورنال بنویسیم تا بعدا تو چشم ملت فرو کنیم که ما می توانیم! اخه به چه قیمت!
بهتر نیست همونطور که هستیم خودمون رو قبول کنیم و راه بیایم با خودمون و تواناییامون؟!
برای ازدواج هم هر وقت خودم به نتیجه خوبی رسیدم میام اینجا توضیح میدم ولی مشکل ازدواج محدود به ما نیست و همه ی جامعه درگیرشن که دلایل زیاااادی داره که همه میدونن!
من دلیل اینکه 5 سال از ام اسم گذشته و خدا رو شکر خیلی خوب این مسیر رو طی کردم دور کردن استرس از خودم بوده.
برای ازدواج علاوه بر خود فرد چون اینجا ایرانه و خانواده ها هم سهم زیادی در زندگی آدما دارن یا باید به خانواده طرف گفت یا اینکه بعدا متوجه میشه ، در هر دو حالت یه استرس مضاعفی برای فرد پیش میاد.
از طرفی یه سری از بچه ها طرفدار این فکر هستن که انقددددرررر باید خوب باشیم بالا باشیم حالا از نظر اخلاقی، تحصیلات، موقعیت اجتماعی و کاری که این ضعفمون دیده نشه، مخالفم با این دید.
حقیقتش اینه این مورد هم خودش در افزایش استرس دخیله و ما باید قبول کنیم نمیتونیم مثل یه ادم عادی فوق العاده پر کار فوق العاده پر جنب و جوش و باشیم چون خستگی میاره و به مرور زمان انرژی فرد بیمار به تحلیل میره( چه انرژی جسمی و یا روحی )، حالا این گفته ی من هم یه سری مخالف داره به هر حال ولی خودشون بیان قضاوت کنن که آیا هر وقت که اومدن با یه دست چندین هندونه بردارن حمله نداشتن؟!
این یه حقیقته و لزومی هم نداره مثلا ما قهرمان فلان شاخه ورزشی باشیم یا تو کارمون انقدر سختی بکشیم که مراحلی که 10 سال طول میکشه طی دوسال طی کنیم یا مثلا فلان دانشگاه بریم و انقدر فشار درسی زیادی رو تحمل کنیم که در طول سال مثلا 10 تا مقاله ژورنال بنویسیم تا بعدا تو چشم ملت فرو کنیم که ما می توانیم! اخه به چه قیمت!
بهتر نیست همونطور که هستیم خودمون رو قبول کنیم و راه بیایم با خودمون و تواناییامون؟!
برای ازدواج هم هر وقت خودم به نتیجه خوبی رسیدم میام اینجا توضیح میدم ولی مشکل ازدواج محدود به ما نیست و همه ی جامعه درگیرشن که دلایل زیاااادی داره که همه میدونن!
به خود آی,خود تو جان جهانــــــی...