2014/07/27, 11:04 AM
يه وقتايي آدم فقط ميخواد تنها نباشه. من هميشه تنها بودم حتي اون موقع كه ام اس نداشتم. الان وقتي يكي با اشتياق جلو مياد و با شور و علاقه از زندگي مشترك حرف ميزنه من ميترسم بهش بگم ام اس دارم چون اگه به اين خاطر بره تحمل ام اس برام سخت تر ميشه. مامانم ميگه خدا هر كدوم از بنده هاشو يه جور دوست داره شايد دوست داره تو ازدواج نكني. خوب اينجوري آدم آروم تر ميشه اما اينم ميدونم كه هيچ وقت براي هميشه قيد ازدواجو نميزنم. حالا اگه كسي با شرايط خودم باشه كه حداقل از گفتن بيماريم نترسم خيلي چيزا حل ميشه....
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند