2014/07/14, 06:01 PM
(2010/06/12, 01:59 PM)tanha نوشته است:نقل قول: عنوان مثال خود من علت بيماري ام را اتفاق پي در پي موضوعاتي عاطفي مي دانم به اضافه يه سري وسواسها منظورم نظافت و پاكيزگي نيست وسواس در همه امور.
یعنی میخوای بگی درگیر موضوعات عاطفی بودن وسواس داشتن، مدام اعصاب خورد بودن، جنگ و دعوا داشتن، عاملی هستن واسه اینکه ام اس بگیره کسی؟
ولی از نظر من ام اس یه چیز جداست از ما مثل یه میکرب یا ویروس یا یک عارضه ی ژنتیکی من بین خانواده و دوستان به آروم ترین آدم مشهور بودم اعتماد به نفس ام هم عالی بود ولی یکدفعه بهم حمله کرد و من رو مثل یه موش ترسو کرد وقتی به قبلترها فکر میکنم من اصلا شبیه گذشته ام نیستم .بعضی ها می گن کنکور ، سختی های روحی یا عاطفی ،استرس اینها باعثش هست ولی به نظر من اینها فقط ام اس رو از خواب بیدار می کنند.من اصلا آدم وابسته مضطرب یا ترسویی نبودم خیلی وقتها بدون اینکه درس بخونم نمره ی بالای کلاس رو می آوردم ولی ناگهان یک روز رسید که کلا ورق ام برگشت و هرچی از خودم می پرسیدم چی شده جوابی ندارم بدم