2010/10/18, 05:40 PM
ایدههای اشتباه برای ازدواج
● ازدواج به دلیل دوری از خانواده و پدر و مادر
وقتی وضعیت در خانهٔ پدرم، شوم و اندوهبار باشد، ازدواج یک راه گریز محسوب میشود. تعجبی ندارد که خیلیها این راه گریز را انتخاب میکنند؛ اما بهطور معمول، این مسیری است که شما را از چاله درآورده و به چاه میاندازد. یکی دو سال دیگر در خانهٔ پدر و مادر ماندن، بهتر از آن است که با نخستین پیشنهاد ازدواج، تن به تأهل دهید، چون آنوقت ممکن است شریک زندگیتان تا آخر عمر سبب رنجش و آزار شما گردد.
● ازدواج به دلیل نگرش یکجانبهٔ پدر و مادر شما به شخص موردنظر
البته جای تعجب دارد که پدر و مادر شما بهطور اتفاقی، همسر آیندهد شما را دوست بدارند؛ اما دوست داشتن این فرد از سوی آنان، دلیل کافی برای مدنظر قرار دادن ازدواج با آن فرد نیست. سالهای آینده، زمانیکه آنان در گذشتند و از میان شما رفتند، شما کماکان باید اسیر فرد رؤیاهای آنان باشید؛ فردی که شاید مرد یا زن رؤیاهای شما نباشد.
● ازدواج فقط به دلیل پول و ثروت
اگر شما شیفتهٔ فردی هستید که ثروتنمند است و فقط به همین دلیل حاضرید با او ازدواج کنید و به دیگر ابعاد توجه نمیکنید، این ملاک مناسبی نمیباشد. ایدهٔ ازدواج کردن با یک فرد، بدون توجه به احساس و عاطفهٔ قلبی و فقط از روی نگاه مادیگرایانه، بهطور یقین، عقلانی نیست و اشتباه میباشد.
● ازدواج به دلیل ترحم و دلسوزی به یک فرد
گاهی انگیزهٔ فرد برای ازدواج، نجات دادن شخص مقابل از تنهائی، فشارهای زندگی، مشکلهای اقتصادی و اجتماعی و دلیلهای دیگر است. برای نمونه، دختری که به پسری وابستگی شدید دارد، مسئولیت زندگی او از جمله کار، مسکن و مسائل مادی را میپذیرد. چنین انگیزههائی بعد از مدتی کوتاه، رو به خاموشی میرود و در نهایت، زندگی مشترک را با بحران مواجه میسازد.
● ازدواج به دلیل خو گرفتن به ارتباط در طی زمان طولانی
هنگامی که دو نفر پس از آشنائی، تصمیم به ازدواج با یکدیگر میگیرند، اشکالی ندارد؛ اما موقعی اجبار به دلیل ”عادت محض“ خطرناک میشود که دو نفر که با هم ازدواج کردهاند و بعد، از یکدیگر طلاق گرفته و به هم عادت کردهاند، تصمیم بگیرند دوباره شانس خود را امتحان کنند؛ مطمئن باشید هرگاه بار نخست، کارساز نبوده باشد، بار دوم نیز، کارساز نخواهد بود.
● فردی که برای رسیدن به شما از همسرش جدا میشود
بهطور معمول، اینگونه ازدواجها، زیاد دوام نخواهد آورد و پایهای برای یک رابطهٔ درازمدت نخواهد بود. فردی که به خاطر شخصی حاضر است به همسر یا نامزد خود خیانت کند، بهطور مسلم رابطهٔ آنان، استحکامی نخواهد داشت؛ زیرا کسی که توسط شما به فرد دیگری خیانت کرده، روزی نیز به خود شما خیانت خواهد کرد.
● ازدواج، ابزاری برای دستیابی به خواستههای دیگر
گاهی انگیزهٔ اصلی در تشکیل زندگی مشترک، عشق به فرد مقابل و نیاز روانشناختی به زیستن با فرد مقابل نیست؛ بلکه او وسیلهای برای رسیدن به هدفهای دیگر میشود. برای نمونه، خانمی که دوست دارد در خارج از کشور زندگی کند، ممکن است با پیشنهاد فردی جهت ادامهٔ زندگی مشترک در خارج با او ازدواج کند؛ ولی مسائل فرهنگی، استرسهای متعددی را به دنبال داشته است؛ بنابراین گاهی ازدواج به خاطر ترس از تنهائی، از دست دادن زیبائی، از دست دادن پدر و مادر، کاهش شور زندگی و ... صورت میگیرد. در چنین فضائی، امکان سازگاری با مشکلهای زندگی، ضعیف بوده و در نهایت، ضریب ریسک این ازدواجها، بالا میباشد.
● ازدواج به دلیل عشق سطحی و زودگذر
گاهی دو نفر، چنان علاقهای به یکدیگر پیدا میکنن که گمان میبرند به راستی، عاشق هم هستند. وقتی هیجان با سرعت چشمگیری در رابطهها پیش برود، شناخت یکدیگر به روال عادی و تدریجی خود، پیش نمیرود؛ زیر وقت کافی برای این امر وجود نداشته است. صراحت، صداقت و اعتمادی که لازمهٔ یک رابطهٔ محکم است، احتیاج به زمان دارد. یک آشنائی سریع، هر چهقدر هم که هیجانآور باشد، تنها یک صمیمیت ظاهری بهبار میآورد که به آسانی با نزدیکی و صمیمیت واقعی، اشتباه میشود. به همین دلیل، ازدواجهائی که در کوتاهمدت اتفاق میافتند، خطرهائی را به دنبال خواهند داشت.
● ازدواج فقط به دلیل پدر و مادر شدن
بدون شک، یکی از مهمترین عاملهای تحریککننده برای ازدواج، این است که فرد، خود را پدر یا مادر ببیند و دوست داشته باشد که صاحب فرزندی شود؛ اما آیا به این موضوع آگاهی دارید که قادر هستید از لحاظ تربیتی، عاطفی، اخلاقی و مادی، شرایطی را برای هرچه بهتر تربیت شدن فرزندتان فراهم کنید؟ بیشک روزگار سپری میشود؛ بچهها بزرگ میشوند؛ ازدواج میکنند و به دنبال زندگی خویش میروند. آنگاه است که احساس میکنید باز شما هستید و تنهائی. پس فردی را انتخاب کنید که فقط در فکر این نباشید که با او صاحب فرزند شوید؛ بلکه شخصی باشد که در تمام مراحل زندگی، پابهپای شما، گام بردارد و مونس و همدم واقعیتان باشد.
● ازدواج فقط به دلیل پایان دادن به دوران نامزدی
دوران نامزدی دستکم، شرایطی را برای آگاهی زوجین از هم فراهم میآورد. تعدادی از افراد در این دوران، متوجه تفاوتهای بسیاری بین خود و فرد مقابل میشوند یا در این دوران، متوجه ناراحتی و یا مبتلا بودن فرد به یک اختلال روانی یا وابستگی او به مواد مخدر میشوند؛ اما با وجود آگاهی به این مسائل، بنا به دلیلهای فرهنگی از جمله اینکه به هم خوردن نامزدی را مساوی با بیآبروئی و از دست دادن حیثیت خود، قلمداد میکنند، تن به ازدواج میدهند. چنین تجربههائی در زندگی مشترک، بسیار بحرانزا بوده و احتمال جدائی آنان قابل پیشبینی است.
● ازدواج فقط به دلیل زیبائی ظاهری
اهمیت جذابیت جسمانی، بهعنوان یک عامل مهم در دوستیها و مناسبتهای اجتماعی، غیرقابل انکار است. بهنظر میرسد افرادیکه جذابیت ظاهری دارند، رفتارهای پسندیدهتر و ویژگیهای شخصیتی زیباتری هم داشته باشند. بهخاطر چنین تصوری، تعداد زیادی از دختران و پسران، مجذوب جذابیت جسمانی هم میشوند. زمانیکه اهمیت این عامل در معیارهای افراد برای تشکیل زندگی مشترک، بدون توجه به عاملهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و شخصیتی افراد لحاظ میشود، ضریب خطرپذیری چنین ازدواجهائی نیز بهطور طبیعی، بالا خواهد رفت.
حالا بيايين بريم عروسي
دختران مجرد وعشوه گر در کنیا وقتی قصد ازدواج دارند
دختران قبیلهء موبو در شهر وودابه از منطقهء ساحل کشور نیجر وقتی تصمیم به ازدواج بگیرند زیباترین لباسها و زیورآلات خود را می پوشند و برجذابیت خود می افزایند.
دختران قبیلهء موبو در شهر وودابه از منطقهء ساحل کشور نیجر وقتی تصمیم به ازدواج بگیرند زیباترین لباسها و زیورآلات خود را می پوشند و برجذابیت خود می افزایند.
آنها سپس در مراسم مختلف و به بهانه های مختلف به میان پسرعموها و دیگر پسران اقوامشان می روند و خنده کنان با آنها گفتگو می کند . از آن به بعد پسر عموها و دیگر پسران قبیله می دانند که این دختر قصد ازدواج دارد و همه با هم برای به دست آوردن دل وی با یکدیگر به رقابت می پردازند. در قبایل منطقهء ساحل نیجر تقدیم کردن هدیه های مختلف و قربان صدقه رفتن های شگفت انگیز جزو شیوه های رایج برای جلب توجه دختران است.
دختران مجرد و عشوه گر سواحیلی در کنیا وقتی قصد ازدواج دارند، نگاهشان را تبدیل به هنر نگاه کردن می کنند! در این عکس می بینید که “خدیجه ” با نگاهش حرفی را به پسر مورد علاقه اش می زند که به دلیل فرهنگ قبیله ای شان جرات بیانش با زبانش را ندارد. اگرچه به دلیل قوانین سختگیرانهء مذهبی و محیط اسلامی شهر سواحیلی نشین لاموی کنیا، خانواده ها برای فرزندانشان همسر انتخاب و یا پیشنهاد می کنند اما دخترانی هم هستند که مانند خدیجه چادر سیاه خود ( که بوبو نام دارد) را می پوشند و با دوستان خود بیرون می روند و هرگاه که پسری چشمشان را گرفت، با نگاه خود به طرز هنرمندانه ای آنچه را که دوست دارند به او می گویند.
در منطقهء شمال پورتریای کشور آفریقای جنوبی “زانه لا” دختری از قبیلهء “نده بل” عبای ازدواجش را به دور خود پیچانده است
او این عبا را برای همیشه حفظ خواهد کرد و در همهء مراسمی که در تمام عمرش در آنها شرکت می کند، بر دوشش خواهد افکند. مراسم ازدواج در قبیلهء نده بل سه مرحله دارد و ممکن است بین هر مرحله اش سالها فاصله باشد. آخرین مرحلهء مراسم ازدواج دختران نده بلی پس از تولد اولین فرزندشان برگزار میشود.
دختری از قبیلهء رشیده در کشور اریتره لباس عروسی اش را بر تن نموده و چهره اش را پشت نقابی که “برقعه” نامیده میشود پنهان کرده است. دختران جوان تا پیش از ازدواجشان باید چهرهء خود را با برقعه بپوشانند.
قبیلهء رشیده در واقع مهاجرانی هستند که سالهای سال پیش از کشور عربستان کنونی به اریتره کوچ کردند و شغل اصلی و سنتی شان پرورش شتر است. مرمان قبیلهء رشیده نه به غریبه ها زن می دهند و نه از غریبه ها زن می گیرند.
قبیلهء رشیده که در بالا ذکرش رفت، سالی یک هفته را به عنوان هفتهء عروسی اختصاص می دهند. در این هفته همهء ازدواجهای قبیله انجام می شود.
در طول هفتهء ازدواج، مراسم مسابقات شتردوانی برگزار میشود و از مهمانها با گوشت بز و فرنی گندم و چایی شیرین پذیرایی می کنند.
لاویشلی، دخترکی جوان از اهالی قبیلهء ماسایی کنیا در لباس عروسی اش. این قطره های اشکی که بر گونه های لاویشلی می چکند نشانه های لحظهء خداحافظی او با خانواده اش هستند. این عروس جوان پس از پایان مراسم ازدواجش باید سرزمین مادری اش در کنار تپه های “لویتا” در جنوب کشور کنیا را ترک کند و همراه با همسرش به شهری دیگر برود.
اشکهای این دختر ماسایی حقیقتی را بیان می کنند که در کنیا وجود دارد. خانوادهء لاویشلی او را به ازدواج با مردی درآورده اند که از خودش بسیار مسن تر است . لاویشلی شناخت چندانی هم از شوهرش ندارد.
مروزه در کشورهای آفریقایی هم مراسم سنتی ازدواج در حال محو شدن هستند و جای آنها را مراسمی امروزی و پیشرفته گرفته اند. اما با اینحال هنوز هم در بسیاری از قبایل و کشورهای این قاره از شکوه ازدواجهای سنتی شان چیزی کم نشده است. عکس بالا عروسی از کشور جیبوتی است. این عروس خانم در واقع دختر سلطان منطقهء ” عفر ” است.
روبنده ای که این عروس از طلا بر چهرهء خود افکنده است نمی تواند زیبایی او را از نظرها پنهان کند . حتی در خانواده های متوسط آن منطقه نیز مراسم عروسی فرزندانشان تا چند شبانه روز به طول می انجامد، چه رسد به عروسی باشکوه دختر سلطان عفر (به فتح عین و ف) ء.
در میان کوههای بلند اطلس واقع در شمال کشور مراکش، جایی که قبایل بربر زندگی می کنند، دخترکی دوازده ساله مانند “هدا ” هم می تواند چشم خواستگاران را بگیرد. اگر پدر و مادر این دخترک دوازده ساله ر روستای ” ایمیلشه ” با ازدواج فرزندشان موافقت کنند، دوران نامزدی دخترشان با همسر آینده اش شروع میشود و خانوادهء داماد می توانند بعد از رسیدن هدا به سن قانونی ازدواج ( که در مراکش شانزده سال است ) او را به خانهء بخت ببرند.
البته قبایل بربر گاهی اعتنایی به این قانون ندارند و دخترشان را زیر این سن نیز شوهر می دهند.
● ازدواج به دلیل دوری از خانواده و پدر و مادر
وقتی وضعیت در خانهٔ پدرم، شوم و اندوهبار باشد، ازدواج یک راه گریز محسوب میشود. تعجبی ندارد که خیلیها این راه گریز را انتخاب میکنند؛ اما بهطور معمول، این مسیری است که شما را از چاله درآورده و به چاه میاندازد. یکی دو سال دیگر در خانهٔ پدر و مادر ماندن، بهتر از آن است که با نخستین پیشنهاد ازدواج، تن به تأهل دهید، چون آنوقت ممکن است شریک زندگیتان تا آخر عمر سبب رنجش و آزار شما گردد.
● ازدواج به دلیل نگرش یکجانبهٔ پدر و مادر شما به شخص موردنظر
البته جای تعجب دارد که پدر و مادر شما بهطور اتفاقی، همسر آیندهد شما را دوست بدارند؛ اما دوست داشتن این فرد از سوی آنان، دلیل کافی برای مدنظر قرار دادن ازدواج با آن فرد نیست. سالهای آینده، زمانیکه آنان در گذشتند و از میان شما رفتند، شما کماکان باید اسیر فرد رؤیاهای آنان باشید؛ فردی که شاید مرد یا زن رؤیاهای شما نباشد.
● ازدواج فقط به دلیل پول و ثروت
اگر شما شیفتهٔ فردی هستید که ثروتنمند است و فقط به همین دلیل حاضرید با او ازدواج کنید و به دیگر ابعاد توجه نمیکنید، این ملاک مناسبی نمیباشد. ایدهٔ ازدواج کردن با یک فرد، بدون توجه به احساس و عاطفهٔ قلبی و فقط از روی نگاه مادیگرایانه، بهطور یقین، عقلانی نیست و اشتباه میباشد.
● ازدواج به دلیل ترحم و دلسوزی به یک فرد
گاهی انگیزهٔ فرد برای ازدواج، نجات دادن شخص مقابل از تنهائی، فشارهای زندگی، مشکلهای اقتصادی و اجتماعی و دلیلهای دیگر است. برای نمونه، دختری که به پسری وابستگی شدید دارد، مسئولیت زندگی او از جمله کار، مسکن و مسائل مادی را میپذیرد. چنین انگیزههائی بعد از مدتی کوتاه، رو به خاموشی میرود و در نهایت، زندگی مشترک را با بحران مواجه میسازد.
● ازدواج به دلیل خو گرفتن به ارتباط در طی زمان طولانی
هنگامی که دو نفر پس از آشنائی، تصمیم به ازدواج با یکدیگر میگیرند، اشکالی ندارد؛ اما موقعی اجبار به دلیل ”عادت محض“ خطرناک میشود که دو نفر که با هم ازدواج کردهاند و بعد، از یکدیگر طلاق گرفته و به هم عادت کردهاند، تصمیم بگیرند دوباره شانس خود را امتحان کنند؛ مطمئن باشید هرگاه بار نخست، کارساز نبوده باشد، بار دوم نیز، کارساز نخواهد بود.
● فردی که برای رسیدن به شما از همسرش جدا میشود
بهطور معمول، اینگونه ازدواجها، زیاد دوام نخواهد آورد و پایهای برای یک رابطهٔ درازمدت نخواهد بود. فردی که به خاطر شخصی حاضر است به همسر یا نامزد خود خیانت کند، بهطور مسلم رابطهٔ آنان، استحکامی نخواهد داشت؛ زیرا کسی که توسط شما به فرد دیگری خیانت کرده، روزی نیز به خود شما خیانت خواهد کرد.
● ازدواج، ابزاری برای دستیابی به خواستههای دیگر
گاهی انگیزهٔ اصلی در تشکیل زندگی مشترک، عشق به فرد مقابل و نیاز روانشناختی به زیستن با فرد مقابل نیست؛ بلکه او وسیلهای برای رسیدن به هدفهای دیگر میشود. برای نمونه، خانمی که دوست دارد در خارج از کشور زندگی کند، ممکن است با پیشنهاد فردی جهت ادامهٔ زندگی مشترک در خارج با او ازدواج کند؛ ولی مسائل فرهنگی، استرسهای متعددی را به دنبال داشته است؛ بنابراین گاهی ازدواج به خاطر ترس از تنهائی، از دست دادن زیبائی، از دست دادن پدر و مادر، کاهش شور زندگی و ... صورت میگیرد. در چنین فضائی، امکان سازگاری با مشکلهای زندگی، ضعیف بوده و در نهایت، ضریب ریسک این ازدواجها، بالا میباشد.
● ازدواج به دلیل عشق سطحی و زودگذر
گاهی دو نفر، چنان علاقهای به یکدیگر پیدا میکنن که گمان میبرند به راستی، عاشق هم هستند. وقتی هیجان با سرعت چشمگیری در رابطهها پیش برود، شناخت یکدیگر به روال عادی و تدریجی خود، پیش نمیرود؛ زیر وقت کافی برای این امر وجود نداشته است. صراحت، صداقت و اعتمادی که لازمهٔ یک رابطهٔ محکم است، احتیاج به زمان دارد. یک آشنائی سریع، هر چهقدر هم که هیجانآور باشد، تنها یک صمیمیت ظاهری بهبار میآورد که به آسانی با نزدیکی و صمیمیت واقعی، اشتباه میشود. به همین دلیل، ازدواجهائی که در کوتاهمدت اتفاق میافتند، خطرهائی را به دنبال خواهند داشت.
● ازدواج فقط به دلیل پدر و مادر شدن
بدون شک، یکی از مهمترین عاملهای تحریککننده برای ازدواج، این است که فرد، خود را پدر یا مادر ببیند و دوست داشته باشد که صاحب فرزندی شود؛ اما آیا به این موضوع آگاهی دارید که قادر هستید از لحاظ تربیتی، عاطفی، اخلاقی و مادی، شرایطی را برای هرچه بهتر تربیت شدن فرزندتان فراهم کنید؟ بیشک روزگار سپری میشود؛ بچهها بزرگ میشوند؛ ازدواج میکنند و به دنبال زندگی خویش میروند. آنگاه است که احساس میکنید باز شما هستید و تنهائی. پس فردی را انتخاب کنید که فقط در فکر این نباشید که با او صاحب فرزند شوید؛ بلکه شخصی باشد که در تمام مراحل زندگی، پابهپای شما، گام بردارد و مونس و همدم واقعیتان باشد.
● ازدواج فقط به دلیل پایان دادن به دوران نامزدی
دوران نامزدی دستکم، شرایطی را برای آگاهی زوجین از هم فراهم میآورد. تعدادی از افراد در این دوران، متوجه تفاوتهای بسیاری بین خود و فرد مقابل میشوند یا در این دوران، متوجه ناراحتی و یا مبتلا بودن فرد به یک اختلال روانی یا وابستگی او به مواد مخدر میشوند؛ اما با وجود آگاهی به این مسائل، بنا به دلیلهای فرهنگی از جمله اینکه به هم خوردن نامزدی را مساوی با بیآبروئی و از دست دادن حیثیت خود، قلمداد میکنند، تن به ازدواج میدهند. چنین تجربههائی در زندگی مشترک، بسیار بحرانزا بوده و احتمال جدائی آنان قابل پیشبینی است.
● ازدواج فقط به دلیل زیبائی ظاهری
اهمیت جذابیت جسمانی، بهعنوان یک عامل مهم در دوستیها و مناسبتهای اجتماعی، غیرقابل انکار است. بهنظر میرسد افرادیکه جذابیت ظاهری دارند، رفتارهای پسندیدهتر و ویژگیهای شخصیتی زیباتری هم داشته باشند. بهخاطر چنین تصوری، تعداد زیادی از دختران و پسران، مجذوب جذابیت جسمانی هم میشوند. زمانیکه اهمیت این عامل در معیارهای افراد برای تشکیل زندگی مشترک، بدون توجه به عاملهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و شخصیتی افراد لحاظ میشود، ضریب خطرپذیری چنین ازدواجهائی نیز بهطور طبیعی، بالا خواهد رفت.
حالا بيايين بريم عروسي
دختران مجرد وعشوه گر در کنیا وقتی قصد ازدواج دارند
دختران قبیلهء موبو در شهر وودابه از منطقهء ساحل کشور نیجر وقتی تصمیم به ازدواج بگیرند زیباترین لباسها و زیورآلات خود را می پوشند و برجذابیت خود می افزایند.
دختران قبیلهء موبو در شهر وودابه از منطقهء ساحل کشور نیجر وقتی تصمیم به ازدواج بگیرند زیباترین لباسها و زیورآلات خود را می پوشند و برجذابیت خود می افزایند.
آنها سپس در مراسم مختلف و به بهانه های مختلف به میان پسرعموها و دیگر پسران اقوامشان می روند و خنده کنان با آنها گفتگو می کند . از آن به بعد پسر عموها و دیگر پسران قبیله می دانند که این دختر قصد ازدواج دارد و همه با هم برای به دست آوردن دل وی با یکدیگر به رقابت می پردازند. در قبایل منطقهء ساحل نیجر تقدیم کردن هدیه های مختلف و قربان صدقه رفتن های شگفت انگیز جزو شیوه های رایج برای جلب توجه دختران است.
در منطقهء شمال پورتریای کشور آفریقای جنوبی “زانه لا” دختری از قبیلهء “نده بل” عبای ازدواجش را به دور خود پیچانده است
او این عبا را برای همیشه حفظ خواهد کرد و در همهء مراسمی که در تمام عمرش در آنها شرکت می کند، بر دوشش خواهد افکند. مراسم ازدواج در قبیلهء نده بل سه مرحله دارد و ممکن است بین هر مرحله اش سالها فاصله باشد. آخرین مرحلهء مراسم ازدواج دختران نده بلی پس از تولد اولین فرزندشان برگزار میشود.
دختری از قبیلهء رشیده در کشور اریتره لباس عروسی اش را بر تن نموده و چهره اش را پشت نقابی که “برقعه” نامیده میشود پنهان کرده است. دختران جوان تا پیش از ازدواجشان باید چهرهء خود را با برقعه بپوشانند.
قبیلهء رشیده در واقع مهاجرانی هستند که سالهای سال پیش از کشور عربستان کنونی به اریتره کوچ کردند و شغل اصلی و سنتی شان پرورش شتر است. مرمان قبیلهء رشیده نه به غریبه ها زن می دهند و نه از غریبه ها زن می گیرند.
قبیلهء رشیده که در بالا ذکرش رفت، سالی یک هفته را به عنوان هفتهء عروسی اختصاص می دهند. در این هفته همهء ازدواجهای قبیله انجام می شود.
در طول هفتهء ازدواج، مراسم مسابقات شتردوانی برگزار میشود و از مهمانها با گوشت بز و فرنی گندم و چایی شیرین پذیرایی می کنند.
لاویشلی، دخترکی جوان از اهالی قبیلهء ماسایی کنیا در لباس عروسی اش. این قطره های اشکی که بر گونه های لاویشلی می چکند نشانه های لحظهء خداحافظی او با خانواده اش هستند. این عروس جوان پس از پایان مراسم ازدواجش باید سرزمین مادری اش در کنار تپه های “لویتا” در جنوب کشور کنیا را ترک کند و همراه با همسرش به شهری دیگر برود.
اشکهای این دختر ماسایی حقیقتی را بیان می کنند که در کنیا وجود دارد. خانوادهء لاویشلی او را به ازدواج با مردی درآورده اند که از خودش بسیار مسن تر است . لاویشلی شناخت چندانی هم از شوهرش ندارد.
مروزه در کشورهای آفریقایی هم مراسم سنتی ازدواج در حال محو شدن هستند و جای آنها را مراسمی امروزی و پیشرفته گرفته اند. اما با اینحال هنوز هم در بسیاری از قبایل و کشورهای این قاره از شکوه ازدواجهای سنتی شان چیزی کم نشده است. عکس بالا عروسی از کشور جیبوتی است. این عروس خانم در واقع دختر سلطان منطقهء ” عفر ” است.
روبنده ای که این عروس از طلا بر چهرهء خود افکنده است نمی تواند زیبایی او را از نظرها پنهان کند . حتی در خانواده های متوسط آن منطقه نیز مراسم عروسی فرزندانشان تا چند شبانه روز به طول می انجامد، چه رسد به عروسی باشکوه دختر سلطان عفر (به فتح عین و ف) ء.
البته قبایل بربر گاهی اعتنایی به این قانون ندارند و دخترشان را زیر این سن نیز شوهر می دهند.
وقتی تنها شدی تنها تر از تمام غریبان روزگار
از قیل و قال حادثه باری دلت گرفت
بر خویش تکیه کن برعرش
از قیل و قال حادثه باری دلت گرفت
بر خویش تکیه کن برعرش