آقا شماها چی می گین آخه ؟ من چرا تا اومدم تو ، تا دیدمتون دلم غنج رفت . چرا انقدر برام مهم هستید ؟ نمیتونم بگم این دیدار چقدرررر خوب بود و چقدر خوش گذشت . یه عالمه کسایی که می شناختم و خیلی وقت بود ندیده بودم . یه عالمه آدم که خونده بودمشون و تازه میدیدمشون اما انگار که سالهاست میشناسمشون . از توی نوشته هاشون باهاشون با خصوصیاتشون کاراکترشون اشنا بودم و دیگه فقط یه لحظه بود تا عمیقا حسشون کنم . دیدار عالی بود . عالی . این که همه می گن زمان کم بود فقط بخاطر این که انقدر توی این ساعتها خوش بودیم که اصلا نفهمیدیم کی گذشت . من از تک تکتون ممنونم . هم از اونایی که برا دیدار زحمت کشیده بودن هم اونایی که امده بودن . خاص تر از بچه هایی که از راه دور اومدن که خیلی باید توان داشته باشی و این همه راه رو بیای مثه حدیث ، احیا ، مریم ، کاوه ،سجاد و اونایی که از شهرهای نزدیک تر ولی بازم از راه دور اومدن مثه ضحا ، مهدیه ، آقا ابراهیم و خانواده اش و حمید . شاید یه تلنگره برا بچه های تهرانی که باشن و این فرصتها رو از دست ندن . وقتی فربود از طرف تیم مدیریت از پاییزان و حدیث تشکر کرد برای این که دیدار ام اس سنتر در خوزستان رو به عهده گرفتن کلی ذوق کردم . اخه برگزاری دیدارهای ام اس سنتر تو شهرای دیگه به من خیلی میچسبه چون همیشه جاتون خالیه همه اونایی که راه دورید و نیستید . سلیقه نیلوفر و مادرش تو ساختن یادگاری زیبا و اون رنگ نارنجی همیشه دلنشین گلها فراموش نشدنیه . می دونین ، خنده هاتون ، انرژیتون ، شادیتون رو که میدیدم ، که سر هر میزی می رفتم همینطور بود ، آرزو می کردم کاش میشد فیلم گرفت و نشست دم مطب دکترا و هر کی با تشخیص ام اس میاد بیرون فیلم رو داد دستش تا ببینه بچه های ام اس رو . از خدا ممنونم که شماها رو آفرید تا کنارتون باشم . از بودن تک تکتون ممنونم . از همه بچه هایی که برا این دیدار به خصوص زحمت کشیده بودند ممنونم و تا همیشه دنیا از حمید و فربود و مهسا که بخش بزرگی از دغدغه هاشون ما و ایجاد فرصت برای ماست . جای همه بچه های راه دور خالی و جای مهسای عزیزم که این لحظات رو با ما نبود و فکر کنم این اولین بار در طول دیدارهای ام اس سنتر بود که نبود .
پ . ن : این یکی یه کم شخصی تره ولی می نویسم حدیث عزیز من ،مرسی که از خوزستان هفت صبح دیروز راه افتادی تا امروز رو توی دیدار باشی . این همه انرژی یعنی یه عالمه حس خوب زندگی . چه خوبه که من تو رو کنار خودم دارم . حدیث جونم ، میهن جونم و شهرزاد جونم ممنون که شبم رو چند برابر خواستنی کردین
پ . ن : این یکی یه کم شخصی تره ولی می نویسم حدیث عزیز من ،مرسی که از خوزستان هفت صبح دیروز راه افتادی تا امروز رو توی دیدار باشی . این همه انرژی یعنی یه عالمه حس خوب زندگی . چه خوبه که من تو رو کنار خودم دارم . حدیث جونم ، میهن جونم و شهرزاد جونم ممنون که شبم رو چند برابر خواستنی کردین
Peace begins with a smile