2013/12/14, 01:48 PM
من نمی دونستم همچین مستندی داره پخش میشه .... هر دو قسمت رو دیدم خیلی خوبه که داره پخش میشه
یک نفر تو اطرافیانم این مشکل رو داشت البته خیلی وقته در حدود 40 ساله این بیماری رو داره
الان 20 ساله که خیلی ناتوان شده هیچ کاری رو خودش انجام نمیده خیلی ناراحت کننده است حتی دستش هم تکون نمی خوره و حرف زدنش خیلی مشکله
تازه فهمیدم علت اینکه در این حد حالش بده اینکه دیر فهمیدن مشکلش چیه و دارویی برای درمانش اون موقع نبوده.
منم همین تو ذهنم بود دیگه
اولین باری که دکتر نبوی بهم معرفی شد نمی دونستم فلوشیپ ام اس هست وقتی رسیدم دمه در مطب اون تابلو رو دیدم پاهام دیگه جون نداشت پله ها رو بیام بالا داشتم ضعف می کردم .هی به مامانم می گفتم چرا اینجا؟ وای چرا گفتن بیاین اینجااااا؟
خلاصه هم دفعه اول هم دفعه دوم مثل احمق ها تا دکتر رو دیدم گریه کردم نمی تونستم توضیح بدم چه مشکلی دارم .
الان فکر می کنم چقدر ابروم رفته جلوشون ...خوبه نگفت خانم شما اول به روان پزشک مراجعه کن
خدایی دلم برای خودم می سوزه که انقدر بی خودی خودمو عذاب دادم
الان که از این رو به اون رو شدم .اصلا نمی ترسم .و هیم به خودم انرژِی مثبت میدم
کلا احساس سلامتی میکنم
ببخشید اگر تباید اینجا اینها رو می نوشتم من قوانین این سایت رو نمیدونم
همه اینا رو گفتم که بپرسم قسمت دوم چرا یهو تموم شد یعنی اونجا اخرش بود؟ اونجا که تو خیابون قرار گذاشتن برن انجمن ام اس یهو تموم شدش.؟فکر کنم ناقص بود نه؟
یک نفر تو اطرافیانم این مشکل رو داشت البته خیلی وقته در حدود 40 ساله این بیماری رو داره
الان 20 ساله که خیلی ناتوان شده هیچ کاری رو خودش انجام نمیده خیلی ناراحت کننده است حتی دستش هم تکون نمی خوره و حرف زدنش خیلی مشکله
تازه فهمیدم علت اینکه در این حد حالش بده اینکه دیر فهمیدن مشکلش چیه و دارویی برای درمانش اون موقع نبوده.
منم همین تو ذهنم بود دیگه
اولین باری که دکتر نبوی بهم معرفی شد نمی دونستم فلوشیپ ام اس هست وقتی رسیدم دمه در مطب اون تابلو رو دیدم پاهام دیگه جون نداشت پله ها رو بیام بالا داشتم ضعف می کردم .هی به مامانم می گفتم چرا اینجا؟ وای چرا گفتن بیاین اینجااااا؟
خلاصه هم دفعه اول هم دفعه دوم مثل احمق ها تا دکتر رو دیدم گریه کردم نمی تونستم توضیح بدم چه مشکلی دارم .
الان فکر می کنم چقدر ابروم رفته جلوشون ...خوبه نگفت خانم شما اول به روان پزشک مراجعه کن
خدایی دلم برای خودم می سوزه که انقدر بی خودی خودمو عذاب دادم
الان که از این رو به اون رو شدم .اصلا نمی ترسم .و هیم به خودم انرژِی مثبت میدم
کلا احساس سلامتی میکنم
ببخشید اگر تباید اینجا اینها رو می نوشتم من قوانین این سایت رو نمیدونم
همه اینا رو گفتم که بپرسم قسمت دوم چرا یهو تموم شد یعنی اونجا اخرش بود؟ اونجا که تو خیابون قرار گذاشتن برن انجمن ام اس یهو تموم شدش.؟فکر کنم ناقص بود نه؟