[hamid]

سلام سلام سلام
اول بگم همه اونایی که تا لنگ ظهر امروز خوابیدید خیلی نامردید
با 3 ساعت تاخیر رفتم شرکت ولی کلا خواب بودم ، الانم این پست تموم شه شیرجه میرم رو تخت

اول از همه یه تشکر خیلی ویژه از مریم ( صمدی ) بابت هدیش و لطفش به بچه های گروه کوهنوردی بابت صعود دماوند . واقعا یکی از ارزشمند ترین هدیه های زندگیم بود . مرسی مریم

از تیم مدیریت ممنونم ، واقعا تک تک بچه ها چند ماهه دارن به این سفر فکر میکنن و اینکه آخرش به اسم حمید تموم شه به نظرم نامردیه محضه ، چون منم کاری بیشتر از بچه ها انجام ندادم . سیاست سفر های قبلی ام اس سنتر سفر با کمترین هزینه ممکن بود ولی این سری سیاست فرق کرد و میخواستیم بهترین امکانات با کمترین هزینه رو تجربه کنیم .
که نظر شخصی خودم به عنوان یه مسافر : این کار نه حالا 100% ولی نزدیک به 100% درست انجام شد .

هتلمون یکی از بهترین هتل های همدان بود
وسیله نقلیه مون یکی از بهترین وسیله ها و با امکانات رضایت بخش بود
رستوران ها ، دومی که خیلی خوب بود طبق گفته همه و اولی هم واقعا از چند نفر اوکی گرفته بودیم که خوبه ، شاید واقعا دیر وقت بودن و عدم امادگی رستوران باعث شد .

یه سری توضیح هم راجع به محل های دیدنی بدم که ( البته اونجا هم گفتم )
باباطاهر به خاطر تعمیرات بسته بود که بازدید نداشتیم ( یعنی موقع خرید سوغات بعدش قرار بود بریم باباطاهر که فهمیدیم بستس )
از کاخ هگمتانه هم به خاطر بسته بودن بازدید نکردیم ( البته اینو به خاطر پیاده روی زیادش قرار بود نظرسنجی کنیم که گفتن فقط کلیسا باز هست )

راجع به محل خرید سوغات هم کسانی که با تور بیشتر سفر کردن بهتر از من میدونن که ، آژانس ها با فلان مغازه قرارداد دارن و یه درصدی میگیرن ، به خاطر همین توقشون فقط همون جاس . مثل خرید کلوچمون در سفر انزلی که یه جای پرت برده بودنمون .

این از توضیحات و از همه خواهش میکنم اگه انتقادی دارن بگن . این انتقادها باعث میشه سفرهای اینده بهتر و بهتر بشه

________________________________________________

اسم بردن واسه تشکر خیلی سخته
همه بچه ها زحمت کشیدن ، این حس هم نوع دوستی بی نظیر بود واقعا
یه اتفاقی که خیلی کم پیدا میشه ولی بچه ها نشون دادن که واقعا بی نظیرن

ولی از
سروش خیلی ممنونم . خیلی زحمت کشید
از کاوه و دامون ممنونم
از حمید ها
از حسام ، علی ( داداش مهزاد ) ، از ارمین ( داداش احیا ) ، از شهاب ،
از مهسا ، ندا ، میهن
و همه همه همه
ممنونم

قبل از سفر چون خیلی از بچه ها رو ندیده بودم، اصلا نمیتونستم حدس بزنم حتی به صمیمی بودن نزدیک بشیم
ولی انقدر صمیمی شدیم که من الان احساس میکنم 28 نفر اینجا نیستن ، دقیقا یه حس خیلی خوب کم دارم
واقعا به داشتن دوستای خوبی مثل شما افتخار میکنم و امیدوارم لایق رفاقت باشم

جای همه دوستانی که نتونسته بودن بیان 100% خالی بود ولی 3 تا اسم میبرم که به خاطر شرایط نتونستن بیان : مرضیه ، حدیث ، فربود واقعا جاتون خالی بود

یه عذرخواهی هم از خانواده اقای نصرتی که شیطنت های مارو تحمل کردن


________________________________________________

خودم میخوام به سفر 10 بدم ، نه اینکه بگم بدون نقص بوده ، نه ! رای خودمو رو به شما میدم
به نظرم سفر فقط یه بهانه هست . همدان صرفا یه بهانه بود واسه باهم بودن ، واسه اینکه دوستیمون رو بیش از همیشه دوست داشته باشیم
به نظرم حتی اگه یه اتوبوس بگیریم بریم بدترین جای دنیا با سخت ترین شرایط ، چون باهمیم اون سفر ارزشش کمتر از 10 نیست

فقط بچه ها تو شرط ها یه خورده سریع تر کوتاه بیان و بهشون میگیرم اتوبوس رو تمیز کن بیخیال شه و بره جیتو بخره .
انقدر راحت کف غار علیصدر دراز نکشه به خاطر یه جیتو
اتوبوس رو با لباسش تمیز نکنه و ...

انقدر هم تو شرط ها پای منو وسط نکشید خوب
آخه یکی شرط کرده ، یکی باخته ، حالا من چرا باید این وسط پس گردنی بخورم ؟ اخه این قانون نانوشته کدوم کشوریه ؟
چرا من باید قهرمان بازی در بیارم کولم بیوفته تو آب و فقط یک سانت از کوله خیس بشه و اون یک سانت هم دقیقا محل قرارگیری قرص امپرازول باشه ؟

امروز یه سره قیافه سروش با کهریزک جلو چشم بود

اینم از عکس یادگاری که دیشب برای ام اس سنتر گرفتیم
و اون شخصیم که یه شیپور تو دهنشه میتونید حدس بزنید کیه دیگه