(2013/08/23, 02:03 AM)hamid نوشته است: الکی به خودتون زحمت ندیدن
در یک اقدام محیج یه گروه از دخترها رو از خواب بیدار کردیم
و الان با دلی خوش میریم که بخوابیم
1-دست مریم برای اون هدیه زیباش درد نکنه، حمید تو بشین یه کم کتاب فارسی های دبستان رو دوره کن، یه کم املا یاد بگیری، مهیج!
2- اصلاً هم اقدامتون مهیج و جالب نبود، هه هه! بی..ش..ع..و..ر (با لحن سروش خوانده شود ) وقتی بردنتون ک..ه..ر..ی..ز..ک میفهمین
دوستان نازنین ام اس سنتری جای همگیتون یک دنیا خالی بود، امیدوارم خیلی زود همسفر بشیم
و همسفرهای دوست داشتنی، ممنون از همراهیتون که همسفرهای فوق العاده ای بودین و خاطره ای یه یاد ماندنی رو رقم زدین
و یک تشکر خیلی ویژه از حمید، برای همه چیز و از همه مهمتر برای اینکه علی رغم کسالت قبل سفرش نذاشت برنامه کنسل بشه... مرسی مرسی مرسی
چقدر شعـــــــر نوشتیم برای باران
غافل از آن دل دیوانه که بارانی بود
غافل از آن دل دیوانه که بارانی بود