2010/08/31, 08:11 AM
من با وزن 3.9 کیلوگرم به دنیا اومدم و فوق العاده بچه سالمی بودم. فقط وقتی دکتر می رفتم که می خواستم مدرسه نرم.
تا سال 1375 که تازه مشغول به کار شده بودم و محیط اداره بسیار برام ناراحت کننده بود. عادت نداشتم به رفتارهای اداری اون هم از نوع دولتیش. از همون موقع بود که پای چپم بی حس شد (در حد فلج) و بعد دو روز خوب شد. و این قضیه مرتب تکرار شد. دکترها هم تشخیص ندادند. (یه دکتر گفت دارم خودم رو لوس میکنم!!!)
تا اردیبهشت سال 1376 که خوردم زمین و پای چپم شکست و عمل و پلاتین و ... از اون به بعد بی حسی رو توی پای راست داشتم و بعد دکتر ارتوپدم نامه نوشت به دکتر نورولوژیست و ....
تشخیص قطعی ام اس داده شد و بقیه ماجرا.
من هم آدم حساسی بودم ولی الان با وجود همه مشکلات خیلی بهتر شدم.
تا سال 1375 که تازه مشغول به کار شده بودم و محیط اداره بسیار برام ناراحت کننده بود. عادت نداشتم به رفتارهای اداری اون هم از نوع دولتیش. از همون موقع بود که پای چپم بی حس شد (در حد فلج) و بعد دو روز خوب شد. و این قضیه مرتب تکرار شد. دکترها هم تشخیص ندادند. (یه دکتر گفت دارم خودم رو لوس میکنم!!!)
تا اردیبهشت سال 1376 که خوردم زمین و پای چپم شکست و عمل و پلاتین و ... از اون به بعد بی حسی رو توی پای راست داشتم و بعد دکتر ارتوپدم نامه نوشت به دکتر نورولوژیست و ....
تشخیص قطعی ام اس داده شد و بقیه ماجرا.
من هم آدم حساسی بودم ولی الان با وجود همه مشکلات خیلی بهتر شدم.
یه حالی دارم این روزا
نه آرومم نه آشوبم
به حالم اعتباری نیست
تو که خوبی منم خوبم
نه آرومم نه آشوبم
به حالم اعتباری نیست
تو که خوبی منم خوبم