2010/08/29, 12:07 PM
خب عزیزم منم بحثم روی همین موضوع هست
من میگم از کوه بالا میرم 10 ساعت راه میرم خونه تکونی میکنم و انگار نه انگار فقط دارو استفاده میکنم و ناگفته نماند اصلا دوس ندارم ازدواج کنم چون دوس ندارم الکی الکی روی اسم گذاشته بشه ام اس دارم
اصلا نمیخوام
بحثم روی همین موضوع هست که انشالله وقتی دورم تموم شد و داروهامو قطع کردم باید باز هم به کسی بگم گذشتم این طور بوده اخه ادمم دلش نمیاد گذشته ای که این قدر توش صبر و استقامت بوده رو به کسی نگه
باید بدونن ولی خیلی سخته
من میگم از کوه بالا میرم 10 ساعت راه میرم خونه تکونی میکنم و انگار نه انگار فقط دارو استفاده میکنم و ناگفته نماند اصلا دوس ندارم ازدواج کنم چون دوس ندارم الکی الکی روی اسم گذاشته بشه ام اس دارم
اصلا نمیخوام
بحثم روی همین موضوع هست که انشالله وقتی دورم تموم شد و داروهامو قطع کردم باید باز هم به کسی بگم گذشتم این طور بوده اخه ادمم دلش نمیاد گذشته ای که این قدر توش صبر و استقامت بوده رو به کسی نگه
باید بدونن ولی خیلی سخته