قربونت پروانه
ولی یه چیزه دیگه مون که بگم هم به نازنین هم به شیرین
عزیزان اون خانواده هایی که قراره مریضیه مارو سوژه کنن و وسیله ای برای تیکه انداختن و بحث و جدل کنن مطمئن باشید قصدشون ازدواج نیست
ازدواج حرمت داره نمیشه به هر طریقی گفت ازدواج ....ازدواج یعنی بخش دیگه ای از آرامش ...اون فردی که شما رو انتخاب کرد و ازدواج کرد باید برای خودش اول ارزش قائل بشه تا بتونه محیطی آروم رو برای خودش فراهم کنه و کسی که برای خودش ارزش واقعی قائل شد مطمئن باشید محاله برای طرف مقابل ارزش قائل نشه و به اصطلاح عشقش رو نکنه وسلیه ای برای تیکه انداختن خانوادش ....
من نظره آقا حسین رو هم قبول دارم که میگن بزارید تو دنیای واقعی چی میگید ...
دوستان شده مواردی که بارها بارها امتحان میکنید که باید اینو بگما ولی دقیقا روزه موعودش یه چیزه دیگه میگید و یه کاره دیگه میشه ...
پس بهتره بدونید هر چی صلاحه شما باشه همون رقم میخوره و امیدوارم هیچ وقت به خاطره اینکه ام اس دارید ازگفتنش نترسید
اول بشناسید بعد ام اس رو بکنسد بهونه که شاید نخواد منو ...شاید ام اس رو قبول کنه ولی رفتاره دیگه ای رو قبول نکنه و بره
ما این ام اس رو انتخاب نکردیم ولی اجازه ندید شمارو از رو ترحم انتخاب کنن...اول فردتون رو بشناسید بعد بگید ام اس دارید(فکر کنم هزار بارگفتم)
امیدوارم همیشه شاد باشید و خوش
شیرین جونم یه جا رو اشتباه بهش معرفی میکنی اونم کلمه صعب العلاجه ...نباید اینو گفت چون متاسفانه باید طبق عوام بشناسونی ...عوام ازین کلمه میترسن دسته خودشون نیست ....نباید بهش بگی برو فکراتو بکن اینم اشتباهه ...شما باید ایشون رو ببری پیشه دکترت تا کامل تر روشن و آگاه بشه در ثانی وقتی میگی برو فکراتو بکن یعنی منو انتخاب نکن ام اس رو ببین میتونی باهاش زندگی کنی که این راه کاملا اشتباهه ...شاید معجزه ای شد یا درمونش پیدا شد و تو خوب شدی اونوقت تکلیف چیه ؟طلاق یا زندگی؟
شیرین؟
حرفت یکم برای همسر انتخاب زوریه آخه ...
بهش میگی برو فکراتو بکن بیا خوب اون نمیدونه تورو انتخاب کرده یا ام اس یا ترحم ؟
درسته حرفت متینه باید بدونن همه چیز رو ولی بزار دکترت هم نظر بده ..
اول بهشون نگین چون اونا هیچ شناختی رو همسر ندارن ...بذارید شما رو انتخاب کنه اگر واقعا دوستتون داشته باشه برای ام اس هم تحقیق میکنه و میبینه بیماریه ترسناکی نیست
شیرین جون نگو برات مهم نیست مگه میشه ؟
بااین کاره خودت ام اس رو کردی سد که هرکی تونست از روش بپره ازدواج صورت میگیره ...پس خودت چی ؟خودت تو انتخاب همسر کجاییی؟
همسرت (مثال نوعی ..منظورم به همه است نه شیرین) باید اول ببینه شیرین کیه چیه رفتارش چیه همخونی داریم و میتونیم همو درک کنیم یا نه
بعد اگر دید از همه لحاظ معیاری اوکی هستی اونوقت میتونی با مشاور و دکتر پا پیش بزاری برای بیان ام اس
تروخدا همین اول نگید عوام از یکسری کلمات میترسن...ما هیچمون نیست ولی برای بیان ام اس از کلماتی که عوام سالیان سال ازش ترسیدن استفاده نکنید
ولی یه چیزه دیگه مون که بگم هم به نازنین هم به شیرین
عزیزان اون خانواده هایی که قراره مریضیه مارو سوژه کنن و وسیله ای برای تیکه انداختن و بحث و جدل کنن مطمئن باشید قصدشون ازدواج نیست
ازدواج حرمت داره نمیشه به هر طریقی گفت ازدواج ....ازدواج یعنی بخش دیگه ای از آرامش ...اون فردی که شما رو انتخاب کرد و ازدواج کرد باید برای خودش اول ارزش قائل بشه تا بتونه محیطی آروم رو برای خودش فراهم کنه و کسی که برای خودش ارزش واقعی قائل شد مطمئن باشید محاله برای طرف مقابل ارزش قائل نشه و به اصطلاح عشقش رو نکنه وسلیه ای برای تیکه انداختن خانوادش ....
من نظره آقا حسین رو هم قبول دارم که میگن بزارید تو دنیای واقعی چی میگید ...
دوستان شده مواردی که بارها بارها امتحان میکنید که باید اینو بگما ولی دقیقا روزه موعودش یه چیزه دیگه میگید و یه کاره دیگه میشه ...
پس بهتره بدونید هر چی صلاحه شما باشه همون رقم میخوره و امیدوارم هیچ وقت به خاطره اینکه ام اس دارید ازگفتنش نترسید
اول بشناسید بعد ام اس رو بکنسد بهونه که شاید نخواد منو ...شاید ام اس رو قبول کنه ولی رفتاره دیگه ای رو قبول نکنه و بره
ما این ام اس رو انتخاب نکردیم ولی اجازه ندید شمارو از رو ترحم انتخاب کنن...اول فردتون رو بشناسید بعد بگید ام اس دارید(فکر کنم هزار بارگفتم)
امیدوارم همیشه شاد باشید و خوش
(2012/10/06, 04:01 PM)شیرین نوشته است: طلا جونم
فرمایشت کاملا متین و بجا....اما:
من یکی که هیچوقت سعی نمیکنم ام اس رو طوری به طرف بگم که با خودش فک کنه بگه نیگا....داره طوری وانمود میکنه انگاری هیچیش نیست که من برم جلو(نمیدونم تونستم منظورمو درست برسونم یا نه)اما من خودم تا به امروزش هر موقع که دیدم طرف ول کن نیستو خودمم تقریبا قبولش دارم مستقیم بهش اینو گفتم:
ببین من بیماریی دارم بنام ام اس....نمیدونم چقد در مورد این بیماری میدونی و اطلاعات داری ولی برا روشن شدن موضوع باید بگم که بیماریم صعب العلاجه...فعلا درمان و داروی قطعی نداره...ولی قابل کنترله....با کنترل عصبانیت و استرس میشه کنترلش کرد............ولی حمله ها سر جاشه و موقع حمله من نیاز پیدا میکنم به کمک اطرافیانم حتی تو کارای شخصیم........حالا شما لطف کنین برین فکراتونو بکنید...ببینید میتونید با این وضع کنار بیایین یا نه!
اینو میگم....خیلیاشون قبول میکنن...بعضیاشونم بعد چند روز میگن نه
خب بگن نه......برام مهم نیست
طرف حق داره بدونه من تو زندگیم گاهی وقتا حمله دارم که تو اون مواقع نمیتونم از عهده ی وظایف زناشوییم هم حتی بر بیام(شرمندم اینطور صریح حرف میزنم اما باید گفته بشه)
بعد فکراشو بکنه بیاد.......خواست و پایه بود که هیچ...نبود هم بیخیال برام مهم نیست
شیرین جونم یه جا رو اشتباه بهش معرفی میکنی اونم کلمه صعب العلاجه ...نباید اینو گفت چون متاسفانه باید طبق عوام بشناسونی ...عوام ازین کلمه میترسن دسته خودشون نیست ....نباید بهش بگی برو فکراتو بکن اینم اشتباهه ...شما باید ایشون رو ببری پیشه دکترت تا کامل تر روشن و آگاه بشه در ثانی وقتی میگی برو فکراتو بکن یعنی منو انتخاب نکن ام اس رو ببین میتونی باهاش زندگی کنی که این راه کاملا اشتباهه ...شاید معجزه ای شد یا درمونش پیدا شد و تو خوب شدی اونوقت تکلیف چیه ؟طلاق یا زندگی؟
شیرین؟
حرفت یکم برای همسر انتخاب زوریه آخه ...
بهش میگی برو فکراتو بکن بیا خوب اون نمیدونه تورو انتخاب کرده یا ام اس یا ترحم ؟
درسته حرفت متینه باید بدونن همه چیز رو ولی بزار دکترت هم نظر بده ..
اول بهشون نگین چون اونا هیچ شناختی رو همسر ندارن ...بذارید شما رو انتخاب کنه اگر واقعا دوستتون داشته باشه برای ام اس هم تحقیق میکنه و میبینه بیماریه ترسناکی نیست
شیرین جون نگو برات مهم نیست مگه میشه ؟
بااین کاره خودت ام اس رو کردی سد که هرکی تونست از روش بپره ازدواج صورت میگیره ...پس خودت چی ؟خودت تو انتخاب همسر کجاییی؟
همسرت (مثال نوعی ..منظورم به همه است نه شیرین) باید اول ببینه شیرین کیه چیه رفتارش چیه همخونی داریم و میتونیم همو درک کنیم یا نه
بعد اگر دید از همه لحاظ معیاری اوکی هستی اونوقت میتونی با مشاور و دکتر پا پیش بزاری برای بیان ام اس
تروخدا همین اول نگید عوام از یکسری کلمات میترسن...ما هیچمون نیست ولی برای بیان ام اس از کلماتی که عوام سالیان سال ازش ترسیدن استفاده نکنید
فعلا سکوت را برگزیدیم ............