2010/06/11, 11:29 PM
(2010/06/11, 11:24 PM)anaram نوشته است: اینجور که معلومه از اولشم نداشتم . همه ی حرفات بلوف بود دیگه ؟ الکی خواستی سره منو شیره بمالیباشه خواهر نمیرم.آخه من نمیتونم سایمو از شما و بچه ها که دریغ کنم.بچه های تو و یتیمهای اقدس مثل بچه های خودم میمونن.همتونو دوست دارم.
اینهمه سال که معلوم نبود کدوم خراب شده ای هستی؟
حی خواهر زاده هاتو هم نمیشناختی
حالا که اومدی ... :38:
خداااااااااااااااااا
خودت شاهدی
من یه زنه بیوه ی تنها
تمام این سالها
با چه رنج و مشقتی بچه بزرگ کردم .
امیدم از همه نا امید بود . حتی این یه دونه برادر که برام مونده . فقط و فقط با اتکا به تو این زندگی سخت رو گذروندم .
حالا که بچه هام بزرگ شده ان . داداشم پیدا شده
دخترم میخواد شوهر کنه
یه ذره دلخوشی تویه زندگیم پیدا شده
اونم همین یه دونه برادر میخواد ازم بگیره
باشه داداش برو
تو از اولشم نبودی :38:
دشنام خلق را ندهم جز دعا جواب ....ابرم که تلخ گیرم و شیرین عوض دهم