2010/06/11, 10:29 PM
(2010/06/11, 10:23 PM)Matilat نوشته است: عزيزم اصلا غصه نداره كهببین ماتیلات من خان داییتم.چرا به من نگفته بودی این حرفارو؟چرا نگفتی تا برم پسره رو پیدا کنم و یه گوش مالیه حسابی بهش بدم؟حالا راستشو بگو اونایی که تو انجمن بهت دلداری دادن کیا بودن؟![]()
بي خيال
من از 18 سالگيم عاشق كسي شدم كه مجموع زماني كه ديدمش 20 دقيقه هم نبود...
5 سال عذاب كم نبود واسه اينكه ام اس بياد سراغم
اصلا دوستي اي در كار نبود ،يه نوع ارتباط يك طرفه
2-3 هفته پيش وقتي بهش گفتم كه ام اس دارم (و همينطور يه مشكل ديگه) رفت
گفت كه ازدواج كرده(دروغ گفت)
اين منم كه هر روز تو دلم ميگم : به جهنم كه رفت
چون بعضي از دوستاي همين انجمن دلداريم دادن ، از يادم بردن و من خيلي بهشون مديونم
و حالا با اينكه شبا از ياداوري خريتم گريه م مي گيره ،اما به روزاي خوبي كه پيش رومه فك مي كنم و لبخند ميزنم

دشنام خلق را ندهم جز دعا جواب ....ابرم که تلخ گیرم و شیرین عوض دهم