(2010/06/10, 08:45 PM)anaram نوشته است: نه عزيزمok
همچين همو.ن جلسه اولي ييه زهره چشمي بگيرم ازشون كه حساتب كار دستشون بياد
نگران نباش . بيخود كرده ان همچين فكري كرده ان
علي رو هم مياريم بعنوان شوهر خواهر
خواستي پريا يا مريم يا هر كي كه داوطلب بود رو هم مياريم بعنوان خواهر ( چند تا بين )
برادر هم نداشتي نداشتي . مهم نيست
پدر هم عزيزم ميتوني بگي مامانم ( من ) بيوه شده يا چه ميدونم طلاق گرفته و اينا !
اينطوري همه چي حله
خيالم راحت شد ، قربون مامان گلم برم شيرزني واسه خودت
واقعا با چه گرفتاري بزرگمون كردي !
ولي بهتره بگيم بابام شهيده يا مفقودالاثره شايد بهم سهميه بدن:55:
اينجوري كارم زودتر راست و ريس ميشه
اي واي مامان يادم نبود شوهر خواهر هم دارم ، نازنين جون تورو خدا سفارش كن آقات هوامو داشته باشه
مريم و پريا هر دو آبجيم بشن
ديگه الانه كه حميد بياد ،خيلي وقته خبري ازش نيست ...
اگر همه انسانها کارکرد مغزشان یک میلینیوم شکمشان میبود دنیا تعریف دیگری میداشت.