2012/07/10, 09:04 AM
(2012/07/08, 11:22 PM)27bahar نوشته است: سلام......یکی از همین شماها منو دیوونه کرده....ام اس...ام اس...ام اس.....کشتین خودتونو...بسهههههههههه....مگه نمیگین ازدواج نکنیم بهتره طرف مقابلمونو زجر میدیم...آقا جان همون مدتی که میگین سالم وشادابین برای اون بسه...بخدا بسه..من حاضرم 1سال با کسی که دوستش دارم باشم هر ثانیه کنارش باشم.اما بخاطر این بیماری از هم دور نشیم....مگه ماها که سالمیم از ثانیه بعدزندگیمون خبر داریم که شماها همش دارین اونو به رخمون میکشین....از بس باهاش کلنجار رفتم که برام بی ارزشه این ام اسه کوفتی...به خرجش نمیره...تهدیدم کرده میره خارج میمونه...منم همین روزا غم باد میگیرم
سلام بهار جان من یکم دیر رسیدم البته بودما ولی با نام کاربری علیرضا چون سرم شلوغ بود نتونستم جواب ارسال ها رو بدم.
بهار جان همونطور که شما میگی برای منم همین خیلی مهم بود حتی 1 سال زندگی با فردی که دوستش دارم خیلی برام ارزشمند تر از زندگی با کسی بود که برام هیچ ارزشی نداشت. من به مرحله ای رسیدم که به هیچ وجه نمی تونستم ازدواج با کس دیگه ای رو به خودم حتی تلقین کنم حالا هم بعد 8 ماه کشش و جنگ سر زندگی با فرد مورد علاقه ام بلاخره بهش رسیدم الان که کمتر از 1 هفته از عقدمون میگذره تازه پدرم متوجه شده علیرضا چه پسر آقاییه تازه داداشم و خواهرمم یه عالمه بهش حسودیشون میشه ام اس مشکل خیلی بزرگی نیست که بتونه جلوی عشق قد علم کنه...
آخر هرچیزی خوبه ، اگه خوب نشد پس هنوز آخرش نشده!
چارلی چاپلین