2012/06/06, 09:15 PM
(2012/06/06, 05:02 PM)شیرین نوشته است: همیشه سر این بحث ازدواج من کم میارم...
حتی فک کردن بهش عذابم میده...
با خودم میگم نمیتونم با 1آدم سالم ازدواج کنم چون شاید اولش همه چی عالی پیش بره اما بعدش اگه طرف یا یکی از اعضای خونوادش ام اسو به روم بیارن حتی اگه دورادور حرفی ازشون بشنوم میمیرم اونوقته که 1روزم دووم نمیارم...زندگی رو هم به کام خودم تلخ میکنم هم طرف...پس قید اینو زدم........
از طرف دیگه میگم اگه با 1 کسی که مثل خودم ام اس داره ازدواج کنم چی؟!!!
ام اس که درمون نمیشه...از آیندشم کسی خبر نداره...اگه بزنه و من... من... بشم چه جوری با وجود مریضیش منم تحمل بکنه...
اونموقع یعنی میتونم وظایفی که در مقابل طرف دارمو به نحو احسن انجام بدم؟
میتونم خوشبختش کنم یا میشم سربارش؟
میتونم شادش کنم؟
میتونم کاری کنم از ته دلش بخنده یا میشینم جلو چشش هر بار با دیدن من 1بار بمیره و زنده بشه؟
گناه داره خوب چرا سربارش بشم اگه با 1دختر سالم ازدواج بکنه خوشبخت تره که!!!
ای واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای
نمیدونم چیکار کنم...
اما میدونم خدا بزرگههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه
کریمه...
کاراش بی حکمت نیست...
الان خودش همه چی رو میدونه...
آینده ی من و بچه های ام اس سنترو عالی رقم زده...
هممون خوشبخت میشیم...من مطمئنم...
اوستا کریم هوای مارو داره
ما هممون خوشبخت میشیم انشا الله....................
شیرین خانم مطمئنم یه روزهمه ام اسی های گل خوب میشن تو هم همینطور.
!.........The world is full of nice peaple, if u can't find one, Be One
دنيا پُر از آدم هاى خوبه ولى اگه نتونستى حتى يكى از اونها رو پيدا كنى، لااقل خودت خوب باش!.........
دنيا پُر از آدم هاى خوبه ولى اگه نتونستى حتى يكى از اونها رو پيدا كنى، لااقل خودت خوب باش!.........