2012/04/04, 05:30 PM
شیرین خانم همشهری خوبه من چرا این افکار بد و منفی را در مغزت پرورش می دهی
چرا هنوز اتفاقی که نه افتاده خودت را اماده پذیرائی از آن آغوش باز می کنی
بقول علی آقا (بنده خدا)این همه حرف بزرگتر هارا گذاشتی داری حرف بچه ها را گوش می کنی
یا بقول حمید آقا نشستی که این اتفاق کی می افته
یا بقول خانم پرستو جون از زندگی آقا فربود یا امسال آن مریم خانم(شفا یافته) پند بگیریم
من خودم شخصا با مادر مریم خانم (شفا یافته) حرف زدم هیچ می دانی در چه وضعی بوده حتی غذای مایع را هم با قاشق در دهنش قرار می دادن انم بزو می خورده حالا ماشاالله مریم خانم اسب سواری وورزشهای دیگه هم می کنه
یا آقا فربود عزیزمان یک زمانی مثل یک تکه گوشت تو تخت بیمارستان بوده ولی با روحیه قوی و اراده فولادین ببین آلان ماشاالله چکارا می کنه که خیلی از انسانهای قوی هیگل هم عاجزن عکسهای گوهنوردیشو ببینی حال می کنی
شیرین خانم شخص خودم در اثر ثانحه در ورزش آسیب سختی از ناحیه زانو دیدم که زانوم بر خلاف مسیرش 90 درجه بر عکس تاع شد و نزدیک 2 سال با عصا راه رفتم و به بهترین دکترا و متخصصین زانو رفتم که 3 تا عمل اساسی داشت 1-پاره کی منیکس2-پاره شدن رباط سلیبی3- و به خاطر تاخیر در عمل کاسه استخوانی زانوم 30%سائیدکی داشت که دکترا گفتن مورد اول و دوم عمل میشه و مورد آخر هیچ درمانی نداره و بعده عمل جراحی دقیقا از خود دکتر شنیدم که به داداشم می گفت دیگه هیچوقت نمی تونه بدوه و پله و کوه هم نمی تونه بره و من نا امید نشدم با تمرینات مخصوص ورزش و شنا تا حدودی زانوم را درمان کردم آلان هم کوه میرم هم فوتبال رسمی در سالن می رم برا ثابت شدن حرفم می تونی در صفحه 81 (آخرین عکسی که گرفتم)نگاه کنی ببینی چقدر پرش داشتم که در سیزده امسال گرفتم
پس شیرین خانم همشهری خوب من آینده را خودت می سازی نه حرف دیگران من هم این عکس را واست می فرستم تا خودت تصمیم بگیری که از کدام طرف مغزت و با چه افکارهای مثبت به زندگیت شادی ببخشی
چرا هنوز اتفاقی که نه افتاده خودت را اماده پذیرائی از آن آغوش باز می کنی
بقول علی آقا (بنده خدا)این همه حرف بزرگتر هارا گذاشتی داری حرف بچه ها را گوش می کنی
یا بقول حمید آقا نشستی که این اتفاق کی می افته
یا بقول خانم پرستو جون از زندگی آقا فربود یا امسال آن مریم خانم(شفا یافته) پند بگیریم
من خودم شخصا با مادر مریم خانم (شفا یافته) حرف زدم هیچ می دانی در چه وضعی بوده حتی غذای مایع را هم با قاشق در دهنش قرار می دادن انم بزو می خورده حالا ماشاالله مریم خانم اسب سواری وورزشهای دیگه هم می کنه
یا آقا فربود عزیزمان یک زمانی مثل یک تکه گوشت تو تخت بیمارستان بوده ولی با روحیه قوی و اراده فولادین ببین آلان ماشاالله چکارا می کنه که خیلی از انسانهای قوی هیگل هم عاجزن عکسهای گوهنوردیشو ببینی حال می کنی
شیرین خانم شخص خودم در اثر ثانحه در ورزش آسیب سختی از ناحیه زانو دیدم که زانوم بر خلاف مسیرش 90 درجه بر عکس تاع شد و نزدیک 2 سال با عصا راه رفتم و به بهترین دکترا و متخصصین زانو رفتم که 3 تا عمل اساسی داشت 1-پاره کی منیکس2-پاره شدن رباط سلیبی3- و به خاطر تاخیر در عمل کاسه استخوانی زانوم 30%سائیدکی داشت که دکترا گفتن مورد اول و دوم عمل میشه و مورد آخر هیچ درمانی نداره و بعده عمل جراحی دقیقا از خود دکتر شنیدم که به داداشم می گفت دیگه هیچوقت نمی تونه بدوه و پله و کوه هم نمی تونه بره و من نا امید نشدم با تمرینات مخصوص ورزش و شنا تا حدودی زانوم را درمان کردم آلان هم کوه میرم هم فوتبال رسمی در سالن می رم برا ثابت شدن حرفم می تونی در صفحه 81 (آخرین عکسی که گرفتم)نگاه کنی ببینی چقدر پرش داشتم که در سیزده امسال گرفتم
پس شیرین خانم همشهری خوب من آینده را خودت می سازی نه حرف دیگران من هم این عکس را واست می فرستم تا خودت تصمیم بگیری که از کدام طرف مغزت و با چه افکارهای مثبت به زندگیت شادی ببخشی
خدایا بینهایت دوستت دارم