[sohaa]

شهرزاد عزيزم ، فرشته نازنينم. قصدش رو داشتم، اما تو همين سال 90، يا همين 4 تا خواستگار اونقدر سرخورده شدم كه نميدوني!
فقط يه اسم رومه! ميدوني كه چي ميگم! خودمو ميزنم به اون راه كه خودم قصد ازدواج ندارم! كسي چه ميدونه ما چي ميكشيم!
من به شخصه چيزايي كه ديگران درموردمون ميگمو قبول ندارم! يه ام اسي، نه فلج ميشه، نه خيلي باهوشه، نه زيباروئه، نه عصبيه، نه بد خلق و خوئه و ...
يه ام اسي يه انسانه كه روي زمين زندگي ميكنه! مثل هر انسان ديگه، احساس داره، زيبايي خاص خودش رو داره، فرهنگ و ارزش خاص خودش رو داره،روي خاك، روي اين زمين زندگي ميكنه و با كسي دعوا نداره و امپراتور جنگ اعصاب نيست!!!!
خيلي دلم گرفته و غصه دارم! از ديشب باز به هم ريختم! اين بار اول نبود كه امسال فاميل درباره مجرد بودنم حرف ميزدن! وقتي صبح به مامانم گفتم، مامانم گفت: به همه بگو، من تمايلي به ازدواج ندارم! همين و بس و خودت رو راحت كن!
با مامانم خيلي موافق نيستم. خيلي از 24 ساله ها (چه سالم و چه بيمار، چه دختر و چه پسر) به آينده شون فكر ميكنن و دوست ندارن روزي تنهايي خودشون رو ببينن! منم يه 24 ساله اي هستم كه از تشكيل خانواده بدم نمياد! اما به هركس گفتم ام اس دارم، نگفت: اي بابا، هر كس مشكلي داره! تو مثل بقيه ميتوني زندگي كني و ...! كسي حمايت رواني نكرد كه هيچي، منو پس زد و از توي دنيا خط زد!
خدايا آخر و عاقبت همه مارو بخير كن! بهمون اونقدر صبر و آرامش بده، كه وقتي كسي دلمون رو شكست، در كمال آرامش، سكوت كنيم و خودمون رو بيشتر از قبل بسپاريم به تو! به بهار طبيعت نزديك ميشيم، آرزوي قلبيم سلامتي و موفقيت همه بچه هاي ام اسي يه! اميدوارم بهار طبيعت، مقارن با بهار جسم و جان همگيمون باشه. خدايا دلي بزرگ به اندازه عظمت خودت به همگي ما عطا كن...