. . .
تازه الان بعد 5 روز یادم افتاد که سینا بهم قول داده بود که با صدای بلند و قشنگش منو به دوستای تازه وارد معرفی کنه ولی . . .
آخه الان 2تا دیداره که من هستم ولی نیستم که معرفی بشم
تازه الان بعد 5 روز یادم افتاد که سینا بهم قول داده بود که با صدای بلند و قشنگش منو به دوستای تازه وارد معرفی کنه ولی . . .
آخه الان 2تا دیداره که من هستم ولی نیستم که معرفی بشم
روزگارا ، تو اگر سخت بمن میگیری ! باخبر باش که پژمردن من آسان نیست . . . !