2011/10/18, 10:08 AM
سلام
من 2 سال پیش که فهمیدم ام اس دارم هیچوقت نگران آینده نبودم ،کلی هم این باعث شد از وقتم استفاده کردم و درس و زندگی عشقی.... اما 1 ماه حالم خوب بیست و علائم حر کتی دادم ، منمی فهمم چرا ایقدر زود... و حالا به نظرم فکر به ازدواج و پذیرفتن مسئولیت های اون اصلا کار درستی نیست ، شاید به مرافبت احتیاج پیدا کنیم ولی با ازدواج مشکلات و استرس ها زیاد تر می شه..
من 2 سال پیش که فهمیدم ام اس دارم هیچوقت نگران آینده نبودم ،کلی هم این باعث شد از وقتم استفاده کردم و درس و زندگی عشقی.... اما 1 ماه حالم خوب بیست و علائم حر کتی دادم ، منمی فهمم چرا ایقدر زود... و حالا به نظرم فکر به ازدواج و پذیرفتن مسئولیت های اون اصلا کار درستی نیست ، شاید به مرافبت احتیاج پیدا کنیم ولی با ازدواج مشکلات و استرس ها زیاد تر می شه..
قصه نيستم که بگوئی ، نغمه نيستم که بخوانی ،صدا نيستم که بشنوی ،یا چيزی چنان که ببينی ،يا چيزی چنان که بدانی ...
من درد مشترکم ،مرا فرياد کن
من درد مشترکم ،مرا فرياد کن