[طلایی]

من که فکر میکنم دو نفر ام اسی باهم ازدواج کنن خیلی بهتره. همونی که یه روزی عاشقت بوده واسه همین ام اس، ولت میکنه...
شخصا به این رسیدم که یا ازدواج نکنم یا با یه شخص ام اسی ازدواج کنم.

[pirouz]

مرسی از نظراتون دوستای عزیزم.اما من منظورم این بود که علاقه ای که قرار ایجاد شه بین دو تا ام اسی شاید بهتر باشه .چون هیچ آدمی نیست که از روز اول آشنایی به طرف علاقه پیدا کنه.دوست داشتن شرط لازم یه ارتباطه اما کافی نیست.ممکنه شما حس کنید یه نفر خیلی بهت علاقه داره اما بعد می فهمید یه حسه ترحم مسخره بیش نبوده.یا شاید شما موقعیت خاصی دارید که فقط قصد سو استفاده از موقعیت شما رو داشته.شاید دوست داشتنه دو آدم متناسب تر منطقی تر باشه.

---

از دوستان گلم معذرت می خوام اگه موضوعی که مطرح میکنم ممکن شبیه موضوع های مطرح شده قبلی باشه.ولی خیلی ذهنمو درگیر کرده.
سر یکی از کلاس های مدیریت تو دانشگاه استاد موضوع ازدواج رو مطرح کرد و گفت مهمترین مدیریت در زندگی انسان انتخاب همسر آینده است.و از جهات مختلف در مورد اهمیت این موضوع توضیح داد.چند تا راه کار برای این موضوع پیشنهاد کرد .ولی روی یکی از اونها تاکید داشت .استاد تاکید داشت تا تمام مشخصات همسر ایده آلتون رو روی کاغذ بنویسید اهم از خصوصیات ظاهری تا شرایط خانوادگی و تحصیلی و... .بعد از این کار خودتون می دونید به دنبال چه کسی می گردید.اگر هم کسی خواست شخصی رو معرفی کنه می تونید یه کپی از اون کاغذ رو بدید و بگید اگر حداقل 70% این مشخصات رو داره معرفی کنه.
شبش داشتم به این موضوع فکر می کردم و شروع کردم به نوشتن ایده آل هام. به گزینه ام اس رسیدم. خیلی فکر کردم که با این موضوع باید چی کار کنم؟
یاد بی خوابی های بعضی شبهام افتادم.یاد داغ شدن بدنم و پام تو بعضی شبها افتادم که مجبور می شم حتی توی سرما درب اتاق رو باز بزارم که اگر یه ادم دیگه تو اتاق باشه حتما سرما می خوره.و خیلی چیزا دیگه.خیلی فکر کردم که چه توقعی می تونم از همسر آیندم داشته باشم.چه جوری درکم خواهد کرد؟یا اینکه چه کسی بهتر درکم می کنه و می تونه همراهم باشه.آیا کسی که مشکل مشابه من رو داره بهتر نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
جای این گزینه هنوز تو لیستم خالیه

---

سالهای اولی که ام اس گرفته بودم اینقدر دست و پام داغ میشد و بدنم داغ ببود که خواهرم حالش بهم میخورد تو تابستون دستش به من بخوره! یکی بهم گفت شاید باید قرص zink )روی( بخوری، از امریکا برام یک بسته اوردن چون میگفتن ایرانیش خوب نیست، و بعد از یک ماه کاملا خوب شدم . بد نیست شما هم یه بررسی بکنین
در مورد سوال: باید طرفت رو دوست داشته باشی، دوستت داشته باشه و بعد بتونید با شرایط هم کنار بیاین.

ممنونم از پیشنهاد قرص زینک.دکترم بهم قرص گاباپنتین رو داد.گرمای بدنم رو کنترل می کنه اما متاسفانه صبح خیلی سخت بیدار می شدم که قطع کردم.امیدوارم زینک خوب باشه.باز هم ممنون

[hania]

مهم طرز تفکره ....
اگه واقعا تفاهم ، گذشت ، هدف درست از کنار هم بودنو ازدواج ، دوست داشتن و درک متقابل وجود داشته باشه ، ام اس داشتن یا نداشتن دیگه مطرح نیست ...

[matin]

به نظر منم اصلا مهم نيست طرف ام اس داشته باشه يا نداشته باشه يا حتى يه بيمارى ديگه داشته باشه اگر مسيرى که مى خوان برن در يه راستا باشه کافيه. چون کى از آيندش خبر داره يه فرد سالمم ممکنه در آينده يه مشکلى براش به وجود بياد...

[مریم۷۲]

من خیلی حسه بدی پیدا کردم بعده خوندنه این تاپیک
آخه کی گفته دو تا ام اسی یا نباید ازدواج کنن ویا باید قید بچه دار شدنو بزنن!!
این چه حرفیه آخه...
اگه من ترسم ازینه که اگه در زندگی (برفرض)من وهمسرم که ام اس داریم هردومون ، بچه ای بیاد ،این درست نیست چون بچه به پدر ومادرسالم نیاز داره ..... همین جا همین جا ،جای فکر داره!! من چه میدونم قراره در آینده چه اتفاقی برام بیفته،شاید اصلا حال هردومون خوب بمونه وهیچ مشکلی برامون پیش نیاد
کسی چه میدونه شاید زوج سالمی که فرزندانی دارن در یک تصادفی فلج شن وبچه ها این وسط میمونن وازین طرف مایی که ام اس داریم تا آخره عمر هیچ اتفاقی برامون نیفته..
پس جای امید داشتن ، جای توکل به خدا وسپردن آینده به خودش ، جای خوشبینی ایــــــــــــــن وســــــــــــــط کجاست؟؟

[سالومه]

ازدواج دوتا ام اسی هم خوبه هم بد
خوبه چون زبون همو از لحاظ گرفتاری ..درد ..همزبونی .همدلی بیشتر میفهمن
بده چون احتمال داره از همدیگر ایراد بگیرن از لحاظ همین گرفتاریها
چون یکی از دوستام با یکی که ام اسی داشت ازدواج کرد وقتی پسره براش مشکلی پیش میومد میگفت تو خیلی لوسی من هر وقت اینجوری میشم زود خوب میشم تو بهش گیر میدی خوب نمیشی براهمین خیلی درگیری لفظی داشتن
بازم بستگی داره به دونفری که میخوانن باهم باشن

[سمیرا]

به نظر منم ازدواج دو تا ام اسی معمولی که مشکل خاصی ندارن بد نیس هرچند که پزشکا مخالفن

[mahdiye1989]

به نظر من اگه با دید باز همدیگرو بپذیرن و با تمام شرایط سختی که ممکنه پیش روشون باشه کنار بیان هیچ مشکلی وجود نداره

[سمیرا67]

وباز بحث شیرین ازدواج
ازدواج سنت پیامبر هر کی میتونه انجامش بده ms وغیر ms هم نداره

[موناامیدوار]

سمیرا
عاغا اومدیمو زندگیشون خوب شد...اونوقت تکلیف چیه؟ نباید بگیم فلانی بافلان بیماری نباید بامثل خوش باشه...
اتفاقا بنظر من بدکم نیس..چون هردوسعی میکنن همیشه تاجایی که میتونن خوب باشن...دیگه خبری از ناز کردنو لوس شدن نیس