ارسالها: 1,893
موضوعها: 218
تاریخ عضویت: Nov 2011
تشکر های اهدا شده: 19905
تشکر های دریافت شده :25115 بار در 6064 پست
سال تشخيص بيماري : شروع84-تشخیص85
دكتر معالج : نیک سرشت - محمدیانی نژاد
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : خوزستان
2013/01/04, 04:15 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2013/01/04, 04:16 PM، توسط paeazan.)
خب مهری جان خودت نوشتی که تشنج داشتی که دکتر اینو بهت داده.برای بقیه مسلما همچین عوارض و اعتیادی ایجاد نمیکنه.من حدودا 4 ماهه که گاهی میخورم.بعضی مواقع هر شب و بعضی مواقع دو هفته هم نخوردم.نه حالمو بد کرده و نه اعتیادی برام ایجاد کرده.دکترم برای بیداری ناخواسته ی من در نیمه شب اینو بهم داد و گفت نصف قرص رو بخور.خودم چون میترسم بهش وابسته شم سعی میکنم نخورمش.
استرس و اضطراب و از خواب پریدن بحثش چیز دیگه ایه.
یه مسئله ی دیگه که تجربه کردم رو بهتون میگم.این بیخوابی ها از عوارض داروهاست. من سال 85 که برام تشخیص ام اس دادن، بتافرون رو که شروع کردم کم کم زیادش کردم.دقیقا از وقتی رسید به 1 میلی کامل، من بیداری ناخواسته در نیمه شب رو داشتم.( یعنی نیمه شب ناخواسته از خواب بیدار میشدم و تا دو سه ساعت خوابم نمیبرد)
همون سال رفتم تهران یه مؤسسه که برای ام اس بهم دارو گیاهی و .. بده.بهم یه سری چیزا گفت و مثلا گفت ترک سردی ها.من با ترک سردی ها خوابم درست شد!!! من امتحان میکردم دقیقا هر وقت یه غذای سرد میخوردم ( مخصوصا برنج که خیلی سرده ) شب از خواب بیدار میشدم. چند ماه غذاهای سرد نخوردم و خوابم کامل درست شد.بعدش دیگه رژیمو ولش کردم.
سال 88 دوباره این حالت برام پیش اومد اما من یادم به این رژیم و تصحیح شدن خوابم نبود.
دو سال کامل من شب از خواب بیدار میشدم و بگفته ی دوستان فرداش خسته بودم
به دکترم که گفتم کلونازپام برام نوشت اما چون برای گزگز زیاد بهم پرگابالین داد و از عوارض جانبی پرگابالین بود، من اونو نخوردم.پرگابالین رو که قطع کردم دوباره روز از نو روزی از نو.
از مرداد امسال کم و بیش کلونازپام خوردم.( یه شب تا شش صبح بیدار بودم و از فرداش اینو خوردم )
یه مسئله ی دیگه که میگم مطمئنم این بیخابی ها از عوارض داروهاست اینکه همین الان هم اگه من دوبار در روز آمانتادین بخورم یعنی یکی صبح و یکی شب باز هم نیمه شب از خواب بیدار میشم
حتی اگ کلونازپام خورده باشم
الان فقط صبح یه دونه آمانتادین میخورم و بدون کلونازپام هم خوابم میبره.فقط گاهی کلونازپام میخورم
اطلاعات بیشتر در مورد کلونازپام
ام اس شاید مسیر را برایمان ناهموار کند، اما مانع حرکتمان نخواهد شد
ارسالها: 274
موضوعها: 15
تاریخ عضویت: Aug 2011
تشکر های اهدا شده: 2685
تشکر های دریافت شده :1747 بار در 503 پست
سال تشخيص بيماري : 75
دكتر معالج : دکتر معتمدیان - دکتر نظرباغی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : ارومیه
گاهی چه زود دیر میشود.
ارسالها: 514
موضوعها: 4
تاریخ عضویت: Nov 2012
تشکر های اهدا شده: 833
تشکر های دریافت شده :2024 بار در 653 پست
سال تشخيص بيماري : 1390
دكتر معالج : ***فرشته جون***
داروي مورد استفاده : ریتوکسی ماب
محل سکونت : اصفهان
سلام دوست عزیز
همسر شما الآن در یک حالت کاملا طبیعی قرار دارند. من خودم تجربه تمام این دوران ها رو دارم. وقتی بیماری من تشخیص داده شد تا 6 ماه افسردگی داشتم و تا 4 ماه شبهاخوابم نمی برد و هیچ دارویی هم روی من اثر نداشت.
فقط ایشون رو حمایت کنید و بهشون بقبولانید که ام اس واقعا چیزی نیست! ضمنا حتما با یه دکتر روانپزشک در ارتباط باشید
اگه لازم باشه از هیچ کمکی دریغ نمیکنم. حتی اگه لازم باشه حاضرم باهاشون صحبت کنم، هر چی باشه ما با هم همدردیم و من کاملا درکشون میکنم
تا خدا بنده نواز است به خلقش چه نیاز !؟
میکشم ناز یکی تا به همه ناز کنم
ارسالها: 171
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Nov 2012
تشکر های اهدا شده: 3699
تشکر های دریافت شده :2592 بار در 797 پست
سال تشخيص بيماري : 1390
دكتر معالج : دکتر محمدعلی آرامی
داروي مورد استفاده : اکتووکس - اکتوورکو
محل سکونت : بندرامام خمینی
دیگه خسته شدم
نه از ام اس
از نتایجش
همش تو خونه هستم و یا تو سایتم یا آهنگ گوش میدم یا با گیتار ور میرم
دیگه حوصلم سر رفته
یه سر گرمی دیگه هم دارم اونم اینه که منو بابام به هم گیر بدیم
واقعا دارم از بیکاری و تنهایی کلافه میشم
افسردگی که هیچ انقدر کنج خونه موندم که احساس فرسودگی میکنم
دارم دیوونه میشم
نمیدونم چیکار کنم؟
ارسالها: 855
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: Oct 2012
تشکر های اهدا شده: 8913
تشکر های دریافت شده :16757 بار در 3397 پست
سال تشخيص بيماري : شروع 90 تشخیص91
دكتر معالج : دکتر صحرائیان
داروي مورد استفاده : زیفرون
محل سکونت : تهران
دوست خوبم. اول از همه با یه روانشناس در مورد مشکل افسردگیت صحبت کن. درمان دارویی بسیاری از اوقات اجتناب ناپذیره...
در مورد فرسودگی و بیکاری هم باید آگاهانه به خودت کمک کنی... برو دنبال چیزی که ازش لذت می بری... بهت آرامش میده....درس، کار، کلاس هنری و یا هرچیزی که باهاش میتونی خودت رو مشغول کنی و به آرامش برسی.......به خودت کمک کن دوست عزیز
ارسالها: 449
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Apr 2011
تشکر های اهدا شده: 439
تشکر های دریافت شده :1869 بار در 644 پست
سال تشخيص بيماري : 1389
دكتر معالج : kasmayi
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
سلام . من که بیمارستان سینا بستری بودم دکتر به یکی از مریضا که شب بد خوابش میرفت گفت والی فلور بخوره یه قرصه گیاهی هست ضرر هم نداره من هم میخورم وقتی استرس دارم بهم آرامش میده
دارم دلشوره میگیرم
چقدر دنیات ازم دوره
پس چرا هیچ بارونی
تورو از من نمیشوره
ارسالها: 1,072
موضوعها: 25
تاریخ عضویت: Oct 2009
تشکر های اهدا شده: 5014
تشکر های دریافت شده :5558 بار در 2066 پست
سال تشخيص بيماري : 1384
دكتر معالج : دکتر نسترن مجدي نسب
داروي مورد استفاده : ریتوکسی ور - اکتوورکو
محل سکونت : اهواز
اول بگم مثرف هرچیزی حتی داروها و دمجوش های گیاهی ، بصورت بی رویه توی دوز های نامناسب خطرناکه و میتونه آثار سو داشته باشه
همونجور که دوستان راهنمایی کردن اکیدا و شدیدا توصیه میکنم بدون هماهنگی و مشورت با پزشک مغز و اعصاب یا روانپزشک کاری نکنید
و باز همونجور که دوستان اشاره کردند شرایط زندگی و محیط خونه رو تا جایی که بشه آرام نگه دارید و سعی کنید ریشه یابی کنید تا مساله رو از منشائش بشه حل کرد
(2013/01/04, 01:39 PM)مهري نوشته است: نه تو رو خدا اینکار رو نکنین کلونازپام بدترین دارویی که تا حالا دیدم......
مهری جان هر دارویی برای یه علتی تجویز میشه و اثرات داروها روی افراد مختلف تفاوت داره
اینکه دارویی که مصرف کرده اید برای شما جوابگو نبوده ( البته اونطور که بنظر خودتون میرسه و نه پزشک ) اصلا دلیل خوبی نیست که دوستان رو نسبت به دارو ها بدبین کنید یا اونها رو در جهت مصرف نکردنسون ترغیب کنید
آنارام باشید
ارسالها: 171
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Nov 2012
تشکر های اهدا شده: 3699
تشکر های دریافت شده :2592 بار در 797 پست
سال تشخيص بيماري : 1390
دكتر معالج : دکتر محمدعلی آرامی
داروي مورد استفاده : اکتووکس - اکتوورکو
محل سکونت : بندرامام خمینی
(2013/05/04, 03:32 PM)یه غریبه نوشته است: دوست خوبم. اول از همه با یه روانشناس در مورد مشکل افسردگیت صحبت کن. درمان دارویی بسیاری از اوقات اجتناب ناپذیره...
در مورد فرسودگی و بیکاری هم باید آگاهانه به خودت کمک کنی... برو دنبال چیزی که ازش لذت می بری... بهت آرامش میده....درس، کار، کلاس هنری و یا هرچیزی که باهاش میتونی خودت رو مشغول کنی و به آرامش برسی.......به خودت کمک کن دوست عزیز
درس رو که اول دبیرستان گذاشتم کنار که برم دنبال یه شغل آزاد و خودم آقای خودم باشم
از کجا میدونستم ام اس میاد سراغم و محتاج یه کار پشت میزی میشم
کار هم نیست
کلاس های هنری و ... بخاطر مشکل مدفوعم پام رو از خونه بیرون نمیذارم
دوست دارم به خودم کمک کنم ولی نمیتونم واسه همین از شما کمک خواستم
ارسالها: 1,072
موضوعها: 25
تاریخ عضویت: Oct 2009
تشکر های اهدا شده: 5014
تشکر های دریافت شده :5558 بار در 2066 پست
سال تشخيص بيماري : 1384
دكتر معالج : دکتر نسترن مجدي نسب
داروي مورد استفاده : ریتوکسی ور - اکتوورکو
محل سکونت : اهواز
ارسالها: 1,072
موضوعها: 25
تاریخ عضویت: Oct 2009
تشکر های اهدا شده: 5014
تشکر های دریافت شده :5558 بار در 2066 پست
سال تشخيص بيماري : 1384
دكتر معالج : دکتر نسترن مجدي نسب
داروي مورد استفاده : ریتوکسی ور - اکتوورکو
محل سکونت : اهواز
(2013/05/04, 04:44 PM)shaytoon نوشته است: درس رو که اول دبیرستان گذاشتم کنار که برم دنبال یه شغل آزاد و خودم آقای خودم باشم
از کجا میدونستم ام اس میاد سراغم و محتاج یه کار پشت میزی میشم
کار هم نیست
کلاس های هنری و ... بخاطر مشکل مدفوعم پام رو از خونه بیرون نمیذارم
دوست دارم به خودم کمک کنم ولی نمیتونم واسه همین از شما کمک خواستم
اینجوری که نمیشه
خب با پزشکتون درباره ی این مشلتون صحبت کنید
اگه قرار باشه تک تکمون مشکلاتی که برامون پیش میاد رو دائمی بدونیم و بر اساس این تفکر زندگیمون رو به حال تعویق بذاریم که کلا نصف مردم جامعه باید بشینن کنج خونه
آنارام باشید