[nedaaa]

من اصلا راضی نیستم بیشتر موقعها با هاشون دعوام میشه آخه واقعا بلد نیستد بعضی موقعا بخودم میگم اگه آمپول نزنم بهتره کمتر به خودم استرس میدم تا اینکه برای یه آمپول زدن باید کلی یه این تزریقاتها درگیر بشم که کارشون رو خوب انجام بدند متاسفانه بخاطر حقوق کمی که میگیرند خیلی از این تزریقاتها بدجنس هستند.

[kiana]

تو بروشور آونکس نوشته که باید تزریق به آرومی انجام بگیره و کم کم وارد بدن بشه
یه خانوم پرستار خیلی مهربونی بود درست همون طور که تو بروشور نوشته بود تزریق میکرد علاوره بر اون تا آمپول اماده میکرد باهام حرف میزد و ............ خلاصه خیلی خانوم خوبی بود و خیلی دوسش داشتم از بدشانسی من رفت خارج
حالا هردفعه دست یکی میوفتم البته یه خانوم پرستار دیگه هم هست که خیلی دوسش دارم ولی همیشه نیس!
بقیه هم ادمای بدجنسی نیستنا ولی دقت نمیکنن خیلی بی حوصله ان
جواب سلام آدمم نمیدن
بهش بعد تزریق میگم خیلی ممنون جواب نمیده اصلا نگاهمم نمیکنه

[فرناز]

من از تزریق شماها اطلاع ندارم.مگه دستگاه ندارید؟

[parivash]

من از تزریق شماها اطلاع ندارم.مگه دستگاه ندارید؟

میشه بگی چه دستگاهی و از کجا میشه تهیه کرد؟

[nedaaa]

تو بروشور آونکس نوشته که باید تزریق به آرومی انجام بگیره و کم کم وارد بدن بشه
یه خانوم پرستار خیلی مهربونی بود درست همون طور که تو بروشور نوشته بود تزریق میکرد علاوره بر اون تا آمپول اماده میکرد باهام حرف میزد و ............ خلاصه خیلی خانوم خوبی بود و خیلی دوسش داشتم از بدشانسی من رفت خارج
حالا هردفعه دست یکی میوفتم البته یه خانوم پرستار دیگه هم هست که خیلی دوسش دارم ولی همیشه نیس!
بقیه هم ادمای بدجنسی نیستنا ولی دقت نمیکنن خیلی بی حوصله ان
جواب سلام آدمم نمیدن
بهش بعد تزریق میگم خیلی ممنون جواب نمیده اصلا نگاهمم نمیکنه

متاسفانه خیلی کم پیدا میشند آدمهایی که کارشون بلدن و درست انجام میدند

---

من از تزریق شماها اطلاع ندارم.مگه دستگاه ندارید؟

آونکس <فکر نکنم دستگاه داشته باشه

[kiana]

من از تزریق شماها اطلاع ندارم.مگه دستگاه ندارید؟

فرناز جون ما آونکس میزنیم
شما بتافرون میزنی
هفته ای یه بار میریم برامون تزریق میکنن مثل پنی سیلین
فکر کنم برا شما چون خودتون تزریق میکنین از دستگاه استفاده میکنین!اگه نه توضیح بده چون ما بلت نیستیم

[رنگین کمان]

من چون دیگه از بیمارستان رفتن خسته شده بودم مامانم رو مجبور کردم که تزریق کردن رو ی از خانمی که بلد بودن و می اومدن خونه ما برای تزریق یاد بگیره اینقدر مامانم بد تزریق می کرد اشکم در می اومد ولی من هیچی نمی گفتم می ترسیدم دوباره ببرنم بیمارستان چون اونجا باید می رفتم بخش ام اس، تمام اون روزی که می خواستم برم استرس تمام وجودم رو می گرفت. کسانی که تزریق می کردن این کار رو خوب انجام میدادن ولی محیط بیمارستان کلا منفیه

[min00]

سلام .
منم وقتی میرفتم بیمارستان سختم بود- خصوصا که گاهی خانومه خوابالود از خواب عصرگاهی با اخم می امد و تزریق میکرد.
دارم خودم یاد میگیرم که تزریق کنم.
اگه برات سخته که بری و با نرسهای مختلف سروکله بزنی.به نظر من خودت یا مامانت یا کسی که باهاش راحتی رو ببر که یاد بگیرن.خلاص!

با آرزوی بهبودی همه.

[maedeh]

من خیلی راضی هستم

از همینجا هم می گم مامانی جون عاشقتم واسه ی همه ی خوبیهات

هرچند دست مامانیم میلرزه اما بازم خوب میزنه وقتی میره سفر منو عزا میگیره

[baran1390]

منم سینووکس میزنم و هفته ای یک بار 25 کیلومتر میرم تا انجمن تا خود نرسم تزریق کنه و از نرسمم خانم اسماعیلی راضیم
مگه شما توی انجمنتون نرس مخصوص ندارین؟