ارسالها: 43
موضوعها: 5
تاریخ عضویت: Oct 2011
تشکر های اهدا شده: 95
تشکر های دریافت شده :157 بار در 49 پست
سال تشخيص بيماري : 86
دكتر معالج : دکتر صحراییان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
حالا که شما ها آمپول میزنید چه اونایی که آونکس یا سینووکس میزندد چه اونایی که ربیف یا هر داروی دیگه ایی میزنند مواظب باشید اونی که براتون تزریق میکنه درست کارشو انجام بده خیلی آروم و با حوصله و خیلی با دقت دارو رو مخلوط کنه دقیقا اصولی
دقت کنید که بعضی ها بلد نیستند پس یا براشون توضیح بدید یا خودتون اول مخلوطش کنید بعد بدبد دست اونا تا براتون بزنند یا اینکه دفترچه رو نشونش بدید تا اون قسمتی که توضیح داده در مورد نحوه زدنش رو مطالعه کنید
باور کنید که خیلی ها بلد نیستند پس خودتون دلسوزی کنید برای خودتون و حواستون باشه حالا که به خودتون سختی میدید برای زدن آمپول و درد رو تحمل میکنید پس حداقل درست انجامش بدید
ارسالها: 76
موضوعها: 4
تاریخ عضویت: Oct 2011
تشکر های اهدا شده: 313
تشکر های دریافت شده :195 بار در 81 پست
سال تشخيص بيماري : 1390
دكتر معالج : Dr.Abdoli
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : جایی در این نزدیکی
2011/12/09, 08:22 PM
منم جدیدا دارم خودم تزریق انجام میدم و خدا رو شکر به جز بار اول که دو-سه روز بعد تزریق هم جاش کمی درد میکرد و فکر کنم از لرزش سرنگ توی دستم بود- خدا رو شکر مشکلی نیست. از بیرون رفتن و توضیح دادن و خیلی حرفها رو شنیدن از بعضی پرستارا بهتره!
به امید بهبود همه.
خوشبختی بر سه ستون استوار است: فراموش کردن گذشته-غنیمت شمردن حال-امیدوار بودن به اینده
اللهم صل علی محمد و آل محمد
ارسالها: 272
موضوعها: 5
تاریخ عضویت: Apr 2011
تشکر های اهدا شده: 2988
تشکر های دریافت شده :1696 بار در 436 پست
سال تشخيص بيماري : تیر 89
دكتر معالج : -----------
داروي مورد استفاده : سینووکس
محل سکونت :
جایی که برای تزریق می رفتم همشون با آمپولای من مشکل داشتن هی غر می زدن این آمپولا سخته زدنش. چون از شکل آمپول معلوم بود گرونه می ترسیدن ولی باز هم دقت نمی کردن یه بار که نصفشو ریختن بیرون یه بار نزدیک بود بشکونن شیشه رو. این قدر مغرور بودن که اجازه نمی دادن من براشون درست کنم. هر بار هم می پرسیدن واسه چی می زنی کی تموم میشه آمپولات یا می پرسیدن چند می خری. یه جای دیگه که می رفتم خیلی خوب میزد ولی می دونست واسه چی می زنم وهر بار می پرسید آمپولا رو چه جوری گیر میاری! یه بار که داشتم میومدم بیرون جلو راهم رو ندیدم نزدیک بود بیفتم گفت چشات نمیبینه تعادل هم نداری
منم گفتم نخیر من سالم سالمم و هیچ وقت هم همچین علائمی نداشتم اونم گفت هنوز تازه است بعدن اینجوری میشی کسائی که میان اینجا هیچ کدومشون نمی تونن راه برن
ولی الان چند ماه خودم می زنم هنوز می ترسم ولی اصلا درد ندارم خیلی بهتره. مخصوصا من خیلی وسواس داشتم همیشه مجبور بودم یه ملافه جدا ببرم و بعد کل لباسام رو بشورم.
با درد بساز چون دواي تو منم، در كس منگر كه آشناي تو منم
ارسالها: 43
موضوعها: 5
تاریخ عضویت: Oct 2011
تشکر های اهدا شده: 95
تشکر های دریافت شده :157 بار در 49 پست
سال تشخيص بيماري : 86
دكتر معالج : دکتر صحراییان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
دقیقا درک میکنم چون خودم همین مشکلات رو داشتم
ارسالها: 56
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2012
تشکر های اهدا شده: 143
تشکر های دریافت شده :167 بار در 65 پست
سال تشخيص بيماري : 1398
دكتر معالج : دکتر حسین مژدهی پناه
داروي مورد استفاده : دالفیرا - نانوحیات دارو
محل سکونت : اسفراین
(2011/12/09, 08:22 PM)min00 نوشته است: منم جدیدا دارم خودم تزریق انجام میدم و خدا رو شکر به جز بار اول که دو-سه روز بعد تزریق هم جاش کمی درد میکرد و فکر کنم از لرزش سرنگ توی دستم بود- خدا رو شکر مشکلی نیست. از بیرون رفتن و توضیح دادن و خیلی حرفها رو شنیدن از بعضی پرستارا بهتره!
به امید بهبود همه.
سلام عزیزم
مگه تو سینووکس نمیزنی؟ آخه دکترم گفت چون سوزنش بلنده بهتره خودت تزریق نکنی..
با تو این تن شکسته داره کم کم جون میگیره..
ارسالها: 507
موضوعها: 21
تاریخ عضویت: Jan 2012
تشکر های اهدا شده: 13384
تشکر های دریافت شده :13987 بار در 1982 پست
سال تشخيص بيماري : 1387
دكتر معالج : ..
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
من آمپول رو در بخش اورژانس بیمارستان رسالت می زنم . بیمارستان نزدیک محل کار قبلیم بود اما هنوزم میرم همون جا . تزریقم ساعت 6 بعد از ظهره و هر دو نفری که در اورژانس این کار رو می کنند . کاملا به تزریق آمپول واردند . خیلی خوش برخورد و مهربونند . اورژانس هم کمتر پیش میاد که ترسناک باشه ، معمولا شامل آدمایی که فشارشون افتاده !! البته به تازگی نزدیک خونه خودمون هم یه دکتر پیدا کردم که فهمیدم تزریق می کنه . به هر حال کسایی که نزدیک بیمارستان رسالت هستن و ساعت تزریقشون از صبح تا حدود هفت شبه ، می تونن برن اونجا . من واقعا راضیم . البته نباید فراموش کنیم بخشی از دردهای پس از تزریق طبیعیه و زمان می بره تا بدن عادت کنه .
ارسالها: 303
موضوعها: 7
تاریخ عضویت: Mar 2011
تشکر های اهدا شده: 5398
تشکر های دریافت شده :3865 بار در 1682 پست
سال تشخيص بيماري : 1382
دكتر معالج : اسدپور
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : مشهد
من مادرم برام تزریق میکند پرستار بود
خدا حفظش کند
طفلک وقتی میزند حس میکنم درد میکشداز من بیشتر دردش میاد
فرقی نمی كند كه گودال كوچك آبی باشی ، یا دریای بیكران ،
زلال كه باشی ، آسمان در تو پیداست .
باورکن تا ببینی
بهار
ارسالها: 1,121
موضوعها: 19
تاریخ عضویت: Jul 2010
تشکر های اهدا شده: 2428
تشکر های دریافت شده :3802 بار در 1226 پست
سال تشخيص بيماري : اردیبهشت 89
دكتر معالج : نوریان
داروي مورد استفاده : بتافرون
محل سکونت : .
(2011/12/08, 09:05 PM)آذرستون نوشته است: من هم بتا فرن می زنم و خدم با شهامت تمام اینکارو می کنم.
این دستگاهی که دوستمون می گه فکر نمی کنم برای تزریق های ما خوب باشه چون ترزیق رو یک دفعه ای انجام می ده .در برای انسلینی هاست.
بهترین راه حل اینه که یکی از خانواده ات یاد بگیره زیاد سخت نیست من خواهرم این کار و می کرد زمانی که سینووکس می زدم.
دستگاه تزریق بتافرون خوبه که
منتها به خاطری که صداش زیاده منم چون سر کله صبح میزنم ( 7 - 8 صبح !! ) واسه همین ترجیح میدم با دست بزنم و الا باسن و بازو رو همیشه با دستگاه میزنم.
البته خدا کنه دستگاه های جدید شون زودتر بیاد اونا به مراتب خیلی راحت تر از این یکی هاست.
دستگاه تزریق انسولین ها به طور کلی با اینی که ما داریم متفاوت هست. اونا اصلا بعضی ها سوزن نداره
طوری درست کردن که به قول معروف روی پوست اسپری میشه ( البته من ندیدم ولی توی نت زیاده اگر بگردید )
خلاصه که من ترجیح میدم خودم بزنم حتی یاد گرفتم جدیدا گاهی وقتا تزریق عضلانی که دکتر بهم میده ( ویتامین D3 ) را خودم درستش می کنم میزنم
Free chees is found on the mousetrap
To catch anything you want you must pay it's worth
ارسالها: 1,146
موضوعها: 32
تاریخ عضویت: Aug 2009
تشکر های اهدا شده: 167
تشکر های دریافت شده :2748 بار در 1040 پست
سال تشخيص بيماري : ماه رمضان 1386
دكتر معالج : .....
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : یه جایی
من که خودم میزنم منت هیچ کسو نمیکشم منیکه تا حالا اوونکس توی دستم نگرفته بودم با توکل بر خدا و بدون ترس زدم پشتم و الان چهار و سال و نیمه که دیگه اوستا شدم و منت هیشکیم نمیکشم ایول به خودم
ارسالها: 562
موضوعها: 15
تاریخ عضویت: Feb 2011
تشکر های اهدا شده: 8772
تشکر های دریافت شده :11929 بار در 2632 پست
سال تشخيص بيماري : 1381
دكتر معالج : صحراییان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران - يوسف آباد
كاره اون كسايي كه خودشون به خودشون آمپول ميزنند خيلي درسته
...